میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

نامِ گلِ سرخ – اومبرتو اکو

اهمیت پرداختن به "تاریخ" بر کمتر کسی پوشیده است اما اغلب به آن نمی‌پردازند! بعید است کسی گوشی هوشمند داشته باشد و در عرصه مجازی حضور پیدا کند اما در طول حضور پربارش چند مطلب با درونمایه‌ی اهمیت تاریخ برای دوستانش به اشتراک نگذاشته باشد. وقایع و مباحث تاریخی اغلب به بررسی‌کنندگان تیزبین نشان می‌دهد که چرا و چگونه بعدها و حتا درحال‌حاضر برخی وقایع رخ داده و می‌دهد.

آخرین‌باری که با خواندن یک رمان با درونمایه تاریخ شگفت‌زده شدم رمان "ینگه دنیا"ی جان دوس‌پاسوس بود و حالا این اثر خلاقانه‌ی اومبرتو اکو... اکو مقطع مهمی از تاریخ اروپا، مسیحیت و شاید دنیا را در قالب یک داستان پُرکشش جنایی-پلیسی روایت می‌کند و خواننده، هم‌زمان که ویلیام باسکرویل (یک روحانی کنجکاو و تیزهوش) و ادسو (دستیار او که در واقع راوی داستان است) را در جستجوی قاتل یا قاتلین همراهی می‌کند، در پس‌زمینه با عمده‌ترین ریشه‌های یکی از تحولات مهم اروپا یعنی "رنسانس" روبرو می‌شود و درعین‌حال متوجه می‌شود ریشه‌‌ی خیلی از اندیشه‌ها و جریانات روز اروپا در کجاست.

تمهیدات نویسنده برای شروع داستان جالب و لازم است. او در بخش کوتاه مقدمه‌مانند عنوان می‌کند که کتابی قدیمی از یک دوست دریافت کرده که ترجمه‌ای فرانسوی متعلق به قرن هجدهم از یک کتاب لاتین قرن چهاردهمی است، و در آن، راهبی به نام ادسو خبر از وقایع عجیبی که در نوجوانی دیده است می‌دهد. نویسنده جذب کتاب می‌شود و شروع به ترجمه‌ی آن می‌کند. او در پراگ است که ارتش سرخ روسیه وارد چک می‌شود ولذا به وین و دیدار محبوبش می‌رود. میانه‌اش با محبوب شکرآب می‌شود و محبوب با کتاب می‌رود!... بعدها در جستجوی کتاب و منابعش به همه‌جا سر می‌زند اما چیزی نمی‌یابد تا اینکه در بوئنس‌آیرس (به گمانم یوستین گوردر در زندگی کوتاه است همین مسیر را می‌رود!) کتابی پیدا می‌کند با عنوانی کاملاً بی‌ربط (شطرنج و آینه و ...) که در آن کتاب، نوشته های ادسو و یا بخش مهمی از آن نقل شده است... او علیرغم همه تردیدهایش، داستان ادسو را ترجمه می‌کند. این دو سه صفحه، خواننده را کم‌کم وارد فضای داستان می‌کند و خواننده پس از آن به‌راحتی با روایت ادسو همراه می‌شود. البته خواننده‌ی پیگیر بعدها متوجه خواهد شد که نویسنده در همین تمهیداتِ ساده چه نشانه‌هایی قرار داده است.

ادسو داستانش را در هفت بخش که هر بخش به یک روز اختصاص دارد روایت می‌کند...همانند آفرینش دنیا در هفت روز. هر بخش بر اساس تقسیم‌بندی ساعات روزانه بندیکتین‌ها به فصل‌هایی تقسیم شده است. در تاریخ مورد نظر، امپراتور و پاپ متقابلاً یکدیگر را تکفیر کرده‌اند و اوضاع اروپا خیلی مشوش است. ادسو که با پدرش (از همراهان امپراتور) به ایتالیا آمده است به ویلیام باسکرویل معرفی می‌شود تا او را در ماموریتش همراهی کند. ویلیام به دیرهای مختلف سر می‌زند تا اینکه به مقصد نهایی که دیری خاص است می‌رسند. در آنجا قرار است نمایندگان پاپ و امپراتور با یکدیگر دیدار و مذاکره و مناظره کنند. اما قبل از ورود آنها یکی از راهبان دیر به قتل می‌رسد. رییس دیر که به هوشیاری و ذکاوت ویلیام پی برده است از او می‌خواهد راز این قتل را تا قبل از ورود هیئت‌های مذاکره کننده کشف کند اما اتفاقات عجیبی در راه است...

امیدوارم در ادامه‌ی مطلب بتوانم مختصری از لایه‌های زیرین داستان را با توجه به حد و حدود و توانم واکاوی کنم. اما همین‌جا عرض کنم که خواننده حتا درصورت ماندن در لایه‌های سطحی هم لذت خواهد برد. داستانی عامه‌پسند و درعین‌حال عمیق که بیش از 50 میلیون نسخه از آن در دنیا به فروش رفته است.

*******

نوشتن داستانی با این مختصات البته از هر نویسنده‌ای برنمی‌آید. کسی که به تاریخ اجتماعی و سیاسی و بالاخص فکری - فلسفی آن دوره احاطه دارد می‌تواند چنین اثری خلق کند. روحش در آن بیابانِ تاریک، شاد! و یادش گرامی باد. از این نویسنده فقید دو اثر در لیست 1001 کتاب حضور دارد که یکی از آنها همین کتاب است. در هنگام تلفظ عنوان کتاب دقت کنید که زیر میم کلمه "نام" و زیر لام کلمه "گل"، کسره وجود دارد: "نامِ گلِ سرخ". این اسم هم از آن عنوان‌هایی است که می‌توان در موردش در ادامه‌ی مطلب روده‌درازی کرد!

این کتاب دوبار به فارسی ترجمه شده است که من ترجمه اول (شهرام طاهری 1365) را خواندم و بسیار علاقمندم نوبت بعدی، ترجمه‌ی دوم (رضا علیزاده  1393) را بخوانم. نکته‌ی جالب فاصله کم زمانی ترجمه‌ی اول با انتشار اثر است که امری قابل تقدیر است.

...........

پ ن 1: مشخصات کتاب من؛ مترجم شهرام طاهری، انتشارات شباویز، چاپ ششم اردیبهشت1374 ،تیراژ3000 نسخه، 742صفحه

پ ن 2: نمره کتاب از نگاه من 5 از 5 (در سایت گودریدز 4.1  و در سایت آمازون 4.3)

پ ن 3: بر اساس این کتاب فیلمی در سال 1986 به کارگردانی ژان ژاک آنو و با بازی شون کانری ساخته شده است.

پ ن 4: ادامه‌ی مطلب خیلی روده‌درازانه است و می‌توانید با خیال راحت بی‌خیال آن بشوید! قول می‌دهم از این به بعد کوتاه‌تر بنویسم! قول!!

پ ن 5: نام کتاب با حال و هوای بعد از دربی هم تطابق دارد!

ادامه مطلب ...

صحرای تاتارها - دینو بوتزاتی

"جووانی دروگو" پس از به پایان رساندن روزهای ملال‌آور و سختی‌های دانشکده افسری به آن چیزی که سالها در انتظارش بوده است رسیده است. شروع داستان روزی است که او برای اولین بار لباس افسری می‌پوشد و  می‌بایست خودش را به قلعه محل خدمتش واقع در یک نقطه‌ی کوهستانی در شمال برساند. چیزی که از آن به عنوان آغاز زندگی واقعیش یاد می‌کند.

او به قلعه می‌رسد و آن را جایی فراموش‌شده و جدا از جهان و همه‌ی لذت‌هایش می‌یابد. افسرانِ قلعه از علایق معمولِ انسانها دست شسته‌اند و برایش این سوال مطرح می‌شود که در قبال این قطع علایق چه دستاوردی خواهند داشت. خدمت در آنجا را چنان بیهوده می‌یابد که قصد می‌کند بلافاصله بازگردد اما طی گفتگویی با افسران بالادستی قانع می‌شود فقط چهارماه در آنجا بماند و پس از آن از طریق بهانه‌های پزشکی خودش را به شهر منتقل کند. پس از این، نیرویی ناشناخته و اسرارآمیز علیه بازگشت او به شهر دست به کار می‌شود و...

داستان را می‌توان یک نوع نگاه به زندگی و جوابی به این سوالات عمومی دانست: چگونه زندگی آدمی به باد می‌رود!؟ چگونه خود را بدون اینکه متوجه شویم فریب می‌دهیم!؟ چگونه زمان سپری می‌شود و فرصت‌ها از دست می‌رود؟! چگونه به جایی می‌رسیم که حسرت زمان‌های از‌دست‌رفته را بخوریم؟ و...

*****

دینو بوتزاتی نویسنده‌ی فقید ایتالیایی (1906-1972) کار خود را با روزنامه‌نگاری شروع کرد و به پایان رساند. ایده‌ی کتاب صحرای تاتارها نیز به‌واسطه‌ی کار تکراری در دفتر روزنامه در انتظار نویسنده‌ای بزرگ و مشهور شدن، به ذهن او رسیده است. البته او برخلاف شخصیت اصلی صحرای تاتارها و برخلاف بی‌شمار نویسندگانی که به آن آرزوی مورد انتظارشان نمی‌رسند، نویسنده‌ای نامدار شد. این کتاب در لیست 1001 کتابی که پیش از مرگ می‌بایست خواند حضور دارد و براساس آن فیلمی با همین نام ساخته شده که بخشی از آن در ارگ بم فیلم‌برداری شده است.

عمده‌ی کارهای بوتزاتی به فارسی ترجمه شده است، این کتاب نیز سه بار به فارسی برگردانده شده است: سروش حبیبی  1349 ، مهشید بهروزی 1365 ، محسن ابراهیم 1379 که من ترجمه آخری را خواندم که ترجمه ای شاعرانه و خوب بود.

..................

پ ن 1: مشخصات کتاب من؛ نشر مرکز، ترجمه مرحوم محسن ابراهیم، چاپ دوم 1387، 264 صفحه

پ ن 2: نمره داستان از نگاه من 4.7 از 5 است. (در سایت گودریدز 4.1 و در آمازون 4.8)

 

ادامه مطلب ...

یوزپلنگ جوزپه تومازی دی لامپه دوزا


فابریتزیو کوربرا (پرنس سالینا) از اشرافزاده های سیسیل در آخرین سال پادشاهی دوسیسیل (که از ادغام دو پادشاهی سیسیل و ناپل به وجود آمده بود) است...یعنی سال 1860 میلادی...زمانی که هنوز کشور فعلی ایتالیا به وجود نیامده بود و آن منطقه را چند پادشاهی کوچک و ایالت های پاپ نشین و ...اداره می کردند و بیشتر زیر نفوذ اطریشی ها و فرانسوی ها بودند. داستان از سال 1860 استارت می خورد یعنی همان سالی که گاریبالدی و لشگر هزار نفره اش در جزیره سیسیل پیاده شدند و مقدمات اتحاد و به وجود آمدن ایتالیا پدید آمد. این از زمان و مکان داستان, که تصویر پسزمینه آن را نیز تشکیل می دهد و محور داستان بیان اوضاع و احوال آخرین سالهای شکوه خاندان اشرافی و سپس رو به افول رفتن آنها...

خواهرزاده پرنس که جوانی رشید و خوش قیافه و آلن دلون گونه ایست, دل در گرو اتحاد و گاریبالدی و انقلاب دارد. پرنس علیرغم این که می داند در اوضاع جدید قدرت و شوکت اشراف رو به افول خواهد گذاشت اما به سبب اطمینانش به پیروزی اتحادگرایان, برخلاف مصالح طبقه اجتماعی اش سرنوشت خودش را به پادشاه در حال سقوط گره نمی زند ولذا نه تنها مانع فعالیت انقلابی خواهرزاده اش نمی شود بلکه از او و راهش دفاع هم می کند.

نگاه پرنس نسبت به خواهرزاده اش نگاهی شیفته وار است و بدش هم نمی آید که او دامادش شود...درحالیکه می رفت تا همه چیز به این سمت برود, این خواهرزاده عزیز چشمش به دختر شهردار (که نمونه قشر جدیدی است که پس از اتحاد ثروتشان رو به فزونی است) می افتد و طبعن بلافاصله دختردایی عزیزش به جایگاه رفیع خواهری ارتقا پیدا می کند! پرنس سالینا در این فقره هم برخلاف انتظار و بر اساس محاسبات عددی(راستی هنوز محاسبات عددی در دروس فنی تدریس می شود؟ الان چی درس می دهند توی این واحد؟!) تشخیص می دهد که این ازدواج برای آینده منافع بیشتری دارد و...

در واقع نگاه پرنس به این دو واقعه (تغییر رژیم و تغییر معشوق) به نوعی اقدام برای حفظ وضع موجود و حتا بهبود آن و یا حداقل جلوگیری از وضعیت بدتر است...اما آیا این تلاشها در آخرین روزها ختم به خیر شد؟...

***

یوزپلنگ نشان ویژه پرنس سالینا است و بر درهای قصر و کالسکه و کاسه بشقاب و...این نشان حک شده است... و در انتهای همان دیالوگی که در ادامه مطلب اشاره می شود پرنس می گوید: ما یوزپلنگان و شیران بودیم: شغال ها و کفتارها جایگزین ما خواهند شد؛ و همگی, یوزپلنگان, شغال ها و گوسفندان, همچنان خود را معنا و مفهوم زمین خواهیم پنداشت.

مشخصات کتاب: ترجمه خانم نادیا معاونی , انتشارات ققنوس , چاپ اول 1381 , تیراژ 1650 نسخه , 317 صفحه , 1900 تومان.

 

 

ادامه مطلب ...

عروسک فرنگی آلبا دسس پدس


 

جولیو بروجینی یک وکیل چهل ساله است که روزی به صورت اتفاقی با ایوانای هفده ساله برخورد می کند. چیزی در درونش به تپش می افتد! همه برنامه هایش به کنار می رود و یک هدف مشخص جای همه را می گیرد: هدایت دختر به سمت تختخواب, به هر قیمتی که شده است .او یقین دارد که عاشق دختر نشده است و کشش او به سمت دختر تنها حاصل هوس و شهوت است لذا برای رسیدن به هدفش با ناملایمات و سوء ظن هایش کنار می آید. لذا هدفش را دنبال می کند و زندگیش در مسیر خاصی قرار می گیرد و...

***

داستان خیلی ساده است و طبیعتاً روان است (البته داستان ساده و غیر روان هم داریم!). روایت خطی و بدون پیچ و تاب , خیلی هم به درون شخصیت ها نمی رود. یک هدف و شعار ساده دارد:

بشر وقتی برده شهوت شود دیگر مغزش کار نمی کند و خود را به آب و آتش می زند.

و به نظرم در راستای هدفش تا حدودی موفق بوده است اما خوب , خیلی معمولی بود. به نحوی که بعد از خواندن با خودم گفتم این کتاب برای چه در لیست 1001 کتاب قرار گرفته است؟ بعد که لیست را نگاه کردم دیدم من اشتباه کردم و بنده خدا جزء لیست نبود!! و لذا کمی آرام شدم!

علاوه بر هدف فوق, کتاب یک بیانیه ایست علیه مردان و به خصوص مردان در سنین چل چلی! (عاقله مردان جهان متحد شوید!). غیر از مسیر داستان ,نویسنده یک بار از زبان جولیو چنین می گوید:

همه مردها همان منظور خاص را دارند و بس. و کسانی که آن را به زبان نمی آورند, از بقیه بدتر هستند. مدام فکرش را می کنند. (البته اینجا جولیو در پی از میدان به در کردن رقبای احتمالی است و لذا از درجه اعتبار ساقط است!)

در جای دیگر حمله را تکمیل می کند و از زبان دختر چنین می گوید:

امروزه همه از جوانان بد می گویند. می گویند که فاسدالاخلاق هستند. دیگر نمی دانند که عاقله مردها چقدر بدتر از جوان ها هستند. چیزی در سر ندارند بجز آن قضیه.

حالا من هی هشدار می دم و شما هی جدی نگیرید و زیرآب همدیگرو بزنید!...

***

از این خانم نویسنده ایتالیایی تاکنون چند کتاب (از طرف او, دفترچه ممنوع, تازه عروس, عذاب وجدان, درخت تلخ, دیر یا زود) به فارسی ترجمه شده است که اکثر آنها توسط بهمن فرزانه ترجمه شده است.این کتاب ترجمه خوبی دارد و البته از ایشان انتظاری جز این نیست (ایشان نزدیک پنج دهه است که در ایتالیا زندگی می کند). فقط در دو مورد از عطر پیچ امین الدوله یاد می کند که کمی برای خواننده ثقیل است. البته این ایراد نیست چون اسم فارسی این گل همین است, همین گل های یاس زرد و سفید که مثل پیچک رشد می کند و بوی معرکه ای دارد و معمولاً از دیوار حیاط برخی هموطنان خوش ذوق آویزان است و در فصل گلدهی خیرش به همگان می رسد. به هر حال به این واسطه یه چیزی یاد گرفتیم!

اسم کتاب هم در اصل عروسک خالی است و فرنگی اش اضافه است و وجهی ندارد و حتی کمی مثل عنوان کتاب "در غرب خبری نیست" گمراه کننده است.

.

پ ن 1: مشخصات کتاب من= نشر ققنوس , چاپ چهارم 1386 , تیراژ 1650 نسخه , 224 صفحه و قیمت 2200 تومان.

پ ن 2: نمی دانستم در کلیسای کاتولیک در موارد خاص و با اجازه پاپ , ازدواج عمو با برادرزاده امکان پذیر بوده است.

پ ن 3: آیا اینگونه است؟!

پ ن 4: نمره کتاب از نگاه من 2.8 از 5 است.

اگر شبی از شبهای زمستان مسافری ایتالو کالوینو

 

این کتابی است که در حقیقت از اشتیاق خواندن زاده شده است. من با اندیشیدن به کتاب هایی که دلم میخواست بخوانم شروع به نوشتن کردم و با خودم گفتم : بهترین وسیله ی داشتن چنین کتاب هایی این است که خود آدم آنها را بنویسد ، نه یکی ، بلکه ده تا ، یکی به دنبال دیگری و همه در یک کتاب. (ایتالو کالوینو)

تا وقتی که بدانم در دنیا زنی هست که خواندن را برای نفس خواندن دوست دارد, می توانم مطمئن باشم که دنیا ادامه دارد.

***

توی خواننده کتاب به کتابفروشی می روی و کتاب جدید کالوینو را به نام اگر شبی از شبهای زمستان مسافری را می خری و به خانه می آیی و طی مناسکی! شروع به خواندن کتاب می کنی.داستان مربوط به مردی است که با یک چمدان وارد ایستگاه قطار در یک شهر کوچک می شود و می بایست یک رابط با او تماس بگیرد. وارد کافه ایستگاه می شود و در انجا با زنی جوان آشنا می شود و... توی خواننده تازه داری جذب موضوع می شوی که فصل به پایان می رسد و در فصل بعدی متوجه می شوی که کتاب از صفحه 32 به صفحه 17 بر می گردد و تمام کتاب به همین صورت صحافی شده است. پکر می شوی و در خماری باقی می مانی. فردا به کتابفروشی می روی و طی گفتگو با کتابفروش متوجه می شوی که داستانی که شروع کردی کتاب کالوینو نبوده است بلکه کتابی به نام دور شدن از مالبروک اثری از نویسنده ای گمنام و لهستانی تبار بوده است که در اثر اشتباه انتشارات جابجا شده است. کتابفروش مب خواهد نسخه ای سالم از کتاب کالوینو را به تو بدهد که تو ترجیح می دهی کتاب لهستانی را ادامه بدهی. آنجا با خانم خواننده ای آشنا می شوی که با همان مشکل تو روبرو شده است و اتفاقاٌ او هم قبل از تو کتاب لهستانی را انتخاب کرده است. جذب او می شوی (این مورد جهانشمول است!) و سر صحبت را باز می کنید و طی فرایندی آموزنده شماره تلفن خانم خواننده را می گیری تا با یکدیگر در مورد کتاب صحبتی داشته باشید...کتاب را می گیری و می آیی خانه و شروع می کنی به خواندن و متوجه می شوی که داستان هیچگونه ارتباطی با داستان قبلی ندارد! داستان را ادامه می دهی و این بار نیز پس از چند صفحه به صفحات سفید بر می خوری پس از بررسی متوجه می شوی که این کتاب لهستانی نیست و مربوط به زبان و ادبیات سیمری(منطقه ای که پس از جنگ دوم محو شده است) است و طبعاٌ با خانم خواننده (لودومیلا) تماس می گیری و دوتایی موضوع را پیگیری و ادامه می دهید و... این فرایند پایان نیافتن داستان ها و پیگیری دو نفره تا 10 داستان نیمه تمام دیگر ادامه می یابد و بدینوسیله داستان یازدهم که همین کتاب باشد شکل می گیرد. (ادامه مطلب اون پایین لطفاٌ)

 

پ ن 1: مطلب بعدی در مورد کتاب مثل آب برای شکلات اثر لورا اسکوئیول است.

پ ن 2: کتابی که الان در دست دارم همنوایی شبانه ارکستر چوبها اثر رضا قاسمی است.

پ ن 3: کتاب بعدی را با رای اکثریت دوستان انتخاب می کنم کاندیداها به شرح ذیل می باشند:

  الف) جاز  تونی موریسون ب) خنده در تاریکی  ناباکوف  ج)رهنمودهایی برای نزول دوزخ  دوریس لسینگ  د) موعظه شیطان  نجیب محفوظ  که تا کنون گزینه ب 3 رای و گزینه ج 2 رای داشته است که این رای گیری تا پس فردا مهلت دارد بشتابید!

پ ن 4: خانم نوشینه پیشنهاد داده اند که مطالب بلند در دو یا چند قسمت بیان شود نظرتان در این خصوص چیست؟ (با تشکر از ایشان و شما که در این خصوص نظر می دهید)

ادامه مطلب ...