میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

انتخابات کتاب‌های بعدی

در ایام قدیم وقتی کسی فوت می‌کرد و بازماندگان به عزای ایشان می‌نشستند، نزدیکان بازماندگان برای نشان دادن همدلی رفتارهای خاصی را نشان می‌دادند؛ عده‌ای لباس سیاه می‌پوشیدند، برخی از تراشیدن ریش‌های خود ابا می‌کردند، برخی که کاسب بودند کرکره مغازه را پرای ساعاتی پایین می‌دادند و از این دست رفتارهایی که ما از بزرگترها دیده و آموخته بودیم. این امور البته برای فرد درگذشته توفیری نداشت اما برای بازماندگان اهمیت داشت.

یکی از دوستان به شوخی عنوان می‌کرد که گویا من و امثال من در سرزمین دیگری به سر می‌بریم و دلمان خوش است که رمان می‌خوانیم. نه! من هم همین‌جا هستم، دل خوشی هم ندارم اما دلیل نمی‌شود که کلاً کرکره را پایین بکشم!

دو کتاب صدای افتادن اشیاء (گابریل واسکس) و اندازه‌گیری دنیا (دانیل کلمان) تمام شده است و به‌زودی در موردشان خواهم نوشت. دو کتاب بعدی از میان گزینه‌های زیر انتخاب خواهد شد. از مشارکت شما در انتخاب استقبال خواهم کرد:

گروه اول – بریتانیایی‌ها

الف) سومین پلیس – فلن اوبراین

برایان اونولان (1911-1966) با نام مستعار فلن اوبراین، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس ایرلندی این رمان را در سالهای ابتدایی جنگ جهانی دوم نوشت اما ناشری به چاپ آن رضایت نداد. این کتاب پس از مرگ نویسنده در سال 1967 منتشر شد و تقریباً در همه لیست‌ها نظیر 1001 کتابی که قبل از مرگ می‌بایست خواند و... حضور دارد. نمره کتاب در گودریدز 4.01 از مجموع 14974 رای می‌باشد.

ب) زیر کوه آتشفشان – مالکوم لاوری

مالکوم لاوری (1909-1957) شاعر و نویسنده انگلیسی این کتاب را در سال 1947 منتشر کرد. این کتاب هم از آثار معروف قرن بیستم ادبیات انگلیسی‌زبان است و در همه لیست‌های توصیه کتاب از جمله 1001 کتاب و گاردین و ... حضور دارد. برداشت خودم این است که این رمان در گروه C جا خواهد گرفت. نمره کتاب در گودریدز 3.79 از مجموع 20781 رای است.

ج) هابیت – جی.آر.آر. تالکین

تالکین (1892-1973) نویسنده، شاعر و زبان‌شناس و استاد دانشگاه آکسفورد این رمان تخیلی یا فانتزی را به عنوان اولین اثرش در سال 1937 منتشر کرد. این کتاب هم در تمام لیست‌ها حضور دارد. طبیعتاً از پرخواننده‌ترین آثار دنیای داستانی است. نمره کتاب در گودریدز 4.27 از مجموع 2611790 رای است.

گروه دوم – چینی‌ها و به عبارتی مو یان!

مویان متولد سال 1955 است که موفق شد به‌خاطر «رئالیسم خیره‌کننده‌ای که قصه‌های مردمی و تاریخ را با زمان حال پیوند می‌دهد» در سال 2012 جایزه نوبل را دریافت کند. این سه گزینه را از این نویسنده برای انتخابات در نظر گرفته‌ام:

الف) دست از این مسخره‌بازی بردار اوستا

این نوولا در سال 2001 نوشته شده است و ترجمه فارسی آن حدود 190 صفحه است. نمره آن در گودریدز 3.59 از مجموع 952 رای است.

ب) ذرت سرخ

در سال 1987 نوشته شد و به‌واسطه فیلمی که بر اساس آن ساخته شد و در جشنواره برلین و اسکار مورد اقبال قرار گرفت به مشهورترین اثر نویسنده بدل گردید. این رمان حدوداً 400 صفحه‌ای در سایت گودریدز نمره 3.74 از مجموع 5029 رای را به خود اختصاص داده است.

ج) طاقت زندگی و مرگم نیست

این رمان حجیم (785 صفحه‌) در سال 2006 نوشته شده است. حجم آن به‌گونه‌ایست که کمتر مترجم و ناشری در این اوضاع احوال به سمت آن می‌روند. نمره آن در سایت گودریدز 3.97 از مجموع 3133 رای است.

 


نظرات 26 + ارسال نظر
سمره پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 10:46 ب.ظ

سلام
آنچه میله را میله میکند همین پرکار بودن میله است
دیگه ...

سلام
برخی فکر می‌کنند رمان‌خوانی و فکر کردن در مورد داستان‌ها، کار نیست... یا لااقل کار اولویت‌داری نیست... خوب است منتها در اولویت آخر!
من اینطور فکر نمی‌کنم.
یاد «زندگی» افتادم که همه چیز در آن اولویت دارد الا خود زندگی!

مهرداد جمعه 22 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 09:27 ق.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

سلام بر جناب حسین عزیز.
منو یاد چخوف در کتاب " داستان ملال انگیز" انداختی که از زبان شخصیت اصلی داستانش که استاد دانشگاه هست میگه:
(تجربه ی هر روزه می توانست زنم را به این نتیجه برساند که صحبت دائم درباره هزینه ها موجب پائین آمدن آن ها نمی شود، ولی زن من تجربه را به رسمیت نمی شناسد و هر روز صبح بدون استثنا هم درباره ی پسرمان صحبت می کند، هم درباره این که شکر خدا قیمت نان پایین آمده، ولی قند دو کوپک گران شده و همه این ها هم با لحنی که انگار خبر تازه ای را به اطلاع من می رساند.)
خب پس بهتره رمانمون رو بخونیم و لذتشو ببریم.
راستش با اینکه این روزا با شنیدن نام انتخابات تنم کهیر میزنه و مغزم غلغل میکنه. اما بازم دلم برای انتخابات کتابی تنگ شده بود.
البته خیلی هم شانس با من همراه نبوده، چون هیچکدام از ۶ کتابی که در انتخابات شرکت دادی رو ندارم. حالا بریم تحلیلشون کنیم:
از سه گزینه اول سومین پلیس و هابیت رو کتابخونه داره. با وجود اینکه جدیدا به ژانر پلیسی علاقه مند شدم اما به خواسته دیرینم در تالکین خوانی روی میارم و به اون رای میدم. هرچند تجربه ثابت کرده که روی ۹۰درصد قول های همخوانیم نموندم و احتمالا درباره این هم اوضاع به همین شکله ، اما میتونم قول بدم که تمام سعیمو انجام میدم.
سه گزینه دوم رو نه دارم نه اینکه کتابخونه داره نه اینکه برام جذابیتی داره و نه اینکه تو اولویت هام هست که بخرم و دیگه بسه نه اینکه اگه یادت باشه یه بار همه اینارو درباره موراکامی هم گفته بودم و آخرش هم رفتم ازش خوندم
اما بی شوخی من در بین این سه به سحر قدیمی عزیز که کم پیدا هم شده رای میدم.

سلام بر مهرداد عزیز
بلاگ اسکای دو روزی تن ما را لرزاند و پاسخ به کامنتها دچار تاخیر شد.
نقلی که از چخوف آوردید واقعاً کاربردی است! ما هم زیاد تجربه را به رسمیت نمی‌شناسیم و به همین خاطر محکوم هستیم که آنها را تکرار کنیم.
رمان خواندن را اگر مرجع تقلید کسی بودم واجب اعلام می‌کردم! جدیداً به یک دلیل دیگر برای وجوب آن برخورد کرده‌ام و آن این است که ما در زمینه فهم و درک یک پاراگراف ساده هم گاه می‌مانیم و این خطرات زیادی دارد... البته خواندن رمان معجزه نمی‌کند اما حداقل حوصله خواندن یک پاراگراف را پیدا می‌کنیم.
ممنون از رای شما
........
هابیت 1
طاقت زندگی و مرگم نیست 1

مارسی جمعه 22 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 09:30 ق.ظ

سومین پلیس – فلن اوبراین
دست از این مسخره‌بازی بردار اوستا

سلام
ممنون از رای شما
.............
سومین پلیس 1
دست از این مسخره‌بازی بردار اوستا 1

مهدی شنبه 23 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 07:37 ق.ظ

سلام میله عزیز
من خواننده همیشه گی پست های شما هستم تقریبا تمام پست های وبلاگ شما را خواندم و به شخصه جز به برترین وبلاگ های فارسی می دانم وبلاگ شما را. (عجب جمله به هم ریخته ای)
اما آدم تنبلی هستم در مورد نظر دادن.
در مورد مشکلات این روزها با شما هم نظرم. مشکلات کم بیش همیشگی است ولی این دلیل نمی شود که خواندن را کنار بگذاریم. به نظرم متاسفانه در شرایط دشوار اقتصادی اولین عرصه ای که دچار تنگنا می شود عرصه فرهنگ هست و کتاب و سایر جنبه های آن نیز بی نصیب نمی مانند. هیچ دانشی در زمینه علوم انسانی ندارم اما به نظرم دقیقا مشکلات اقتصادی فعلی ما ریشه اصلی آن به جنبه های فرهنگی ما و مشکلات ما در ان زمینه بر می گردد. احساس بی نیازی به گفتگو، درک نکردن حال روز مردم، دانای کل فرض کردن خودمان و ...
وقتی کتاب می خوانیم می فهمیم ما اولین آدم هایی نیستیم که به این حال روز افتادیم اخرین ها هم نخواهیم بود.

امیدوارم همیشه چراغ این وبلاگ روشن بماند هر چه قدر هم شرایط سخت شود ما پشت سر شما ایستاده ایم. پر قدرت به جلو بروید. برای برون رفت از این فضا اگر امیدی باشد بی تردید در پرتو دانش و آگاهی است.

سلام دوست عزیز
وبلاگ‌نویس چه خواهد؟! خواننده همیشگی ...
خواندن، یکی از راه‌هایی است که می‌تواند قدرت درک و فهم ما را بالاتر ببرد. زمانی فرهیختگان این مملکت از بیسوادی و جهل مردمان می‌نالیدند و اینکه جهل سبب می‌شود که آلت دست قدرتمندان قرار بگیرند و... راه‌حل را در مدرسه و آموزش‌پرورش دیدند و رفتند در این زمینه کار کردند. بعد از صد و اندی سال توسعه و گسترش آموزش باید اعتراف کنیم که جایی از این مسیر را اشتباه رفته‌ایم! مدرک‌ها برای ما سواد (آن‌چیزی که مدنظر بود) نیاورده است...
ممنون از لطف شما

مدادسیاه شنبه 23 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 11:00 ق.ظ

زیر کوه آتشفشان و ذرت سرخ

سلام بر مداد گرامی
ممنون از رای شما
زیر کوه آتشفشان 1
ذرت سرخ 1

بندباز سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 07:27 ق.ظ https://dbandbaz.blogsky.com/

درود بر میله
اگر بنا را بگذاریم به رای اکثریت مردم درباره ی زندگی، تمامش می شود دور از جان شما سگ دو زدن برای پول!
انگاری معنی زندگی از یاد خیلی ها رفته.
من از بین گزینه ها به این دو رای می دهم:
پلیس سوم
ذرت سرخ
مانا باشید و سرفراز. ما هم از نوشته هاتون لذت ببریم.

سلام بر بندباز
آدمها وقتی مشغول رقابت و مسابقه می‌شوند از خیلی چیزهای دیگر فارغ می‌شوند... برای عده زیادی هم مبارزه برای بقاست که فرصتی برای طبقات بالاتر نیازها باقی نمی‌گذارد.
ممنون از رای شما
سومین پلیس 2
ذرت سرخ 2

اسماعیل بابایی سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 08:35 ق.ظ http://fala.blogsky.com

درود!
این روزها که فرصت مطالعه ام خیلی کمه، اما نوشتن، هرچند به قول آل احمد "خزعبلات" باشه، برام یعنی نفس کشیدن!
خیلی ممنونم که همچنان پر قوت می نویسید.
پیشنهاد من پلیس سوم و ذرت سرخ هست.

سلام بر شما
نفس‌کشیدنتان مستدام باد... هم دم و هم بازدم!
ممنون از رای شما
سومین پلیس 3
ذرت سرخ 3

ماهور سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 07:48 ب.ظ

سلام
اول اینکه تن ما هم لرزییید.
دوم اینکه دوست دارم بدونم اونهایی که میگن ما دلمون خوشه که رمان میخونیم و تو این دنیا نیستیم دراگ اونا چیه؟ تا ما هم نظر بدیم درباره ی اولویتاشون.
سوم ای بابا چقدر تند تند کتابارو تموم میکنین مگه ۲۴ ساعته شما چند ساعته؟
چهار منم سومین پلیس رو انتخاب میکنم چون پلیسیه(نمیدونم فقط اسمش پلیس داره یا خودشم پلیسیه)
و ذرت سرخ چون جو بقیه رای ها منو گرفت

سلام بر ماهور
یکی از پرمصرف‌ترین دراگ‌ها غرغر کردن و احساس قربانی شدن و ایناست!
خیلی هم سریع نیست‌ها... الان یک هفته است که کتاب جدید دست نگرفتم! دارم صدای افتادن را دوباره می‌خوانم و بهش فکر می‌کنم. با روزی یک‌ساعت می‌توان خیلی کتاب خواند. نیم‌ساعتش هم خیلی است
ممنون از رای
سومین پلیس 4
ذرت سرخ 4

سمره سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 08:57 ب.ظ

سلام
راستش من در بحر تفکر ( نه ) جوب تفکر فرورفته بودم که قدیم تر ها چجوری بودم الان چجوری و...بعد گفتم قبلا بامیله کتاب میخواندم ها ...
آقا رفتم کتابهای انتخابات رو جستجو کردم اون پایینی ها البته ...هیچ کدام نبود گفتم نکنه میله اشتباه نوشته ...این کتابها چاپ نشده بعد دیدم نه هستند آقا یکیش ۸۸ تومن ،یکیش ۲۷ تومن اونهم توی فیدیبو یا اون یکی ....یادم نیست
آخرش اوستا دست از این مسخره بازی ها بردار و پولم رسید خریدم

سلام رفیق
همین جوب‌هاست که بعدها به بحر منتهی می‌شود
آن پایینی‌ها همانطور که نوشتم حجمشان زیاد است و طبعاً گران‌تر
الان جستجو کردم دیدم در کتابخانه‌ها هم نیستند (آن دوتایی که اشاره کردی) ولی اونی که خریدی توی دو کتابخانه در همدان موجود بود
طبعاً این خرید را به منزله رای می‌گیرم ممنون از همراهی...
...
دست از این مسخره‌بازی بردار اوستا 2

مهرداد سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 09:28 ب.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

آقایان و خانم ها جو گیر نشوید. ما تا کی باید از این جوگیری ها ضربه بخوریم. البته فکر کنم تا همیشه.
.
راست میگی این قضیه پاراگراف جدیه. دیگه کم کم داره کمتر هم میشه. البته من و شما که برای عشقمون نیاز به بهونه نداریم

من هم کم جوگیر نمی‌شوم. بالاخره باید ضعف‌هامان را بپذیریم تا بتوانیم راه‌حلی برایش پیدا کنیم.
داره به جمله می‌رسه!

حمید سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 10:25 ب.ظ

با سلام و درود فراوان
سومین پلیس
دست از این مسخره‌بازی بردار اوستا. رای من به این دو گزینه هست
با تشکر

سلام حمید عزیز
ممنون از رای شما
سومین پلیس 5
دست از این... 3

ردفکر چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 12:09 ب.ظ

وای .... اینجا هنوز هم همان است. آقا شما در عزمیت و جزمیت و پشتکار همتا ندارید. این وبلاگ شما یک نمونه تولید محتوای خوب است. چه قدر دلم به اینجا تنگ شده است.

سلام بر دوست قدیمی

حال و احوال چطور است؟ امیدوارم برقرار و سلامت باشید.
دل به دل راه دارد.
البته در همه امور چنین عزم جزمی ندارم‌ها اگر داشتم خیلی خوب بود

سمره چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 11:03 ب.ظ

سلام
تا شما رای گیری کنید
من نصف کتابو خوندم
خاصیت داستان چقدر عجیبه
میتونه دردهای واقعی رو از نظرت دور کنه و تو به دردناک ترین وضعیت ها بخندی و....به نظرم بیاید دست ازاین مسخره بازی بردار اوستا رو به بخوانید
عالیه
مدل جدیدیه
من فکر کنم تا حالا داستان چینی نخوانده بودم خیلی ذوق کردم ...

سلام
آفرین بر شما...
به خاطر این سرعت عمل شما در تصمیم‌گیری و اجرا باید در هنگام جمعبندی آرا تمهیدات لازم را به کار بگیرم
من هم کم داستان چینی خوانده‌ام. حالا اگر دو تا بخوانم شاید اشکالی پیش نیاید!

اشک ششم شنبه 30 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 01:52 ق.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

آقایان و خانم ها به هابیت رای بدید، هم به دوره زندگی من، اشک ششم نزدیک تر از شماهاست، هم با خوندن هابیت به ارباب حلقه ها هم نزدیک می شیم. گوش بدید، از یه سنی به بعد دیر میشه ها، بیاین فانتزی خونمون رو زنده نگه داریم. ایهاالناس با شمام

من هم با اشک ششم موافقم... شاید فردا خیلی دیر باشد. شاید باورتان نشود اما این حرف درستی است

فرشته کوهی شنبه 30 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 10:01 ق.ظ

عجب وبلاگی دارید
من فقط این کتاب رو خوندم _دست از این مسخره‌بازی بردار اوستا_
و به همین کتاب رای میدم

سلام
ممنون از رای شما
دست از این مسخره بازی بردار اوستا 4

سامورایی یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1398 ساعت 10:42 ق.ظ https://samuraii84.blogsky.com/

سلام میله ی دوست داشتنی
چقدر خوبه که در نبود من همچنان پرکار و فعالی
بذار چراغ اینجا همیشه روشن باشه چون وقتی میام میبینم هستی حالم خوب میشه
من سومین پلیس رو انتخاب میکنم

سلام بر سامورایی عزیز
ارادتمندیم
واللا اگه دوستان بلاگ‌اسکای نزنند چراغ را خاموش کنند من برنامه‌ای برای خاموش کردن ندارم
ممنون از رای:
سومین پلیس 6

ماهور دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1398 ساعت 03:08 ق.ظ

سلام
اندازه گیری دنیا رو با چه ترجمه ای خواندید؟
ابوذر آهنگر؟

سلام
فکر نمی‌کردم کتاب ترجمه دیگری داشته باشد! آخه چرا چنین فکری نمی‌کردم!!!؟؟؟
سه تا ترجمه دارد.
من ترجمه ناتالی چوبینه را خواندم.

زاهد قیصری سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1398 ساعت 01:53 ب.ظ

سلام . پیشنهاد من زیر کوه آتشفشان و طاقت مرگ و زندگی نیست و سومین پلیس

سلام بر شما
ممنون از رای
زیر کوه آتشفشان 3
طاقت زندگی و مرگم نیست 2

مهرداد سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1398 ساعت 08:40 ب.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

سلام
قابل توجه دوستان عزیزی که من تلاش زیادی در هابیت خوانی آنها کردم و به نتیجه نرسیدم عرض کنم که پیش از این به نشان اعتراض قصد در تحریم انتخابات کتابی اینجا داشتم اما بعد از گشتی در کتابخانه شهر به این نتیجه رسیدم که امید از غیر بردارم و بجای منتظر ماندن تا دور بعد انتخابات خودم پرچم را بر افرازم و به همین دلیل بزودی خواندن هابیت را شروع خواهم کرد.
از ستاد انتخابات میله بدون پرچم هم بابت قرار دادن چنین گزینه های سترگی در لیست نامزد ها سپاسگزارم

سلام
کار بسیار پسندیده‌ای می‌کنید. من چند سال قبل مجموعه آثار تالکین را تهیه کردم... خدا رو چه دیدی شاید منم بین مریض یه وقت برام پیدا بشه

ماهور چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1398 ساعت 09:06 ق.ظ

سلام بر مهرداد عزیز
منم مثل شما تصمیم گرفتم که هابیت را خودم بخوانم
فکر میکنم کتاب راحت جذاب و سرگرم کننده ای خواهد بود که میشود موازی کتابهای میله خواندش

قابل توجه مهرداد

دیونی جمعه 6 دی‌ماه سال 1398 ساعت 03:17 ق.ظ

سلام
رای من سومین پلیس!

سلام رفیق
دیگه وقتی خود دیونی اومده رای می‌ده حجت بر ما تمام می‌شود
تا سلبی نیامده انتخابات سمت بریتانیایی‌ها را به پایان می‌رسانیم:
سومین پلیس 7
فقط می‌ماند چینی‌ها

ریحانه جمعه 6 دی‌ماه سال 1398 ساعت 03:05 ب.ظ

من تا حالا سمت کتاب های چینی نرفتم، فکر می‌کنم برای بار اول ک سمتشون میرم بهتره برای کسی باشه ک نوبل برده.
از بریتانیایی ها هم سومین پلیس.

سلام بر شما
حالا از میان همین سه اثر یک گزینه را انتخاب کنید بلکه گره یا کورتر شود یا باز
.........
سومین پلیس 8

سحر یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1398 ساعت 11:08 ق.ظ

رای من "ذرت سرخ" است که گرۀ کور باز شود و چون بهترین کار مو یان است!

سلام بر بازکننده گره

ممنون از رای شما و تقدم کتابی دیگر بر کتابی که خودتان ترجمه کردید.
ذرت سرخ 6 رای

مهرداد یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1398 ساعت 11:19 ق.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

سحر با این رای ثابت کرد هنوز فردین زنده اس

بله واقعاً روح فردین الان لنگ انداخت...

یسنا یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1398 ساعت 12:08 ب.ظ

تلاش شما واقعا قابل ستایشه
ممنون از وبلاگ عالی تون و معرفی کتابها و نقد های موثرتون که در کتابخوانی من تاثیرگزار بوده

سلام دوست عزیز
ممنون از کامنت دلگرم کننده‌ی شما

مهرداد شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1398 ساعت 01:34 ب.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

سلام
غرض از مزاحمت اومدم بپرسم موفق شدی وقتی بین مریض برای هابیت پیدا کنی؟

سلام
پسرم داشت می‌خوند! اواخرش بود که با 6 صفحه سپید مواجه شد! حالا ببینم امروز چه می‌شود... شاید به همون ترتیب جلو رفتم. به احتمال 70 درصد.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد