راوی اولشخص داستان زنی جوان به نام «کورده» است؛ پرستاری وظیفهشناس، کاری، با وسواسِ تمیزی. او به همراه مادر و خواهرش در خانهای بزرگ و لوکس در لاگوس (بزرگترین و مهمترین شهر نیجریه) زندگی میکند. خواهرِ راوی (آیولا) دختری است زیبا و بسیار مورد توجهِ مردان؛ خصیصهای که کورده از آن بهره چندانی ندارد. آیولا به غیر از زیبایی هیچ خصیصه مثبتی ندارد، درست برخلاف کورده که با کمالات بسیاری از او در طول داستان آشنا میشویم. داستان با این فصل دو جملهای آغاز میشود:
«آیولا با این کلمات احضارم میکند _ کورده، من او را کشتم.
امیدوار بودم دیگر این کلمات را نشنوم.»
این جملات نشان میدهد بار اول نیست که راوی با چنین وضعیتی روبرو شده، هرچند امید داشته است که دیگر تکرار نشود. داستان در واقع با سومین قتلی که آیولا مرتکب شده آغاز میشود. کورده در صحنه قتل (منزل مقتول که دوستپسر آیولا بوده است) حضور مییابد و در راستای کمک به خواهرش جهت محو آثار جرم اقدام میکند؛ کاری که با توجه به خصوصیاتش در آن خبره است. هرچهقدر که راوی به همه جوانب امور فکر میکند آیولا جز نیازهای خودش به چیز دیگری فکر نمیکند. در واقع زیبایی ظاهر و اندام او شرایطی را پدید آورده که همه خواستههای او بدون کمترین تلاشی اجابت شده است و لذا او در دنیایی زندگی میکند که همه چیز باید بنا به خواستهاش پیش برود. حالا با رسیدن به قتل سوم با عنایت به تعریفی که راوی در گوگل از قاتلان زنجیرهای دیده است، این مسئله در ذهنش طرح میشود که تا کجا میتواند از خواهرش حمایت کند؟! ریشههای این حمایت کجاست؟ فقط صرف همخانواده بودن است یا اینکه وقایعی در گذشته آن را تقویت کرده است؟ چه چیزی میتواند این رابطه حمایتی را تهدید کند؟ اینها مسائلی است که خواننده در همراهی با راوی در ادامه داستان با آنها روبرو خواهد شد.
طبعاً یکی از محورهای اصلی وقایع همان زیبایی ظاهری آیولاست، امری که در دنیای جدید هر چه به پیش میرویم ظاهراً بر قدرتش افزوده میشود و جا را بر شاخصههای دیگر تنگ و تنگتر میکند. در ادامه مطلب در این مورد بیشتر خواهم نوشت.
*******
اویینکان بریتویت متولد سال 1988 در لاگوس، فارغالتحصیل رشته نویسندگی خلاق و حقوق از دانشگاههای کینگستون و ساری در انگلستان است. مجموعه داستانهای کوتاه او با عنوان «راننده» در سال 2010 منتشر شد. نخستین رمانش همین کتاب است که پس از انتشار در سال 2018 با موفقیتهای زیادی روبهرو شد. بریتویت برای این کتاب برنده جایزه کتاب لسآنجلس تایمز، برای بهترین داستان جنایی، نامزد جایزه منبوکر، نامزد جایزه ادبیات داستانی زنان، نامزد جایزه بهترین رمان دلهرهآور معمایی و بهترین کتاب اول از دیدگاه خوانندگان گودریدز شده است.
.............
مشخصات کتاب من: ترجمه سحر قدیمی، نشر ققنوس، چاپ اول1399، شمارگان 1100 نسخه، 223 صفحه.
پ ن 1: نمره من به کتاب 3.7 گروه A (نمره در گودریدز 3.73 نمره در آمازون 4.2)
پ ن 2: طبعاً این انتظار وجود داشت که چندین ترجمه از کتاب به صورت همزمان وارد بازار نشر بشود که همینطور هم شد: پنج ترجمه!
پ ن 3: این دومین بار بود کتاب را میخواندم. نوبت اول قبل از چاپ و حدود دو سال قبل بود که مترجم محترم نظرات بنده را درخصوص اثر جویا شدند.
پ ن 4: این چندمین اثری است که از نویسندگان نیجریه (سرزمینی عجیب با صداهای متفاوت و متناقض و نویسندگانی شناختهشده) خواندهام و به گمانم باز هم خواهم خواند. کشور بسیار جالب توجهی است: همهچیز فرومیپاشد، دیگر آرامشی نیست، راه گرسنگان. مرور این سه پست هم تصویر قابل تأملی از آن دیار میدهد که برای ما چندان غریبه نیست.
ادامه مطلب ...
«وقتی که برادرم جیم تقریباً سیزدهساله بود، دستش از ناحیه آرنج به سختی شکست.» داستان با این جمله آغاز میشود و راوی در ادامه بیان میکند که سالها بعد از این حادثه، گاهی در صحبت با برادرش معتقد بوده که ماجراهای خانواده یوئل به این حادثه منجر شده است اما برادرش ریشه قضیه را به وقایع دو سه سال قبل از آن ارتباط میدهد. راوی معتقد است با این سبک استدلال، ریشههای حادثه را باید در قرن نوزدهم جستجو کنند! او نهایتاً با شرح مختصری از ورود جد بزرگش به این منطقه در ایالت آلاباما و پایهگذاری سکونتگاهی که بعدها به شهر کوچکی به نام «میکمب» تبدیل شد آغاز میکند و ظرف سه چهار صفحه از لحاظ زمانی به جایی میرسد که مورد نظر برادرش بود؛ یعنی اوایل دهه 1930 و زمانی که او ششساله و برادرش دهساله است. پدر آنها «آتیکوس فینچ» که به حرفه وکالت مشغول است، شخصیتی شرافتمند و مورد اعتماد در شهر محسوب میشود که همواره او را به عنوان نماینده در انجمن ایالتی انتخاب میکنند. همسر آتیکوس خیلی زود از دنیا رفته است و او به همراه دو فرزندش و خانم سیاهپوستی که آشپز آنهاست روزگار را میگذرانند. در جایی از داستان، پدر دفاع از جوان سیاهپوستی را به عهده میگیرد که متهم به تجاوز به دختری سفیدپوست است. این شهر کوچک در حالت عادی آکنده از نشانههای تعصب و تبعیض است ولذا دور از ذهن نیست که در چنین فضایی این خانواده به دلیل تصمیم آتیکوس برای دفاع از یک متهم سیاهپوست تحت فشار افکار عمومی قرار بگیرند و...
*****
ما در مقابل پدیدههای تاریخیِ تبعیض، عموماً موضعی همدلانه با طرف مظلوم داریم. در واقع کمتر کسی پیدا میشود که با موضوعاتی نظیر آنچه که بر سیاهپوستان در آفریقای جنوبی، بر سرخپوستان و سیاهپوستان در آمریکا، یا بر یهودیان در زمان هیتلر گذشته است، مواجه شود (در قالب داستان و فیلم یا کتاب تحلیلی و گزارشی و...) و طرف ظالم را تقبیح نکند. با این حساب آیا میتوان نتیجه گرفت بشر به توفیقات بزرگی در این زمینه دست یافته است!؟ قطعاً خیر! داشتن مواضع پاستوریزه در قبال موضوعات تاریخی، هنر یا مجاهدتی نیست که بتوانیم به آن ببالیم بلکه هنر آن است که در زندگی روزمره خودمان و وقایعی که در زمان حال و دور و بر خودمان رخ میدهد موضع و رفتار معقولانه داشته باشیم. اگر افکار و رفتار خودمان را بسنجیم و انصاف و احساس هم داشته باشیم احتمالاً گاهی به حال خود گریه خواهیم کرد!
در ادامه مطلب بیشتر در مورد تعصب و تبعیض خواهم نوشت.
*****
«نلی هارپر لی» (1926-2016) در مونروویل ایالت آلاباما، از ایالات جنوبی آمریکا به دنیا آمد. پدرش وکیلی برجسته بود و خودش نیز در رشته حقوق تحصیل کرد و تا پیش از نوشتن این کتاب در یک شرکت هواپیمایی مشغول به کار بود. این کتاب به محض انتشار (در سال 1960) بسیار مورد توجه واقع شد و جایزه پولیتزر را نیز برای او به ارمغان آورد. دو سال بعد فیلمی بر اساس این رمان توسط رابرت مالیگن ساخته شد که یکی از فیلمهای محبوب تاریخ سینمای هالیوود است و گریگوری پک نیز در نقش آتیکوس موفق به دریافت جایزه اسکار شد.
«کشتن مرغ مینا» یکی از پرفروشهای تاریخ رمان است و به زبانهای متعددی ترجمه و چاپ شده و میشود. پس از موفقیتهای این اثر، کتاب دیگری از این نویسنده منتشر نشد تا اینکه یک سال قبل از مرگ، زمانی که در آسایشگاه سالمندان بستری بود، وکیلش از پیدا شدن دستنویسی از یک رمان به نام «برو و دیدبانی بگمار» خبر داد. این کتاب اواسط دهه 1950 نوشته شده و وقایعش مربوط به بیست سال بعد از وقایع کشتن مرغ میناست.
مشخصات کتاب من: ترجمه فخرالدین میررمضانی، انتشارات امیرکبیر، چاپ چهارم 1393، 414صفحه، تیراژ 2000نسخه.
....................................
پ ن 1: نمره من به کتاب 4 از 5 است. گروه A. (نمره در گودریدز 4.27 با بیش از 4 میلیون رای! که در نوع خود یک رکورد است آن هم برای کتابی که سالها قبل از ظهور اینترنت و سایت گودریدز چاپ شده است. نمره در سایت آمازون 4.8 )
پ ن 2: در کتابخانه ملی میتوان نام دو مترجم دیگر را برای این کتاب دید اما همه چاپهایی که انتشارات مختلف از این کتاب روانه بازار کردهاند مربوط به ترجمه آقای میررمضانی است. ترجمه خوبی است اما نیاز به یک ویرایش سبک دارد.
پ ن 3: کتاب بعدی «مداد نجار» اثر مانوئل ریباس خواهد بود.
پ ن 4: مطابق جمعبندی آرای انتخابات کتابهای بعدی به ترتیب «مرحوم ماتیا پاسکال» و «صدای افتادن اشیاء» خواهد بود.
ادامه مطلب ...
نویسنده به همراه دختر ده ساله اش در تظاهراتی (بر ضد طرحی در مورد مهاجرت) شرکت می کند و در آنجا دختر, سوالاتی درباره چرایی تظاهرات و معانی برخی شعارها می پرسد و گفتگو به موضوع نژادپرستی می رسد. بعد از این واقعه نویسنده با یادآوری سوالات دخترش شروع به نوشتن این متن می نماید : بار اول متن را با هم خواندیم و ناچار شدم که همه آن را تقریباً بازنویسی کنم و بعضی کلمات پیچیده را تغییر و مفاهیم مشکل را شرح بدهم. پس از آن نویسنده متن را در حضور دختر و دو نفر از دوستانش می خواند و با توجه به واکنش آنها تغییراتی در متن می دهد. این متن پس از پانزده بار بازنویسی نهایی می شود و مخاطبان آن اگرچه کودکان 8 تا 14 سال قلمداد شده است لیکن برای همگان مفید است.
این متن به تصریح نویسنده اش براساس اینکه "تربیت" اولین گام برای مبارزه با نژادپرستی است بنا شده است.
اهمیت موضوع
من اگر تصمیم گیر بودم این کتاب را به نحوی در سیستم آموزش و پرورشمان می گنجاندم و علاوه بر آن حتماً به جای واحدهای درپیت و به دردنخور دانشگاه , یک تک واحدی هم به این امر اختصاص می دادم. حالا که نیستم! اما به همه دوستان توصیه می کنم که این کتاب را بخوانند و زیاد بخوانند.
شاید برخی بگویند که در کشور ما که نه مهاجر آفریقایی است نه آسیایی و... نژادپرستی موضوعیت ندارد! اما باید بگویم که در کشور ما با توجه به تنوع قومیت ها این موضوع از اهم واجبات است. موضوعی که ما عموماً توجهی به آن نداریم و در کلام و رفتارمان توهین به دیگران موج می زند و به منزلت انسانی اقوام دیگر بی احترامی می کنیم و به پیامدهای آن بی توجه هستیم.
اگر در اطراف خود دوستانی از اقوام دیگر داشته باشید که دارید , به اهمیت موضوع واقفید و نیازی به تذکر بیشتر نیست.
گزیده هایی از متن برای آشنایی با نثر
کتاب اینگونه آغاز می شود:
- راستی پدر , نژادپرستی چیست؟
- نژادپرستی رفتاری اخلاقی و تا حدی همگانی است که در همه جوامع وجود دارد و متاسفانه چون مردم توجهی به آن ندارند, در بعضی کشورها عادی شده است. نژادپرستی بدبینی و تحقیر نسبت به کسانی است که خصوصیات ظاهری و فرهنگی متفاوتی با ما دارند.
- وقتی می گویی "همگانی" منظورت این است که طبیعی است؟
- نه , صرف اینکه رفتاری رایج است به آن رفتار طبیعی نمی گویند. به طور معمول انسان مایل است به کسی که با خودش متفاوت است, مثلاً فردی خارجی, بدبین باشد. چنین رفتاری سابقه ای به اندازه طول تاریخ انسان دارد و رفتاری جهانی است و همه را در بر می گیرد.
- اگر همه را در بر می گیرد, پس من هم می توانم نژادپرست باشم!
- اولاً طبیعت غریزی کودکان نژادپرست نیست. کودک , نژادپرست به دنیا نمی آید. اگر پدر و مادرش... والی آخر...
.
نژادپرست در عمق خویش اندیشه می کند: شناختن عیب ها و حسن های شخصی یک فرد اهمیت چندانی ندارد, کافی است بدانم که او تعلق به گروه اجتماعی خاص دارد تا طردش کنم.
.
رنج بردن از بی عدالتی لزوماً انسان را عادل نمی کند. در مورد نژادپرستی هم همینطور است. انسانی هم که قربانی نژادپرستی بوده, می تواند در بعضی مواقع تسلیم وسوسه نژادپرستی شود.
.
مبارزه با نژادپرستی می باید واکنشی هرروزه باشد, نباید از هوشیاری ما کاسته شود. باید از خودمان شروع کنیم و در به کارگیری کلمات دقیق باشیم , کلمات خطرناک اند... باید به جایی برسی که در زبانت , اصطلاحاتی با مضمون های غلط و خطرناک راه ندهی. مبارزه با نژادپرستی با توجه در زبان آغاز می شود ...
.
و این هم پایان دیالوگ ها!:
- پدر یک کلمه بی تربیتی می خواهم بگویم : نژادپرست یک بی شرف است.
- کلمه ضعیفی است دخترم , ولی کفایت می کند.
***
این کتاب کوچک (68 صفحه) را خانم رویا لطافتی ترجمه و انتشارات زمستان آن را در سال 1378 در 2000 نسخه و به قیمت 500 تومان منتشر نموده است. (پول پنج نخ سیگار یا یه دونه رانی یا یه دونه ماست موسیر !!)
***
بعداً نوشت: بد ندیدم جهت تکمیل مطلب بخش هایی از کتاب جامعه شناسی گیدنز که مرتبط با موضوع است را اینجا ذکر کنم:
1- بخش هایی از جمعیت به واسطه سهیم بودن در ویژگی های فرهنگی مشترک که آنها را از دیگران در آن جمعیت جدا می سازد گروه های قومی را تشکیل می دهند. تفاوتهای قومی تماماً فراگرفته می شوند, هرچند گاهی ممکن است "طبیعی" به نظر برسند.
2- اعضای گروه های اقلیت اغلب دارای حس همبستگی گروهی نیرومندی هستند, که تا اندازه ای از تجربه جمعی محرومیت ناشی می شود.
3- نژاد به ویژگی های فیزیکی , مانند رنگ پوست, اطلاق می شود که اعضای اجتماع یا جامعه آنها را از لحاظ قومی مهم می دانند ; چرا که ویژگی های مشخص فرهنگی را می رساند. بسیاری از باورهای مردم درباره نژاد افسانه ای است. هیچ گونه ویژگی های مشخصی که به وسیله آنها بتوان انسانها را به نژادهای مختلف تقسیم کرد وجود ندارد.
4- نژادپرستی به معنای به غلط نسبت دادن ویژگی های موروثی شخصیت یا رفتار به افرادی با ظاهر فیزیکی خاص است. نژادپرست کسی است که معتقد است برای ویژگی های فروتری که ظاهراً افرادی از یک تبار یا تبار دیگر دارند, می توان تبیینی زیست شناختی ارائه داد.
5- جابجایی و بلاگردانی مکانیسمهای روانشناختی ای هستند که با تعصب و تبعیض ارتباط دارند. در جابجایی احساس دشمنی علیه چیزهایی متوجه می شود که منشاء واقعی این اضطرابات نیستند. افراد اضطرابات و احساس ناایمنی خود را به بلاگردان ها نسبت می دهند.
6- نگرش های قومی از دوران خردسالی توسط کودکان فرا گرفته می شوند.
7- سه مدل در مورد تحولات احتمالی آینده در روابط قومی می توان تشخیص داد; مدل نخست بر همانندگردی تاکید می ورزد , مدل دوم درهم آمیزی و سومی کثرت گرایی فرهنگی را مورد تاکید قرار می دهد. در سالهای اخیر , این راه سوم مورد تاکید زیادتری قرار گرفته , که به موجب آن هویت های قومی مختلف در زمینه فرهنگ ملی فراگیر به یک اندازه معتبر شناخته می شود.