ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در ۱۵ آوریل ۱۸۴۳ در خانوادهای ممتاز در نیویورک به دنیا آمد. اجدادش از مهاجران ایرلندی و بسیار ثروتمند بودند، پدرش فیلسوف و متخصص الهیات و شخصیتی پرجاذبه بود، و برادرش ویلیام، بعدها فیلسوف و روانشناس معروفی شد. وقتی دوازده ساله بود خانوادهاش عازم سفر چندسالهای به اروپا شدند که در آن برای مدتی در شهرهای پاریس، لندن و ژنو زندگی کردند. این سفر برای هنری سفری الهام برانگیز بود چرا که او توانست فرهنگ سنتی اروپا را از نزدیک لمس و آن را با فرهنگ آمریکایی مقایسه کند.
پس از بازگشت به آمریکا با ادبیات فرانسه و بهویژه بالزاک آشنا شد. جیمز بعدها بالزاک را "استاد بزرگ خود" خواند. در زمان جنگهای داخلی به دلیل نقصی که در ستون فقرات داشت از شرکت در جنگ معاف شد. در 1862 به کالج حقوق رفت، اما آنجا را رها کرد، سپس در کالجهای علوم و پزشکی حاضر شد، اما به آنها نیز علاقهای نشان نداد. او مدتی به هنر نقاشی روی آورد، اما بالاخره استعداد واقعی خود را کشف کرد و به دنبال ادبیات رفت. کار ادبی را با انتشار مقالههای انتقادی و داستانهای کوتاه در روزنامهها و مجلات آغاز کرد. ذهن جیمز همواره بین دو میل ماندن در آمریکا و رفتن به اروپا درگیر بود اما سرانجام تمایل به زندگی در اروپا بر او چیره شد و سال 1869 در لندن اقامت گزید و حرفهی نویسندگی را به صورت جدی دنبال کرد. در سال 1878 با انتشار دیزی میلر شهرت زیادی در دو سوی آتلانتیک یافت.
تضاد و اختلافات زندگی اروپایی و آمریکایی و مطالعه و توصیف رنج هموطنانش به هنگام برخورد با فرهنگ و تمدن کهن و مختلط قاره اروپا، موضوع مورد توجه او گشت و زمینه اصلی بیشتر آثارش قرار گرفت. جیمز در آثارش خصوصیتهای اخلاقی و روحی بشر را به طور دقیق و با نکتهبینی فراوان مورد مطالعه قرار داده و برای تأثیر محیط در ساختمان فکری و روحی افراد اهمیت فراوان قائل شده است. امروزه منتقدین، او را در هنر رماننویسی، نقطه اوج ادبیات قرن نوزدهم میدانند و به آثارش عنوان «کلاسیکهای مدرن» دادهاند. جیمز با تکیه بر افکار و عواطف قهرمان داستان، تاثیر مهمی روی رمان قرن بیستم گذاشت. او با مقدمهنویسی بر داستانهای خود و نقد آثار نویسندگان دیگر، تئوری رمان در قرن بیستم را پایه گذاشت. آرا و نکتهپردازیهای او در مسائل و موضوعات مرتبط با رمان و رماننویسی در کتاب «یادداشت های روزانه یک نویسنده منتشر شده است.
جیمز پس از سالها اقامت در انگلیس و در دوران جنگ جهانی اول در اعتراض به اعلان بیطرفی آمریکا به تابعیت انگلستان درآمد و اندکی بعد در ۲۸ فوریه ۱۹۱۶، در 73سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
ازجمله آثار مهم جیمز میتوان به آمریکایی(1877)، دیزی میلر(1878)، تصویر یک زن(1881)، بوستونیها(1886)، سختتر شدن اوضاع(1898)، سفیران(1903) اشاره کرد.
.............................
پ ن 1: کتاب بعدی «اروپاییها» از این نویسنده خواهد بود که البته جزء کارهای قوی او به حساب نمیآید!
سلام
میگم خودمونیم من دو تا سوال ازت داشتم.
یکی با توجه اینکه در یادداشتت به این نکته اشاره کردی که منتقدین این نویسنده رو اوج هنر رمان نویسی در یک قرن می دانند و از آثارش به عنوان کلاسیک های مدرن یاد میکنن و با همه اینها من نه میشناسمش و نه اسمش رو شنیدم یعنی خیلی اوضاع خرابه نه
سوال دومم اینه که بنظرت این بلاگ اسکای چرا فکر میکنه که خواننده یک وبلاگ با موضوع کتاب در هنگام خواندن یادداشتها نیاز داره تا درباره راز ماندگاری پوست سحر قریشی یا ست انواع لباس زیر بدونه
سلام
اما ایشان مربوط به دورهای هستند که کمکم رمان مدرن در حال متولد شدن است و او هم همانند چند نویسنده دیگر این محدوده زمانی در محدوده جغرافیایی خودش به نوعی پرچمدار محسوب میشود (موشکافیهای روانشناختی درخصوص افکار شخصیتهای داستان) اتفاقاً کتابهای ایشان در زمان حیاتش به تیراژهای آنچنانی نمیرسید (البته در مجلات همانند بسیاری دیگر داستانهایش خوانده میشد) و پس از مرگش هم مدتی مغفول ماند تا بعد کم کم از سوی منتقدین و آکادمیسینها دوباره مطرح شد. اتفاقاً موقع نوشتن آن جمله میخواستم اهمیت ایشان را از لحاظ تاریخ رمان تاکید کنم تا اگر در مطلب بعدی دیدید که نمره کتاب چندان چشمگیر نیست جا نخورید!
نه...به عنوان یک خواننده نمیتوان گفت که به دلیل نشناختن یک یا چند نویسنده اوضاع خیلی خراب میشود کما اینکه با شناختن هم ناگهان اوضاع روبراه نمیشود! اوضاع اصولاً به این چیزها زیاد ارتباطی ندارد
در مورد سوال دوم هم طبعاً برای ایشان جای تعجب است که هنوز وبلاگ نویسی به این سبک دلی وجود دارد! چون تقریباً درصد بسیار بسیار بالایی از وبلاگها قصه متفاوتی دارند. اما خب حالا که غریبه نیست این وسط برای من سوال است که راز ماندگاری پوست این هموطنان چیست!!
و همچنین مسئله ست لباس اهمیت کمی ندارد.
سلام
عجب
هیچ حرفیم نمیاد
یعنی منتقدین امروز هم همین نظراتو دارند ؟
سلام
این هم یک جور بدشانسی است که از یک کتاب نه چندان قوی یا به عبارتی متوسط، با یک نویسنده آشنا بشویم چون این ضعفها باعث میشه خیلی به نکات دیگر توجه نکنیم.
منتقدینِ مورد اشاره در متن به کلیت آثار یک نویسنده توجه میکنند و از اون بالاتر به اثری که در روند رماننویسی گذاشته است. از این زاویه به نظرم امروز هم همین نظر را داشته باشند
بدیهی است که نظر خوانندهای مثل ما شبیه آن منتقدین نباشد آن هم بعد از خواندن اروپاییها
درود بر میله و ممنون بابت معرفی های خوبش .
هنری جیمز را با تصویر یک زن میشناسم که البته نخواندمش ، ولی همیشه در کتابفروشی چشمم را می گرفت چون قیمت خوبی هم داشت ، ولی نمیدونم چرا هیچوقت نخریدمش و تجدید چاپ شد و ... . در مورد سوال مهرداد هم بگم که به نظر من ادبیات آمریکا چندان مورد توجه مخاطبان ایرانی نبوده و آثاری هم که ترجمه شده بیش از یکبار چاپ نخورده اند ، مثل عصر معصومیت یا دیگر کار های ترجمهی پرتو اشراق .
سلام دوست عزیز
فکر کنم مهمترین اثرش تصویر یک زن باشد. من باید با همین کتاب شروع میکردم اما حجم بالایش مانع شد.
نمیتوان در مورد اقبال یا عدم اقبال محصولات ادبی یک پهنه جغرافیایی عظیم با توجه به چند مورد قضاوت کرد. آن هم مخاطبان ایرانی که مخاطبان خاص محسوب میشوند (از این جهت که خواننده عام نداریم).
سلامت باشی