در نهم سپتامبر سال 1828 در خانوادهای اشرافی در دهکدهای واقع در 200 کیلومتری جنوب مسکو به دنیا آمد. پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و زیر نظر خویشاوندانش بزرگ شد. در سال 1844 در دانشگاه قازان به تحصیل زبانهای شرقی و حقوق پرداخت اما آن را نیمهتمام گذاشت.
تولستوی در سال 1851 پس از بالا آوردن قرضی سنگین در قمار، به ارتش پیوست و پس از گذراندن دوران مقدماتی نظام، در جنگهای قفقاز شرکت کرد. حضور در جنگ و دو سفر به اروپا و دیدار با ویکتور هوگو در شکلگیری حرفهی نویسندگیاش بسیار تاثیر گذاشت. تجاربی که از زندگی نظامی کسب کرده بود، مبنای داستانهای قفقازی او شد و با نوشتن داستان «کودکی» در سال 1852 سهگانهای را آغاز کرد که با «نوجوانی» و «جوانی» آن را ادامه داد. با شروع جنگهای کریمه در سال ۱۸۵۴ به جبهه منتقل شد. او بهخاطر ثبت گزارشهای واقعی از صحنههای نبرد در کتاب «قصههای سواستوپل»، مورد توجه قرار گرفت. پس از جنگ کریمه از ارتش کنارهگیری کرد و به شهر خود بازگشت.
در سال 1857 به مدت پنج سال از کشورهای اروپای غربی دیدار کرد. پس از بازگشت به کشورش، براساس تجارب نوآموخته، به پیروی از عقاید روسو، به تأسیس مدارس ابتدایی در املاکش پرداخت. او برای کودکان قصه های خواندنی بسیار نوشت که شاهکار سادگی و صراحت به شمار میآید.
بعد از ازدواجش در سال 1862 نوشتن شاهکارش «جنگ و صلح» را آغاز کرد. این کتاب از مهمترین آثار ادبی جهان به شمار میآید. تولستوی با وجود شهرت و افتخاری که در این دوره نصیبش گشت، به اضطرابی روحی دچار شد که هرگز از آن رهایی نیافت. در ژانویه 1872 در یک ایستگاه راه آهن، زن جوانی خود را زیر چرخهای قطار انداخت. بعدها معلوم شد، عشقی ناکام علت این خودکشی بوده است. مدتها با اضطراب درباره این صحنه پرشور میاندیشید و در ذهن خود موضوع داستانی را آماده میکرد که نهایتاً به رمان «آناکارنینا» تبدیل گشت.
در سال 1879 بحرانهای عقیدتی او به اوج رسید. در کتاب «اعتراف»(1882)، سرخوردگی پیاپی خود را از زندگی آمیخته به لذت، مذهب قراردادی، علم و فلسفه بیان میکند و تغییر روحی خود را در نوعی عرفان و زهد و ترک لذات دنیوی نمایان میسازد و تنها لذت را در عشق به افراد انسانی و در سادگی زندگی روستایی میداند. شاهکارهای این دوره از زندگی او «سونات کرویتزر»، «مرگ ایوان ایلیچ»، و «رستاخیز» هستند. در 1901 موضوع طرد او از کلیسا مطرح اما خانهاش زیارتگاه مردم شد و سیل بیانیهها و مدایح به سویش روان گشت. تولستوی در بیستم نوامبر سال 1910 در 82سالگی چشم از جهان فرو بست و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
..........................
پ ن 1: به من حق میدهید که نوشتن مطلب جنگ و صلح کمی طول بکشد؟! حداقل به نسبت میزانی که خواندنش طول کشید! اگر حق نمیدهید بگویید تا یک مطلب مستقل در مورد ناملایماتِ محلِ کار و یا وضعیت خطیر کنونی که اوضاع خطیر قبلی را به یک بازی بچهگانه بدل کرده است، بنویسم! اگر حق میدهید، این جملات طلایی تولستوی را مزهمزه کنید که در آن فواید فراوانی است.