طبعاً بنا بر این نیست که تمام لحظات یک سفر در سفرنامه نوشته شود لذا در این آخرین قسمت سفرنامه که اختصاص دارد به منطقه "طارم" به یکی از نتایج استفاده از بروشورهای گردشگری اشاره میکنم... باشد که رستگار شویم!
طارم بهطور کلی زیباییهای خاص خودش را داشت بخصوص برای من که اینهمه درخت زیتون را یکجا ندیده بودم. دو سه روستا را سِیر کردیم و چند مکان را هم گذاشتیم برای سفر بعدی که با تجهیزات کافی بیاییم.
ادامه مطلب ...
سفر به زنجان قسمت دوم
بازدید از جاذبههای گردشگری یک منطقه، تابع محدودیتهای زمانی ماست و طبیعتاً نمیتوانیم همهی مکان های توصیه شده را ببینیم. مثل کتاب میماند؛ محال است که بتوانیم همه رمانهایی را که دوست داریم بخوانیم و ناگزیر از انتخاب هستیم. داخل شهر زنجان از دو موزه بازدید کردیم: رختشویخانه و مردان نمکی. از قضا همزمان با حضور ما، جشنواره ملی آش در زنجان برقرار بود و ما به یاد دو باجناقِ سربازمان چندین نوع آش از مناطق مختلف کشور را میل نمودیم!
(باقی در ادامه مطلب)
............
پ ن 1: لینک قسمت اول سفرنامه: اینجا
ادامه مطلب ...
بعد از المپیک و دادن راهکار برای المپیک بعدی حسابی خسته شدم و چون ماراتن راهیابی به جام جهانی فوتبال در پیش بود که موجب بالا رفتن آدرنالین و همچنین ضعف اعصاب و همچنین نشان دادن پتانسیلهای عظیم فرهنگی می گردد، فرصت را مغتنم شمرده و چند روزی به مسافرت رفتم. از آنجاییکه مسافرت بدون سفرنامه همانند کتاب بدون جلد است؛ و کتاب بدون جلد شبیه تنِ آدمی بدون لباس زیباست، و آدم بدون لباس طبیعتاً نشان از بیغیرتی دارد و البته ما هم به عنوان یک ایرانی مربای غیرت تشریف داریم لذا در ادامه مطلب سفرنامهای خواهیم نگاشت از سفری به استان زنجان...
...................
پن1: کتابهایی که در انتظار نوشته شدن هستند: در انتظار گودو (بکت) فرارکن خرگوش (آپدایک).
پ ن 2: لینک قسمت دوم: اینجا
ادامه مطلب ...