گزینههای انتخاباتی این نوبت به نوعی بریتانیایی محسوب میشوند. برای مشخص شدن برنامههای بعدی وبلاگ از میان این پنج گزینه به دو رمان رأی بدهید... میدانم که هر پنج گزینه قابل تأمل و قابل اعتنا هستند و اصلاً شباهتی به انتخاباتهایی که در عالم واقع میبینیم ندارد:
1) آمستردام – یان مک ایوان
مک ایوان متولد سال 1948 و یکی از نویسندگان مطرح در انگلستان محسوب میشود. آمستردام در سال 1998 منتشر و برنده جایزه منبوکر شده است. پیش از این در مورد رمان باغ سیمانی ار این نویسنده نوشتهام. نمره آمستردام در سایت گودریدز 3.4 و در سایت آمازون 3.6 از 5 است.
2) جزء از کل – استیو تولتز
استیو تولتز متولد سال 1972 در سیدنی استرالیا است. جزء از کل اولین اثر نویسنده است که در سال 2008 منتشر و در همان سال کاندید جایزه بوکر شد و فروش بسیار بالایی داشت. نمره این کتاب در گودریدز 4.1 و در آمازون 4.0 از 5 است.
3) خداحافظ برلین – کریستوفر ایشروود
ایشروود (1904 – 1986) دو اثر در لیست 1001 کتاب دارد که یکی از آنها خداحافظ برلین است که در سال 1939 منتشر و به خاطرات نویسنده در ابتدای دهه 30 و زمان حضورش در برلین بهعنوان معلم زبان انگلیسی میپردازد. برلین قبل از روی کار آمدن هیتلر... نمره کاربران گودریدز به این کتاب 3.9 و در سایت آمازون 4.0 است.
4) شاگرد قصاب – پاتریک مککیب
مککیب متولد سال 1955 در ایرلند است. او این اثر را در سال 1992 نگاشته است. طنز سیاه اثر و راوی روانپریش آن مورد توجه خوانندگان و منتقدان قرار گرفت به نحوی که کتاب کاندید جایزه بوکر گردید. نمره کتاب در گودریدز 3.8 و در سایت آمازون 3.9 از 5 است.
5) وقتی یتیم بودیم – کازو ایشیگورو
ایشیگورو متولد سال 1954 در ناکازاکی ژاپن، که در زمان طفولیت به انگلستان مهاجرت کرده است و موفق شد آخرین نوبل ادبی را در سال 2017 کسب کند. وقتی یتیم بودیم در سال 2000 منتشر شد و به فهرست نهایی جایزه بوکر راه یافت. این داستان کندوکاوی در زندگی یک کارآگاه خصوصی ژاپنیالاصل در انگلستان است. نمره کتاب در گودریدز 3.5 و در سایت آمازون 3.6 از 5 است.
...........................
پ ن 1: کتاب بعدی که در موردش خواهم نوشت «قصر شیشهای» اثر جینت والز است. تا روشن شدن نتیجه انتخابات هم به داستانهای ایرانی خواهم پرداخت.
راوی داستان در ابتدا ما را به یکی از محلات قدیمی پاریس در سال 1897 میبرد و طی توصیفی کوتاه از مسیر، به یک مغازه عتیقهفروشی در انتهای یک کوچه بنبست وارد میکند؛ مغازهای که پر است از اجناس دربوداغان که قیمت آنها نشان از عدم تمایل صاحب آن برای فروش دارد. مراجعهکنندگان اگر اجازه مخصوص داشته باشند از در دیگر مغازه وارد آپارتمانی میشوند که وسایل داخل آن نشان میدهد که یک فرد مرفه در آنجا زندگی میکند. ما به همراه راوی، مردی سالخورده را میبینیم که پشت میز در حال نوشتن است. ما از این پس با خواندن این نوشتهها وارد داستان میشویم... البته راوی گاهی با خلاصه کردن مطالبی که آن مرد مینویسد به ما کمک میکند که این کتاب حدوداً ششصد صفحهای را به راحتی به پایان برسانیم.
این مرد چرا مینویسد و چه مینویسد؟ او (سیمونه سیمونینی) چهارشنبه صبح از خواب بیدار شده است در حالی که فکر میکند سهشنبه است، در اتاقش ردایی مخصوص کشیشان یافته است و نمیداند این ردا از کجا آمده است و در آپارتمانش با راهرویی مخفی روبرو میشود که به آپارتمانی دیگر راه دارد و از همه این اتفاقات عجیب به این نتیجه میرسد که بخشی از حافظه خود را از دست داده است. این موضوع او را به یاد گفتگویی میاندازد که با چند پزشک جوان در سالها قبل داشته است که از قضا یکی از آنها جوانی اتریشی و یهودی به نام فروید است. او تصمیم میگیرد هرچه از گذشته به یاد میآورد را بنویسد تا آن عنصر آسیبزنندهای که موجب این تغییرات در روان او شده، عیان و بدینترتیب درمان شود. در همان ابتدای نوشتن خاطرات، شخصیت دیگری نیز وارد میشود؛ همان کشیشی که ردایش کنار تخت سیمونینی پیدا شده است. او هم احساساتی مشابه دارد و از دیدن برخی چیزها نظیر ریش و سبیل مصنوعی و کلاهگیس در کنار تختش و همچنین راهرویی که به آپارتمان دیگری راه دارد متعجب شده است. او هم مینویسد و اتفاقاً گاهی که سیمونینی برخی مسایل را فراموش میکند آنها را به یاد او میآورد.
این در واقع تمهیدی است که نویسنده برای بیان داستان انتخاب میکند. شاید فکر کنید که مسئله درمان روان این مرد و موضوع دوپارگی شخصیت مسئلهی اصلی داستان است اما موضوع محوری داستان عبارت است از توطئه و توطئهاندیشی و نفرت و توهماتی که در خود بذر فاجعه را نهفته دارند، کما اینکه داستان پس از کشف علل پاک شدن بخشی از حافظهی او ادامه مییابد و به یک پایانبندی درخشان میرسد... مسئلهی اصلی درمان ماست!
*****
گورستان پراگ ششمین رمان اومبرتو اکو است که در سال 2010 منتشر شده است. او در این کتاب به اروپای نیمه دوم قرن نوزدهم میپردازد؛ دورانی پر از مسائل اسرارآمیز و نفرتپراکنیها و توطئهچینیهای سازمانهای مخفی دولتی و غیردولتی که در عرصههای مختلف نژادی و مذهبی و... در جریان است. اقداماتی که نهایتاً زمینهساز فجایع نیمه اول قرن بیستم شدند.
.......
مشخصات کتاب من: مترجم فریبا ارجمند، نشر روزنه، چاپ اول 1394، 662 صفحه، تیراژ 1000نسخه.
پ ن 1: نمره من به کتاب 5 از 5 است. (نمره در سایت گودریدز 3.3 و در سایت آمازون 3.4) گروه A
پ ن 2: پایین بودن نمره کاربران سایت گودریدز و آمازون نشان میدهد خواندن چنین کتابی سهل و ممتنع نیست اما بهزعم من چندان سخت هم نیست. شاهد این ادعا هم جمعیت حدوداً 25درصدی از کاربران است که در هر دو سایت امتیاز کامل را دادهاند. من اگر جا داشت نمرهی بیشتری هم میدادم!
پ ن 3: نویسنده در هر ده بیست صفحه از کتاب گراوری از طرحهای چاپشده در آن دوران آورده است که بسیار دقیق و بجا آنها را انتخاب کرده است.
پ ن 4: همانگونه که در اینجا خواندن آونگ فوکو را لازم شمردم، برای گورستان پراگ هم چنین حکمی قابل صدور است و حتی شاید بتوان با عنایت به سادهتر بودن طرح داستانی آن، وجوب آن را با تأکیدی بیشتر امضا کرد.
پ ن 5: طبعاً کلمات و اصطلاحات و اسامی زیادی در متن وجود دارد که ممکن است در مورد برخی از آنها برایتان سوال پیش بیاید. مترجم محترم در انتهای کتاب فهرستی از این کلمات را تهیه و توضیحات لازم را در این موارد داده است.
در 5 ژانویه 1932 شهر آلساندریا در استان پیهمونت ایتالیا به دنیا آمد. پدرش قبل از آنکه به جبههٔ جنگ جهانی دوم برود، حسابدار بود. نام خانوادگیاش مخفف ex caelis oblatus به معنای هدیهای از بهشت است.
در دانشگاه تورین به تحصیل ادبیات و فلسفهی قرون وسطی پرداخت. در سال ۱۹۵۴ مدرک لیسانس خود را دریافت کرد. در همان سال پس از یک دوره کشمکش روحی از اعتقاد به کلیسای کاتولیک دست کشید. اکو پس از گرفتن مدرک دکترا به عنوان دبیر فرهنگی ایستگاه رادیو تلویزیون ایتالیا (RAI) مشغول به کار شد و در دانشگاه تورین تدریس کرد (۱۹۵۶-۱۹۶۴). در ۱۹۵۶ نخستین کتابش، مقولهی زیباییشناسی دراندیشههای توماس قدیس که بخشی از پایاننامهاش بود را منتشر کرد. در ۱۹۵۹ دومین کتابش را با عنوان شکلگیری زیباییشناسی قرون وسطی نوشت. بعد از گذراندن خدمت نظام وظیفه،RAI را ترک کرد و ویراستار ارشد بخش ادبیات غیرداستانی انتشارات بومپیانی میلان شد، سمتی که تا ۱۹۷۵ حفظ کرد.
نخستین رمان اکو نام گل سرخ در سال ۱۹۸۰ منتشر شد که در سراسر دنیا بیش از ۱۰ میلیون نسخه فروش داشتهاست. این رمان تاریخی جنایی در صومعهای ایتالیایی در سال ۱۳۲۷ رخ میدهد و معمایی است حاصل ترکیب نمادشناسی در قصه، تحلیلهای کتاب مقدس، مطالعات قرون وسطی و نظریهی ادبی.
شش سال بعد، رمان دوم وی، آونگ فوکو، منتشر شد، که موفقیتی نظیر رمان نخست وی داشت. این دو اثر، وی را به نویسندهای همهپسند تبدیل کرد. یکی از درونمایههای اصلی این رمان توهم توطئه است و باز هم ارجاعات بسیاری به دوران قرون وسطی دارد.
اومبرتو اکو بیشتر به عنوان رماننویس معروف است. درحالیکه او در وهلهٔ اول یک نشانهشناس و فیلسوف است. او متنهای آکادمیک فراوانی درزمینهٔ فلسفه، نشانهشناسی و نقد ادبی و حتی کتابهایی برای کودکان نوشتهاست. با اینکه کارهای اکو بسیار پرفروش بود، اما او به دنبال سادهنویسی نبود. او عقیده داشت تنها ناشران و برخی روزنامهنگاران هستند که باور دارند مردم به دنبال چیزهای ساده هستند، درحالیکه مردم از چیزهای ساده خسته شدهاند و میخواهند به چالش کشیده شوند. اکو عاشق کتاب بود. او در آپارتمانی در میلان و یک خانهٔ ویلایی در اوربینو سکونت داشت؛ در اولی کتابخانهای با ۳۰ هزار جلد کتاب و در دومی کتابخانهای ۲۰ هزار جلدی داشت.
اکو در 19 فوریه 2016 در سن 84 سالگی، بعد از کشمکشی طولانی با سرطان لوزالمعده در منزلش در میلان درگذشت. او بیش از ۳۰ دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف دنیا دریافت کرده بود.
پ ن 1: کتاب بعدی گورستان پراگ خواهد بود. فقط عجالتاً بگویم که این کتاب همان حکمی را دارد که اینجا در موردش نوشتهام!
در بازی تراوین و بازیهای استراتژیک مشابه به شما دهکدهای در یک مختصات جغرافیایی داده میشود و شما با توجه به منابعی که در این دهکده تولید میشود امکان توسعهی آن را دارید. میتوانید انبارها و بازارها را ارتقا بدهید و میتوانید سربازخانه و برج و بارو بسازید و سرباز پرورش بدهید و همچنین کارگاههایی دایر کنید که تولید منابع را بالا ببرید و... . در ابتدای بازی به شما فرصتی داده میشود تا نسبت به آمادهسازی زیرساختهای مورد نظرتان اقدام کنید. بعد از اتمام این فرصت، شما امکان حمله به نقاط دیگر را پیدا میکنید و دیگران هم به همچنین! معمولاً در مواجهههای نخستین با دیگران متوجه میشوید کجای دنیای این بازی قرار دارید و وضعیتتان چگونه است. گاهی اختلاف تواناییهای شما با دیگران به حدی است که شما امکان نفسکشیدن پیدا نمیکنید و باصطلاح، شما به farm تبدیل میشوید؛ یعنی دهکدهای که صرفاً منابع دهکدههای قویتر را فراهم میکند.
.........
اولین آشناییهای حاکمان ما با غربِ جدید در دوران صفویه رخ داد، یعنی زمانی که غرب آبستن تغییرات شگرفی بود. ما به خواب خود ادامه دادیم و نزدیک به دو قرن را به جنگ داخلی گذراندیم. پس از آن، دنیا باصطلاح کوچکتر از آن شده بود که ما بتوانیم در گوشهای از آن نان و ماستمان را بخوریم و به چُرت بعد از ناهارمان مشغول شویم. به عبارت دیگر اگر بخواهیم از مقدمه این مطلب بهره ببریم به زمانی رسیدیم که خواهناخواه با واقعیت بیرون از دنیای خودمان روبرو شدیم. واقعیتی که در ابتدا ما را به حیرت انداخت و پس از آن به افسوس... و ما در آینه «دیگران»، خودمان و حال و روز خودمان را دیدیم. از آن زمان تاکنون متفکران مختلفی در مورد ریشههای عقبماندگی ما به غور و بررسی پرداختند.
این کتاب تاریخچهای تحلیلی از تلاشهایی است که در این رابطه انجام شده است. مؤلف این تلاشها را در پنج مقطع دستهبندی و در هر دوره به نظریات تعدادی از شاخصترین فعالان و اندیشمندان آن دوره پرداخته است:
1) اولین مواجهه توسط سفرنامهنویسانی که در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم گذرشان به دنیای نو افتاد گزارش شده است. این دوره را میتوان با «توصیف» و بخصوص با «حیرت» نشانهگذاری کرد.
2) دوره دوم پس از جنگهای ایران و روس آغاز شد و شامل اقدامات اصلاحگرانی چون عباسمیرزا و امیرکبیر و میرزاحسینخان سپهسالار میشود. این دوره را میتوان با کلماتی چون «نوسازی» و «اصلاح از بالا» توصیف کرد.
3) دوره سوم شامل واکنش روشنفکران دوره مشروطه به این مسئله و تلاش آنها جهت کشف علت عقبماندگی و یافتن راهحل برونرفت از آن است. به نسبت دو دوره قبلی این دوره یک گام به جلو در عرصه تحلیل شرایط است.
4) دوره چهارم شامل روشنفکران پس از مشروطه تا انقلاب 57 است؛ دورانی که بیشتر در واکنش نسبت به افراطهای دوره قبلی در امر غربگرایی، به غربستیزی و بومیگرایی متمایل شد.
5) تحلیلگران دوره پنجم (پس از انقلاب تا زمان حاضر) بزعم نویسنده با توجه به شناخت عمیقتری که از موضوع پیدا کردند تحلیلهای عمیقتری ارائه کردهاند. در این دوره بیشتر به نقش عوامل داخلی پرداخته میشود.
این کتاب میتواند دریچه مناسبی به مسئله عقبماندگی باشد چرا که مطالعه فرایند شکلگیری یک مسئله در طول تاریخ به درک مبانی آن در زمان حال کمک میکند.
..............
مشخصات کتاب من: مؤلف علی اکبر، نشر فرزانروز، چاپ دوم 1396، تیراژ 600 نسخه، 285 صفحه
پ ن 1: کتاب بعدی گورستان پراگ اثر اومبرتو اکو و پس از آن قصر شیشهای اثر جینت والز خواهد بود.
این روزها با توجه به برآیند سوالاتی که با آن در فضای مجازی و غیرمجازی روبرو میشوم احساس میکنم اقبال به خواندن رمان رو به افزایش است. امیدوارم که اینطور باشد. البته این افزایش اقبال، لزوماً به قرار گرفتن دایمی مطالعه رمان در سبد روزانه نخواهد شد، چرا!؟ چون بلافاصله در مرحله بعدی سؤال کلیدی «چه بخوانیم؟» طرح میشود. سوالی که معمولاً پاسخ متناسبی برای آن یافت نمیشود و عدم پاسخ متناسب، به خاموش شدن این اشتیاق منتهی میشود.
بسیار دیده شده است فردی که در ابتدای مسیر رمانخوانی قرار دارد بر اساس شنیدهها و یا تابلوهای راهنمایی که در فضای مجازی به چشمش میخورد با هیجان به سمت کتابی رفته اما نتیجهی مطلوبی نگرفته است. البته بدیهی است که قهر کردن با کتاب با این بهانه، پذیرفتنی نیست و لازم است بیشتر از اینها برای انس گرفتن با کتاب تلاش کنیم اما واقعیت این است که احتمال آشتی دادن این سرخوردگان با کتاب، به میزان قابل توجهی کاهش مییابد. پس انتخابهای اول بسیار سرنوشتساز است.
از این زاویه، هر زمان که در وبلاگ در مورد کتابی مینویسم تن و بدنم میلرزد! چه بسا خوانندهای از راه برسد و بر اساس نوشتهی من به سراغ کتابی برود که متناسب با شرایط او نباشد. الغوث! الغوث! خلصنا من النار یا رب!
یاد خاطرهای افتادم؛ در یکی از کتابفروشیهای بزرگ در حال نگاه کردن به کتابها جهت خریدن هدیه برای برادرزادهام بودم. دو نفر در کنارم مشغول مشورت با یکدیگر جهت خرید یک رمان بودند. به هر دلیلی «سهگانه نیویورک» اثر پل اُستر چشم یکی از آنها را گرفته بود. از یکی از پرسنل کتابفروشی در مورد این کتاب پرسیدند و ایشان هم تایید کرد که پل اُستر نویسنده خوبی است و سهگانه نیویورک شاهکار اوست. کتابفروش حرف نادرستی نزده بود. پیش نیامده بود که در چنین شرایطی دخالت کنم اما حس کردم که لازم است... و وقتی از ایشان پرسیدم که آخرین کتابی که خوانده و از آن لذت برده چه کتابی بوده است به درستی حس خودم پی بردم: مَثَل کسی که بعد از خواندن سینوهه بخواهد سهگانه نیویورک را به دست بگیرد به چه مانَد؟! تقریباً شبیه خوردن گردو با پوست سبز بعد از درآمدن اولین دندان شیری است!
«صد سال تنهایی» شاهکار است، «گفتگو در کاتدرال» معرکه است، «بوف کور» عمیق است، «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» عالی است، «خشم و هیاهو» و... نیز به همچنین؛ اما هیچکدام از این کتابها برای کسانی که در گامهای ابتدایی مطالعه هستند گزینهی مناسبی نیستند. من عاشق یوسا و اکو و سلین و بُل و ... هستم اما جرئت نمیکنم حتی آثار هاینریش بُل را به هر کسی توصیه کنم. روحِ مارکز شاد باد! حس میکنم خودش هم راضی نیست که چنین سهمی در گُرخاندن ایرانیان از مطالعه رمان داشته باشد! به او و بزرگانی چون او رحم کنیم!
اما گزینه مناسب برای این گروه چه گزینهایست؟ طبعاً رمانهایی که در عین سادگی خواننده را به داخل داستان بکشاند و با خود همراه کند... طرح پیچیدهای نداشته باشد... زمان خطی باشد و... تقریباً اکثر رمانهای کلاسیک واجد چنین شرایطی هستند. سعی میکنم در ادامه مطلب با توجه به تجربه خودم تعدادی از آنها را به همراه چند توصیه کوتاه بیاورم. شما هم از تجربه خودتان بگویید و با توصیههای خوبتان این لیست را تکمیل کنید.
.................................................................
پ ن 1: پیش از این هم در این پست در مورد گروهبندی رمانها نوشتهام.
ادامه مطلب ...