میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

سوزنبان خوان خوسه آرئولا


 

آرئولا نویسنده ای مکزیکی است که کار چندانی از او در ایران منتشر نشده است یا بهتر بگویم من ندیده ام!! البته در فضای مجازی جستجویی انجام دادم ولی باز چیز چندانی نبود. این داستان کوتاه را من در شماره 52 نشریه کیان و با ترجمه عبدالله کوثری دیده ام. گویا همین داستان با ترجمه دیگری در کتاب "از فراسوی آئینه ها: داستانهای کوتاه آمریکای لاتین" از سوی نشر آبی در سال 1381 منتشر شده است.

در اشاراتی که نشریه کیان (از سوی مترجم) در مورد این نویسنده نوشته است می خوانیم : مهمترین ویژگی آثار آرئولا طنز و خوش طبعی اوست. او بیش از هر چیز مشتاق آن است که مواعید تحقق نیافته تکنولوژی مدرن و فراورده های فرعی هول آور آن را دست بیاندازد. از این حیث , آرئولا , کافکایی است خوش طبعتر و با زبانی گزنده تر. داستان کوتاه سوزنبان از نوشته هایی است که ویژگی کار آرئولا را به خوبی نشان می دهد. برخی آن را سر به سر گذاشتن با راه آهن مکزیک شمرده اند و برخی انتقاد از کل جامعه مکزیک. داستان می تواند هردوی اینها می باشد, علاوه بر آن می تواند تمثیلی از جامعه ای با تکنولوژی مدرن را تصویر کند و بسا که کل عالم را; عالمی که در آن هر کاری در نهایت به دست کارگزاران فرودست, خدایانی دون پایه , به انجام می رسد.

من فضای این داستان را تا حدودی با وضعیت خودمان نزدیک دیدم. امیدوارم گوش کنید و لذت ببرید. دریافت فایل

***

تاریخ خوانی ما به کجا رسید؟

اول این که این طرح روزی نیم ساعت جدی است و به قرار حداقل پنج شش نفری هستیم... گفتم جدی بودنش را تکرار کنم که اگر دیدید چند روزی حرفش در پست ها نبود , دوستان در پی یافتن کتاب ها بودند و بررسی و تحقیق, و اتفاقاً در کامنتدونی بحثش گرم بود و...

قرار بود در مورد گزینه ها کمی بیشتر تحقیق کنیم. من اینجا لینکهایی قرار می دهم که کلیاتی در مورد گزینه ها بدانیم و خوب انتخاب کنیم. البته به واقع هر چهار کتاب فعلی , ارزشمند هستند.

الف) مقاومت شکننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا انقلاب اسلامی) اثر جان فوران

اینجا و اینجا و اینجا  را نگاه کنید.

ب) ایران بین دو انقلاب  اثر یرواند آبراهامیان

اینجا و اینجا و اینجا را نگاه کنید. (بیشتر مطالب موجود در فضای مجازی نقدهایی است از جانب سازمان ها و محافل رسمی به این کتاب )

ج) تاریخ ایران مدرن  اثر یرواند آبراهامیان

اینجا و اینجا و اینجا را نگاه کنید.

د) مشروطه ایرانی  اثر ماشالله آجودانی

اینجا و اینجا و اینجا را نگاه کنید.

حالا در ادامه منتظر نظرات دوستان هستم.

***

پ ن 1: مطالب بعدی به ترتیب : خوشه های نگون بختی, آیا آدم مصنوعی ها...., خسرو شیرین کش , درخت انجیر معابد خواهد بود. از کتاب صوتی یا گویا هم غافل نخواهم شد. 

پ ن 2: در وبلاگ لذت متن هم خانم مسلمی فایل یک داستان صوتی دیگر را قرار داده اند: مرثیه اثر یاسوناری کاواباتا ... اینجا

داستان کوتاه صوتی

قدیمی ها می گفتند گز نکرده پاره نکنید, حرف درستی می زدند. گفتن همین حرف و ضرب المثل شدن آن نشان می دهد که در همان زمان های قدیم هم ایرانی ها چی؟ گز نکره پاره می کردند. و حالا هم طبیعیست که همینگونه باشیم و آش همان آش باشد و کاسه همان کاسه...

حالا منظورم دقیقاً این نیست که پروژه داستان کوتاه صوتی خیلی سخت است و فلان و بهمان... نه! سختی ها بیشتر از جنس قیر و قیف و ملکه عذاب است که خوب, ما به این نوع مشکلات عادت داریم. منظورم حتی مسائل روز نیست که سرشار از همین گز نکردن ها و... است و اصولاً ملت و مسئولینش که زاییده همین ملتند به پاره کردن بیشتر علاقه دارند و اینا!

خوب این از این!

بله یادم هست که دو سال گذشت , حتی اگه یک کم فشار بیارم به خودم بیشتر از دو سال هم یادم می آید! دیشب عزیزی خارج نشین در رادیویی داشت تحلیل می کرد و به قول دوستمون تحقیق می زد! از باب این که روز به روز بهتر از دیروز و از این حرف ها و کیلو کیلو امیدواری... یاد آن لطیفه کذایی کمی مستهجن افتادم که رندی بالای درخت بود و دو نفر آمدند زیر درخت و می خواستند بخوابند و رند از بالا داد زد آهای نکنید این کارا رو در ملاء عام و ... اینا هم قسم و آیه که کاری نکردیم و الی آخر و جایشان را عوض کردند و... که همه می دانند! غرض اینکه طرف می گفت از بالا اینگونه به نظر می رسد! حالا حکایت ماست و ظاهراً از خارج اینگونه به نظر می رسد که اوضاع آنچنانی است و ما هم ... ولی از خواجه حافظ که پنهان نیست از شما چه پنهان دردهای ما شباهتی به آن توصیفات ندارد ... اما خوب , ظاهراً از اونجا اینگونه به نظر می رسد...

بگذریم...

می خواستم در مورد تولستوی و زندگینامه اش و ... بنویسم و بعد یک داستان کوتاه از ایشون بگذارم. دیدم زندگینامه را به راحتی با یک سرچ می توان یافت و کار تکراری می شود.

پس بی حاشیه: این داستان در نشریه کیان  شماره 50 , دی و بهمن 1378 منتشر شده است و آقای محمد رستمی آن را ترجمه نموده است.

از تمام دوستانی که مایل هستند دعوت می کنم که به این پروژه بپیوندند (خانم مسلمی از وبلاگ لذت متن هم کلید این کار را زده اند پس بشتابید) و داستان بخوانند و آن را در وبلاگ خودشان یا اینجا بگذارند تا مجموعه ای پدید آید و باقیات صالحاتی از خود به جای بگذاریم به قول جوانان در حد لالیگا !

سه پارسا قسمت اول

سه پارسا قسمت دوم

.

پ ن 1: مطلب بعدی در مورد ناتوردشت سلینجر خواهد بود.

پ ن 2: در حال خواندن تونل ارنستو ساباتو هستم.

پ ن 3: انتخابات کتاب بعدی را در همین جایی که الان می بینید (پی نوشت سوم) فردا می گذارم.

پ ن 4: در مورد خواندن روزی نیم ساعت تاریخ معاصر کسانی که علاقمندند و یا نظری دارند و یا کتابی مد نظرشان است کامنت بگذارند تا ببینیم این نیم ساعت را چگونه به صورت مفید دربیاوریم. تا الان این چهار کتاب کاندید هستند: ایران بین دو انقلاب و تاریخ ایران مدرن از آبراهامیان , مقاومت شکننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران) جان فوران و مشروطه ایرانی آقای آجودانی.