میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

علی آباد هم شهری است...

در زمان نوجوانی در شهر ما بساط مسابقات فوتبال دو بار در سال برپا بود. بچه های محله های مختلف دور هم جمع می شدند و تیمی تشکیل می دادند و در مسابقات شرکت می کردند. نمی دانم بر طبق چه حساب و کتابی یکی از بزرگان محله علی آباد , مسئول مسابقات بود و ثبت نام تیم ها و تعیین زمان بازی و داور و این قبیل امور بر عهده ایشان بود. تعصب عجیبی هم داشت که حتماً در نهایت تیم محله علی آباد اول بشود. به خاطر همین , معمولاً زمین و زمان را به هم می دوخت تا این اتفاق میمون رخ بدهد. اوایل البته اقداماتش توی ذوق ما نمی زد , هرچند برخی محله ها خیلی زود عطای این مسابقات را به لقایش بخشیدند و ...

یادش به خیر آن سالی که تیم ما با گذر از همه رقبا به فینال رسید... شور و شوقی داشتیم. حریف ما در دیدار فینال , همین تیم علی آباد بود. نیمه اول که تمام شد , بدون احتساب گل های سالمی که داور بازی مردود اعلام کرد ما دو بر صفر جلو بودیم. بین دو نیمه مسئول مسابقات آمد و گفت که روی سن تعدادی از بازیکنان ما اعتراض شده است و ما می بایست قبل از شروع نیمه دوم برویم و از خانه , شناسنامه هایمان را بیاوریم. هرچه اصرار کردیم که بچه های تیم مقابل همگی در مدرسه ,بدون احتساب سالهایی که مردود شده اند, در کلاس های بالاتر از ما مشغول درس خواندن هستند و این اعتراض بی مورد است و... فایده ای نداشت که نداشت. تنها فرجه ای که به ما دادند این بود که نیمه دوم بازی را تا آمدن ما به تعویق بیاندازند. ما شتابان به سمت خانه هایمان دویدیم و برگشتیم. هرچند که اکثر بچه ها قبل از پایان وقت استراحت بین دو نیمه, شناسنامه به دست در زمین بودند اما ... سکو را وسط زمین گذاشته بودند و اعضای تیم علی آباد هم روی سکو مشغول فیگور آمدن جلوی دوربین و تماشاچیان بودند!

من که به شخصه در سال های بعد در مسابقات شرکت نکردم اما اخبار آن جسته و گریخته به گوشم می رسید. مثلاً این که یک سال تیم رقیب با این که با اختلاف چند گل از تیم علی آباد جلو بود اما کاپیتان آن تیم نامه انصراف خودشان را تحویل مسئول مسابقات داد! ...اتفاقاً چند وقت پیش آن کاپیتان را در حال نواختن پیانو در یک کافه دیدم... یا مثلاً آن سالی که علی رغم همه تدابیر تیم علی آباد شش بر صفر بازی را باخت و همه تماشاگران تعجب زده داشتند نگاه می کردند. بعد از اتمام بازی مسئولین مسابقات با کمال خونسردی سکو را آوردند و تیم علی آباد به عنوان تیم قهرمان معرفی شد!!

سال به سال مسابقات متروک و متروک تر شد اما مسئول مسابقات معتقد بود که لیگ ما از لیگ های اروپایی هم معتبر تر است چرا که آنها سالی یک بار لیگ برگزار می کنند و ما در هر سال دو بار این کار را انجام می دهیم.

دیروز بعد مدت ها گذرم به آن طرف افتاد. دیدم تراکتهای تبلیغاتی مسابقات لیگ روی در و دیوار آویزان است.کنجکاو شدم. جلو رفتم و خواندم. لیگ برتر شهر ما به زودی با شرکت هشت تیم برگزار می شود:

رئال علی آباد

اف سی علی آباد

علی آباد یونایتد

علی آباد سیتی

بایرن علی آباد

آث علی آباد

اینتر علی آباد

اونتر علی آباد

به هر حال ... علی آباد هم برای خودش شهری است.

*** 

پ ن 1: دقایقی قبل اولین اسکار نصیب جدایی شد...جای تبریک داره به مردم صلح طلب مون        

نظرات 28 + ارسال نظر
رها از چارچوب ها دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ق.ظ http://peango.persianblog.ir

سلام بر شما
ببخشید این لیگ علی آباد احتمالاْ هر ۴ سال برگزار می شد یا سالی ۲بار؟
.
در ضمن اسکار اصغر خان هم مبارکا باشه
توی نامه معادی خوندم که آنجلینا جولی به فرهادی گفته مایلم توی فیلم آینده شما بازی کنم. فرهادی جواب داده که نقش اصلی فیلم بعدی من یه زن فرانسویه و جولی در جواب گفته من تا اون موقع فرانسه یاد می گیرم.
بله ! اینجوریاست، حالا هی غر بزنیم، توی همن شرایط هم می شه یه حرکتهایی زد.

سلام
سالی دو بار در مسئله تشکیک نکن ... در شهر ما همیشه لیگ در حال برگزاری است...باور کن
...
الان نقش مقابلش تعیین شده؟؟ اگه نشده منم بزنم تو کار یادگیری فرانسه
البته به خاطر علاقه زیادم به آقای فرهادی می گما... فکر انحرافی نکنید لطفاً

hazhir دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ق.ظ

آره بابا! شهری است !! واقعن هم شهر به این میگن

سلام
عطار هفت شهر عشق را دنبال همینجا گشت اما خب شانس باهاش یار نبود ...

دیوانگی محض من دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ق.ظ http://pencilarezoo.blogfa.com/

واقعا علی اباد هم شهری است میله
کااش تیم علی اباد بیاد تو لیگ برتر رو کم کن

هوررررررررررررررررررررررررررا اسکار

سلام
برید تشویقش کنید بلکه بیاد
اینم اسکار... دیگه چی می خواید از این دنیا

فرواک دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ب.ظ http://farvak.persianblog.ir

سلام
این مسئله که بی ارتباط به انتخابات نیست احتمالاً!!
و (آیکون نیشخند که در بلاگ اسکای جایش خالی ست)
پ ن 1:
تبریک و (آیکون کف زدن که باز هم...)

سلام
انتخابات!!!؟؟؟
حاشا و کلا
توی جهان سوم همه چی به همه چی شباهت دارد... از این زاویه البته گریزی نیست
واقعاً جاش خالیه
هر دو

مهران دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ب.ظ http://anti-absord.blogfa.com

درود بر دوست خوش ذوق ادیبمان.
بسیار حکایت بجا و با مسمایی رو نوشتید.تبریک میگم.
اون خبر "فیلم فرهادی" رو هم باید بگم اولین بار همین الان از شما شنیدم،اگرچه این موفقیت به قول حمیدرضا صدر مربوط به شخص آقای فرهادی میشه(بعد از موفقیت در گلدن گلوب این رو گفته بود) اما به عنوان ایرانی فقط میتونم اظهار خوشحالی کنم و بگم متاسفم برای افرادی که موفقیت های فراوان آقای فرهادی در فستیوال های مختلف امارات و آلمان و هالیوود و گلدن گلوب و انگلیس و ... رو سیاسی می دونن!!!!!!!!!!!!!
این فیلم پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بود(در عرصه ی بین المللی) و همین که رکورد اخراجی ها رو شکست بسی جای خوشحالی داره.
بهرحال تبریک می گم و ممنون از این که این خبر رو نوشتید. همیشه خوش خبر باشی برای همه.
بروزم سر بزنین لطفن...

سلام
ممنون برادر لطف داری
موافقم... می دونی , بعضی ها فکر می کنند ما ایرانی ها قطب عالم امکان هستیم و همه ملل همه کارشون رو گذاشتند کنار و در فکر این هستند که یه جورایی به ما ضربه بزنند... با این طرز فکر طبیعیست که هر حرکت "دیگران" باید در این راستا تجزیه تحلیل بشود و...
حالا یه دونه جایزه رو شاید بشه به زور توجیه کرد...اما این همه جایزه و این همه تحسین کننده و این همه فروش نشان دهنده اینه که ...بعضی ها در هر صورت مرغشون یه پا داره...
...
فردا روزیه که اختصاص داره به وبگردی و اینا...حتماً خدمت تمام دوستان خواهم رسید دلم تنگ شده اساسی

لاله دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:10 ب.ظ http://nocomment.blogsky.com

نمیتونم خودمو نکه دارم و نکم ولی شما عمدا مغز من رو اخر اون لیست اسامی به سمته موجود میمون مانندی به اسم عنتر سوق دادین ! البته به علی ابادیها برنخوره در بلاد اعراب این اسم رو بر اشخاص میکذارند اصلا هم بد نیست p:

اسکارمون هم مبارک !

سلام
آدم باید تیم خودش رو تشویق کنه و به کاپیتان و مربی تیم حریف فحش خاردار ندهد
مبارک باشه

ایوا داوران دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:55 ب.ظ http://evadavaran.blogfa.com

همشهری چند روز پیش تیتر زده بود همه سلیقه ها در انتخابات کاندیدا دارند.

مطلبتون خیلی خوب بود.

سلام
بله ... اتفاقاً همه تیم های محلات مختلف هم در لیگ شهر ما حضور دارند
ممنون

درخت ابدی دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:04 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
احتمالا لیگ شهر شما هم سالم‌ترین و بی‌نقص‌ترین لیگ دنیاست!
امروز بعد از مدت‌ها صبحم با یه خبر خوب شروع شد و خوش‌حالم کرد.

سلام

از کجا فهمیدی؟؟ دقیقاً
دستش درد نکنه
آقا من خودمو سرویس کردم الان نتونستم برای تو و باقی پرشین بلاگی ها کامنت بگذارم ایراد فکر کنم از منه دیگه از هسه و ترجمه و اینا نیست
.....................................
این کامنتی بود که نوشتم تا بگذارم:
سلام
آدم جلوی یه تابلوی نقاشی روی یک صندلی (البته از اونایی که به جلو و عقب تاب می خوره! اسمش چیه؟!) نشسته باشد و یک موسیقی ملایم و خیال انگیز هم در فضا پخش شده باشد و اسب تخیل هم آزاد و چشمها بسته و... ببینم پیپ هم به راه بود اون زمان؟ [لبخند]
قشنگ بود

منیره دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:16 ب.ظ http://rishi.persianblog.ir/

آها اینم سلام .(:

فارس نیوز امروز نوشت : فرهادی گفته که اینهمه دنیا ما رو به خاطر اتم متم منزوی کرد ، دیدید من زدم تو پوزتون اسکار گرفتم برامون ؟

فارس نیوز فردا مینویسه : لیلا حاتمی هم با چفیه ی متبرک نشسته بود در میان حضار کم لباس !

حالا من نمیدونم این اسکار رو به کی تبریک بگم ؟
فعلن به عمه خانم نظام سلام میرسانم . بزارید اول برم بالای گفتار گهر بار خودم یه سلام بنویسم .

سلام

منیره دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:20 ب.ظ http://rishi.persianblog.ir/

خیلی از فوتبال خوشم میاومد داداش این گزارش شوتبالی هم از اینور علی آباد و اونور علی آباد نور علی نورش کرد !

فعلن اونتخابات را تماشا کنیم ببینیم خودشون به خودشون چنه گل وزنن ؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما دیگه کلن ترک دیار دوستان کردی برادر ؟
هرجا هستید تندرست و شاد باشید جمیعن .

سلام
همین دیگه...این عدم علاقه به فوتبال حجابی می شود جلوی ذهن آدم و....
ای بابا یه تیمی از علی آباد اول می شود چه انتظاراتی داری ها...
..................
من متاسفانه طی ده روز گذشته به شدت حضورم در اینترنت محدود بود ... اینترنت خونه رو راست و ریس کردیم و الان از خونه جواب کامنتها رو می نویسیم!! و یکی یکی خدمت همه دوستان خواهم رسید به صورت خانوادگی...جمیعن
.............
البته پرشین هم که گفتن نداره ذیل کامنت درخت

ص.ش دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:24 ب.ظ http://radefekr.blogfa.com

سلام .جالب بود این تیم ها.
انتخابات...

من صبح از رادیو فردا شنیدم که اسکارو گرفتند... بسی تبریک . خوشجالی.
آمدم خانه فیلم جایزه گرفتن ایشان را دانلود کردم دیدم

سلام

ممنون
.............
زیارت قبول... من صبح خروجم رو به تاخیر انداختم و پست رو گذاشتم و بعد اومدم بیرون...آدم خوش خوشانش می شود این جور مواقع... ما هم که عادت نداریم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:26 ق.ظ

میگم عمو شما کامنتهات رو ای میل کن برا ما ، ما میذاریم برای ملت. تعارف نمیکنم بوخودا

سلام خاخور
بسیار پیشنهاد به جایی است... نقداً همین کامنت درخت را زحمتش را بکش لطفاً...

قصه گو سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ق.ظ http://khalvat11.blogfa.com/

عجب!
این علی آباد شما هم مثل ولایت ماست.

سلام
البته علی آباد یکی از محله های این شهره همولایتی منتها خب ...

لاله سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ق.ظ http://nocomment.blogsky.com

من غلط بکنم به تیم مقابل از اون فحش ها بدم اما چیکار کنم که ذهنه رفت به اونطرف هر چی هم کامنت رو باک کردم باز دیدم برگشتم نوشتمش
اتفاقا ما جد اندر جد فحشمون بدن سکوت میکنیم هیچی نمیگیم ...دیگه حالا چی بشه دیگه چقدر ناجور نشنویم و دیگه هیج حوری نشه کنترل کرد خوده مبارک رو فیزیکی میشیم اون هم بعد از چندین بار سکوت و ترک کردنه محل جرم و اینا!‌ البته این حرکت فیزیکی تا به الان در تاریخ فامیل ما یکبار دیده شده ان هم سالهای دور یک مرتبه از سوی بدربزرگ خدا بیامرز! در حد سنگ بلند کردن ها!‌
این کلمه هم که بنده فرمودم گفتم که در این بلادی که ساکنیم به عنوان اسم استفاده میشود!

باز من خاطره نوشتم!!!!

سلام
من البته به این امر واقف بودم ...گفتم بگم که اگه یه وقت خانواده ای بچه بالی 18 سالی چیزی از اینجا رد شد مسئله دار نشود
خدا رحمتش کنه خیلی زود خشم بودن ظاهراً
اختیار دارین

محمدرضا سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ق.ظ http://mamrizzio.blogfa.com/

سلام
آقا تبریک!
بابت قهرمانی علی آبادی ها!:))))

سلام
البته چند تا علی آبادی داشتند با هم صحبت می کردند شنیدم که می گفتند امسال که هشت تا تیم شدیم ممکنه قهرمان نشیم!! من که تیمی از محلات دیگر ندیدم ! نفهمیدم منظورش چی بود...

ن.د.ا سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 ب.ظ http://bluesky1.persianblog.ir

با همه این اتفاقها چطور بازهم بچه ها در این تیم شرکت می کردند. باید علی اباد را تنها می گذاشتند. بقیه تیمها با خودشون مسابقه می دادند بدون علی اباد. اون موقع علی اباد میخواست برنده کدوم تیمها بشه؟

سلام
همینو بگو... والللا... هنوزم بعضی ها طبق عادته نمیدونم چیه میرن مسابقات و اینا...

رضا سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ب.ظ

من واقعا برای شما میله ضد ارزش متاسفم که تبلیغ اون فیلم بنجل ضد ارزشی رو توی وبلاگ ضدارزشی ت می کنی. شما غرب زده ها هستید که باعث می شید فیلمهای ارزشی مثله اخراجی های ۴و۵ توی اسکار نتونن بدرخشند.
مطمئن باش ایندفعه همچین کیش ماتت کنم که نتونی تا صد سال سرت رو بالابگیری. انتقام ده نمکی رو از ت می گیرم
تازه شم تیم ما اگه بدون بازیکن هم توی مسابقه شرکت کنه اول میشه. اینو گفتم تا حساب کار دستت بیاد

سلام رضا جان
جانا سخن از زبان ما می گویی... می دونی که ...آخه شب عیده و خرج بالاست... تا یکی دو روز دیگه اون آقاهه که چمدون دلار از آمریکا میاره برای بروبچ ,کارشو شروع می کنه و نباید سر ما بی کلاه بمونه... همینجوری هم جاسوسی سیا و موساد و اینتلیجنس سرویس به صورت یکجا واسه ما افت داشته حالا بی جیره و مواجب هم که باشه واویلاست....
آقا ما مات شده خدایی هستیم

محمد رضا ابراهیمی سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:19 ب.ظ http://www.golsaaa.blogfa.com

سلام
قبل از هر چیزی تبریک بلند بالا به خاطر این اوج گرفتن صلح طلبی مردمان با فرهنگ سیاست زده مان با اسکار اصغر فرهادی.
هر چی تلاش کردم نفهمیدم ارتباط این نوشته را با انتخابات خیلی بی ربط بود. اما عجب نفوذی داشتن این علی آبادیها هر طوری می چرخوندینشون بازم اول می شدند. جریان چیه؟ کی پشتشون بود؟ اوباما؟ نه بابا!

سلام برادر
این نشون می ده که می توان امیدوار بود و الی آخر... جای تبریک داره... به خصوص لذتش رو ایرانی های خارج از کشور احساس می کنند...
مسابقات ارث پدریشون بود دیگه ... اگه یه چیزی می گفتی که یه جورایی به مسئول مسابقات برمی خورد سالهای بعد حق شرکت در مسابقات را نداشتی... خلاصه اوضاعی بود...

آهو سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:33 ب.ظ

سلام
لیگ قبلی که نشد ازخودم حماسه در کنم چون تا حدودی با تأخیر بزرگ شدم.
امسال بالأخره به چیز قانونی رسیدم اما از اونجا که میزان،رأی علی آبادی هاست(با سنگ ترازوی مجهول الوزن)،از خیر انجام هرگونه عمل شنیع و غیرشنیع با انگشت گذشتم.هرچند مسئولان این محل تا استامپو تو حلقت نکنن ول کن نیستن
اسکارهم که ای بابا من صبحش شیرینی بردم سر کلاس یکی گفت:با وجودماهیت ضدایرانیش ولی مبارکه!!یکی دیگه هم گفت:ولی بازی ایران استرالیا یه چیز دیگه بود.خدایا توبه

سلام
واقعاً چه کشیدید امروز سر کلاس... صبر و تحملتان افزون باد
حماسه رو هر وقت از آب بگیری تازه است ...پس چیز اولی هستی...قبول باشه...یه آقای خیاط توی محلمون بود که دم در مسجد می ایستاد و وقتی ما اون عمل شنیع رو انجام می دادیم و میامدیم بیرون بهمون می گفت قبول باشه... خیلی آدم باحالی بود...!

رضاکیانی چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:44 ق.ظ

یعنی راس راسی اون عمل شنیع رو انجام می داد؟ من یه بار خر شدم اونم سر همین دفعه قبلی بود که .... هیچی بابا از وقتی یادم میاد اصلا دفعه قبلی نبوده. به هرحال هر چی حزب بگه برادر. اگه گفت انگشتای دست 4 تاس بدون که حتما 4 تاس. در ضمن مرگ بر امانوئل گلد اشتاین و نوکرهای بی جیره و مواجبش.
دوست ت دارم. بوس

سلام
تازه بعد از انجام عمل شنیع دستمال کاغذی هم در دسترس نبود
همه تقصیرها گردن همون گلد اشتاین و اسنوبال است ...لعنت!...
مخلصیم

zmb چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:27 ق.ظ http://divanegihayam.blogfa.com/

عجب! پس شما هم تیم علی آباد را می شناسید،آنسال که ما بازنده اعلام شدیم، من بچه بودم، خورد توی ذوقم ، از آن به بعد فوتبال نمی زنم، یه قل دوقل بازی می کنم ، تنهایی اش هم مزه می دهد!
دارم شاخ در می آورم، پس اینهمه کله ای که داریم از رویشان رد میشویم ، علی آبادی ها هستند، سوادم نم کشیده ، هرچه زور زدم بخوانم کلمات روی این تراکت ها را نتوانستم.
عجب...عجب...

سلام
بابا صابونشون رو خیلی امتحان کردم...
منم فوتبال رو گذاشتم کنار اما خب دلم لک زده واسه یه گل کوچیک دبش... رقابتی دو رو خشخاش... شایدم گل بزرگ... امیدوارم پا بده یه روز دسته جمعی...
البته می دونی.. می ترسم اگه دوباره زمین چمنی و مسابقاتی و حال و هوایی پیش بیاد ما برای خودمون یه مسئول علی آبادی دیگه نتراشیم... ما آخه توی این زمینه خیلی قهاریم....
بله رفیق خودشونن...

مترجم دردها چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ب.ظ http://fenap.blogsky.com

بلی،رسم روزگار چنین است

اتفاقا این جانب هم در لیگ علی آباد توپ می زنم و کاملا ً به شرایطی که می گویید اشراف دارم

!

سلام برادر
به امید توپ زدن در لالیگا دیگه وقتشه لژیونر بشیم به قول اون یارو : ما سه تا رو کجا می برین!

فانی چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:22 ب.ظ

سلام.
همشهری از آب در اومدیم.

سلام
چطوری همشهری خوبی

سفینه ی غزل چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:38 ب.ظ http://safineyeghazal.persianblog.ir

سلام برادر میله.
ببخشید بابت تاخیر . خیلی استعاره ی باحالی بود.
جدایی هم مبارک. سوتفاهم نشه نادر و سیمینو میگم.

سلام
اختیار دارین ... اینجا رو هر وقت بخونید تازه است
ممنون

ارغوان چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:58 ب.ظ http://www.ashtarani.blogfa.com

اینا که نوشتی جک بود یا خاطره؟؟؟؟

سلام
اینا ممکنه برای بعضی ها جوک باشه اما واسه ما خاطره است

مهرآیین چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:24 ب.ظ http://mehraeen.blogsky.com

سلام بازم آخر شدم!

کل کامنتها رو خوندم! میگم این علی آبادشما چند نفر جمعیت داره! تو همین یه قوزولی وبلاگستان کلیا تو تیم علی آبادتوپ میزدن و همشهری میله بودن!!!

تیم بانوان هم اگه داره ما هستیما!

اونقدر از برد جایزه ی اسکار خوشحالم این روزا که تلخی و زشتی فضای انتخابات و بقیه ی بدبختی های مملکت رو قدری از یاد بردم.

سلام

البته بگم که علی آباد یکی از محله های شهر ماست ... همش نیست...منتها این تفکر علی آبادی یه کم ریشه داره ...
خب خیلی از دوستان سریع متوجه می شوند و یادشان می آید که ما همشهری هستیم... بعضی ها هم چنان سرگرم روزمرگی ها شدند که یادشون رفته... اما خب... زیادیم زیاد...
تیم بانوان هم داره ... با سه کیلو لباس اضافه... مردان خارجی می تونن ببیننشون ولی ما نمی تونیم!!

فرزان دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:00 ب.ظ

http://bimarz000.blogfa.com/
درود بتو میله جان ..این بالایی آدرسمهــــ

سلام
بازگشت مجددتان خوشحالمان کرد
لینک تصحیح شد

بی مرز پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ب.ظ http://bimarz000.blogfa.com/

درود بشما میله جانــ
احتمالا به سفارشِ شرکتی اون فیلمنامه اولیه نوشته شده ...فیلمش هم ساخته شده؟خبر داری؟
ــــ
واین اسکار که دوباره بما آبرو داد..

سلام
فیلنامه اولیه!!! قول رو می گی؟ اگه اونو می گی که آره ...به سفارش نوشته شده بود و فیلمش هم ساخته شده بود و نویسنده هم راضی بوده اما بعداً با تغییراتی اونو به صورت رمان درآورده و سالها بعد شون پن از روی این رمان با تغییراتی دوباره فیلم ساخته است...
چرا اینجا کامنت گذاشتی؟!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد