میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

گزینه‌های هیجان‌انگیز!

تا از داغی اوضاع انتخابات آمریکا کاسته نشده است برای گزینش دو کتاب بعدی به سراغ این منطقه خواهیم رفت. شورای گزینش کاندیدای وبلاگ تلاش کرده است از ایالتهای مختلف (اوهایو، نیویورک، تنسی، فلوریدا و ورمانت و...) و از نسل‌های مختلف گزینه‌هایی برای انتخاب وجود داشته باشد!

برای اینکه در فضای درستی قرار بگیرید فرض کنید در مکانی قرنطینه شده‌اید (البته بلا به دور) و در آن مکان این هفت کتاب موجود است. کدام دو کتاب را برای خواندن یا بازخوانی انتخاب می‌کنید؟ یا فرض کنید دوست شما در چنین وضعیتی قرار گرفته است و از شما نظر خواسته است؛ کدام دو کتاب از گزینه‌های زیر را توصیه می‌کنید:

1) ترجیح می‌دهم که نه – هرمان ملویل

این داستان با عنوان «بارتلبی محرر» در سال 1853 منتشر شده است. هرمان ملویل (1819-1891) در زمان حیاتش چندان مورد اقبال قرار نگرفت اما آثارش بعدها و بخصوص در دهه‌های ابتدایی قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت و بر نسل طلایی نویسندگان آمریکایی تأثیر بسزایی گذاشت. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.93 است.

2) اروپایی‌ها – هنری جیمز

این داستان در سال 1878 منتشر شده است. امروزه منتقدین، هنری جیمز (1843-1916) را در هنر رمان‌نویسی‌، نقطه اوج ادبیات قرن نوزدهم می‌دانند و به آثارش عنوان «کلاسیک‌های مدرن» داده‌اند. جیمز با تکیه بر افکار و عواطف قهرمان داستان، تاثیر مهمی روی رمان قرن بیستم گذاشت. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.61 است.

3) سفید بی‌نوا – شروود آندرسن

این داستان در سال 1920 منتشر شده است. شروود آندرسن (1876-1941) در ادبیات آمریکا به عنوان پدر داستان کوتاه مدرن شناخته می‌شود. او تأثیر بسزایی در نویسندگان آمریکایی بین دو جنگ یا عصر طلایی داشته است. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.7 است.

4) دشمنان – آیزاک بشویس سینگر

این داستان در سال 1966 برای اولین بار منتشر شده است. این نویسده یهودی لهستانی‌تبار کتابهای خود را به زبان ییدیش می‌نوشت و البته بعدها زیر نظر خودش همگی به انگلیسی ترجمه شد. «دشمنان؛ یک داستان عاشقانه» در سال 1972 ترجمه و چاپ شد. سینگر (1902-1991) برنده جایزه نوبل سال 1978 است. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.95 است.

5) هدیه هومبولت – سال بلو

این داستان در سال 1975 منتشر و برنده جایزه پولیتزر گردید. سال بلو (1915-2005) برنده جایزه نوبل سال 1976 است. او در خانواده‌ای یهودی و روس‌تبار به دنیا آمد که پس از مهاجرت در کبک کانادا اقامت گزیده بودند. این نویسنده کانادایی-آمریکایی سه بار برنده جایزه ملی کتاب ایالات متحده شده است که در نوع خود یک رکورد محسوب می‌شود. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.86 است.

6) دلبند – تونی موریسون

این کتاب در سال 1987 منتشر و در سال بعد برنده جایزه پولیتزر گردید. تونی موریسون (1931-2019) در سال 1993 به عنوان اولین زن سیاه‌پوست موفق به دریافت جایزه نوبل شد. بر اساس نظرسنجی روزنامه نیویورک‌تایمز از تعدادی نویسندگان برجسته آمریکایی در سال 2006، رمان دلبند به عنوان بهترین اثر داستانی ادبیات آمریکا در ربع قرن گذشته انتخاب شد. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.87 است.

7) جاده – کورمک مک‌کارتی

این کتاب در سال 2006 منتشر و در سال بعد برنده جایزه پولیتزر گردید. این تنها گزینه‌ی زنده در لیست ما متولد سال 1933 است... چند شب قبل فیلم جایی برای پیرمردها نیست ساخته برادران کوئن که بر اساس رمانی با همین نام از مک‌کارتی ساخته شده است توسط اعضای شورای گزینش کاندیداها دیده شد و این کتاب در لیست قرار گرفت! نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.97 است.

.............................

پ ن 1: حدس می‌زنم انتخابات فوق کاملاً قابلیت آن را دارد که از انتخابات ریاست جمهوری امسال آن خطه پرشورتر و میلیمتری‌تر باشد. البته از طرف دیگر به لیست که نگاه می‌کنم حس «آقا»یی به من دست می‌دهد چون واقعاً برایم فرقی نمی‌کند که کدام انتخاب شوند!



انتخابات پس از تعطیلات!

امیدوارم روزی برسد که عنوان نوشته‌ای اینچنینی را بگذارم انتخابات پس از کرونا... اما عجالتاً تا آن زمان مراقب سلامتی خودتان باشید. اکنون آماده نوشتن مطلب مربوط به «شاگرد قصاب» هستم و به زودی خواندن آخرین منتخب انتخابات قبلی «دیو باید بمیرد» را شروع می‌کنم. طبعاً کتابی که بعد از آن می‌خوانم «داخلی» خواهد بود. پس از میان ‌کتاب‌های زیر به یک گزینه رأی بدهید:

متشکرم.

الف) سالمرگی – اصغر الهی

اصغر الهی (1323-1391) در رشته روان‌شناسی با درجه دکتری از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. او به تدریس در دانشگاه علوم پزشکی اشتغال داشت. معروف‌ترین اثرش در حوزه اددبیات داستانی همین رمان است که در سال 1370 نوشته اما در سال 1385 منتشر شده است. این رمان برنده جایزه ادبی گلشیری شده است. نمره کتاب در گودریدز 3.13 است.

ب) سوء‌قصد به ذات همایونی – رضا جولایی

این نویسنده پرکار در حوزه ادبیات داستانی متولد سال 1329 است. تاریخ معاصر ایران در داستان‌های او رد پایی پررنگ دارد. سوء‌قصد به ذات همایونی یکی از معروف‌ترین کارهای اوست که در سال 1374 منتشر و مورد استقبال قرار گرفته است. نمره کتاب در گودریدز 3.81 است.

ج) من منچستر یونایتد را دوست دارم – مهدی یزدانی خرم

این نویسنده و روزنامه‌نگار متولد سال 1358 است. او فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است و در نشریات مختلفی تجربه فعالیت داشته است. این کتاب دومین اثر و یکی از معروف‌ترین آثار اوست که در سال 1391 منتشر و برنده جوایزی از جمله جایزه هفت اقلیم شده است. نمره کتاب در گودریدز 3.3 است.

د) نام‌ها و سایه‌ها – محمد رحیم اخوت

این نویسنده و منتقد ادبی متولد سال 1324 است. این دبیر آموزش و پرورش پس از انقلاب ابتدا از تدریس محروم و سپس بازنشسته شد. نام‌ها و سایه‌ها معروف‌ترین اثر اوست که که در سال 1382 چاپ و برنده جوایز یلدا و مهرگان شده است. نمره کتاب در گودریدز 3.02 است.

 

انتخابات پس از مرخصی!

این روزها با شروع شدن سال تحصیلی جدید سوق دادن بچه‌ها به سمت درس خواندن یکی از گرفتاری‌های والدین است. بچه‌هایی که به واسطه شرایط کرونایی چندین ماه است که عمدتاً به بازیهای رایانه‌ای معتاد شده‌اند... خلاصه اینکه نظم دادن به آنها بسیار سخت است. در واقع من به بچه‌ها حق می‌دهم! الان که چند هفته‌ایست از کتاب خواندن و وبلاگ‌نویسی دور مانده‌ام بازگرداندن خودم به روال سابق را بسیار مشکل می‌بینم. پشت آدم که باد بخورد حسابی تنبل می‌شود! بد نیست به سبک قدیمی‌ها همیشه پشت و کمرتان را با یک شالی چیزی ببندید!

الان مشغول دوباره‌خوانی اسفار کاتبان هستم و برای انتخاب کتاب بعدی از شما دوستان می‌خواهم که از میان گزینه‌های زیر دو تا را انتخاب و در این امر مشارکت کنید. باشد که ذوق و شوقی در بگیرد و من هم روی ریل سابق قرار بگیرم.

متشکرم.

الف) آمریکایی آرام – گراهام گرین

گراهام گرین (1904-1991) از پرکارترین نویسندگان بریتانیایی محسوب می‌شود که در طول زندگی پربارش 28 رمان نوشته است. این کتاب که یکی از شاخص‌ترین آثار اوست در سال 1955 و در پی کسب تجربیاتش به عنوان خبرنگار جنگی در هندوچین منتشر شد.

ب) دیو باید بمیرد – نیکلاس بلیک

سیسیل دی لوئیس (1904-1972) شاعر پرآوازه بریتانیایی، نویسنده‌ای بود که رمان‌هایش را با نام مستعار به چاپ می‌رساند. این کتاب یکی از شاخص‌ترین کارهای اوست که در سال 1938 منتشر شده است. این شاعر ایرلندی پدر دانیل دی لوئیس بازیگر مطرح سینماست.

ج) روباه – دی. اچ. لارنس

دیوید هربرت لارنس (1885-1930) یکی از معتبرترین چهره‌های ادبیات انگلیسی محسوب می‌شود. او در نشان دادن غرایز و عواطف انسانی تبحر ویژه‌ای داشت و داستان‌هایش در زمان خود معمولاً با حواشی مختلفی روبرو می‌شد. این داستان در سال 1923 منتشر شده است.

د) شاگرد قصاب – پاتریک مک کیب

این نویسنده ایرلندی متولد سال 1955 دوبار به خاطر آثارش نامزد جایزه بوکر شده که یک نوبت آن (1992) با همین کتاب بوده است. او به واسطه طنز سیاه آثارش مطرح می‌باشد. شاگرد قصاب جایزه ادبی ادبیات ایرلند را کسب کرده و راوی اول شخص آن بچه‌ای روان‌پریش است.

ه) کشتن موش در یکشمبه – امریک پرسبرگر

این نویسنده فقید بریتانیایی (1902-1988) بیشتر به عنوان فیلمنامه‌نویس و کارگردان شناخته می‌شود. این کتاب بر اساس زندگی واقعی یکی از رهبران مبارز اسپانیایی نوشته شده و فیلمی که بر اساس آن توسط فرد زینمان ساخته شده با عنوان اسب کهر را بنگر برای ما آشنا است.


مرخصی!

این روزها به دلیل پاره‌ای مشکلات امکان خواندن و نوشتن مهیا نمی‌باشد. به نظر می‌رسد ناچار مدتی باید به خودم و وبلاگ استراحت بدهم. بدیهی است پس از رفع مشکلات مجدداً طبق روال سابق خواهم نوشت.

سپلشت آید و...

1) وضعیت اقتصاد هم مثل باقی حوزه‌ها به شدت خطرناک شده است. سپلشت بود و سپلشت‌تر شده و باقی ضرب‌المثل هم تغییراتی گروتسک‌وار کرده است و مثلاً به جای مهمان عزیز، یک وامپایر با دمپایی از در وارد شده است. واقعاً به کجا چنین شتابان!؟ کاش روند کاهش ارزش پول لااقل یک ماه تنفس اعلام کند و در همین اعداد و ارقام باقی بماند تا ما فرصت وصله پینه کردن سواریخ خودمان را داشته باشیم!

2) همکار آن‌طرفی من (فاصله دو متری) مبتلا به کرونا شده است و تقریباً همگی ما را در بهت و حیرت فرو برده، گویی قرار نبوده است این ویروس تا این حد به ما نزدیک شده باشد!! چهارشنبه بدون هیچ عارضه‌ای پشت میزش نشسته بود اما امروز...

3) همکار این‌طرفی تقریباً روزی چندبار به چینی‌ها لعنت می‌فرستد اما حالا لحنش غلیظ‌تر و غیظش بیشتر شده است! خنده‌دار است. به یاد صفحات پایانی کتاب «امپراتوری خورشید» اثر جی.جی. بالارد افتاده‌ام: بالارد در این رمان به وقایع جنگ جهانی دوم در چین پرداخته؛ مصائبی که خود در سنین نوجوانی تجربه کرده است.  راوی پس از روایت استادانه خود از فجایعی که بر سر چینی‌ها پیش چشم جهانیان رخ می‌دهد، در صحنه پایانی چنین می‌گوید: «جیم به آدم‌های اطراف خود نگاهی انداخت: به اداری‌ها و به عمله‌ها و به زنان روستایی؛ جیم خوب می‌دانست در ذهن آن‌ها چه می‌گذرد. روزی بالاخره چینی‌ها باقی جهان را سخت مجازات می‌کنند و انتقام هولناکی از همه می‌کشند.» به نظر می‌رسد این روزها همان روزهایی است که بالارد چهل سال قبل پیش‌بینی کرده بود!

4) «زنگ انشاء» به کندی پیش می‌رود اما پیش می‌رود. به زودی در مورد آن خواهم نوشت.

5) انتخابات پست قبل کماکان ادامه دارد مثل زندگی!