میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

جان اشتاین‌بک

جان اشتاین‌بک در سال 1902 در شهر کوچک سالیناس از ایالت کالیفرنیا در فاصله چند کیلومتری اقیانوس آرام در منطقه‌ای دورافتاده اما بسیار حاصلخیز به‌دنیا آمد. خانواده‌اش اصالتاً آلمانی-ایرلندی بودند. پدرش کارمند خزانه‌داری و مادرش آموزگار بود. از سنین کودکی تمایل زیادی به خواندن کتاب داشت و در نوجوانی رویای نویسندگی را در سر می‌پروراند. از دوره نوجوانی به عنوان کارگر ساده به کارهای مختلف از جمله کار در مزارع پرداخت و از این طریق با مشکلات کارگران و کشاورزان و مهاجران آشنا شد. پس از اخذ دیپلم به تحصیلاتش در دانشگاه استنفورد در رشته ادبیات انگلیسی ادامه داد اما دانشگاه را بدون دریافت مدرکی در سال 1925 رها کرد و به نیویورک رفت و سعی کرد از طریق روزنامه‌نگاری و کارهای پراکنده، گذران زندگی کند.

در سال 1928 به کالیفرنیا بازگشت و به عنوان راهنمای تور و نگهبان یک ساختمان در منطقه گردشگری اطراف دریاچه تاهو مشغول به کار شد. بعد از ازدواج و در زمان دوره رکود اقتصادی آمریکا در دهه‌ی سی، در مضیقه مالی قرار گرفت و با پیشنهاد پدرش به کلبه‌ی متعلق به او در حومه شهر مونتری نقل مکان کرد و در این زمان با توجه به حمایت‌های مالی پدرش وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد. هرچند تا سال 1935 چند کتاب نوشت اما شهرت همگانی او با انتشار رمان تورتیا فلت به دست آمد. واقع‌گرایی این داستان موافق طبع مردمی افتاد که از داستانهای رمانتیک خسته شده بودند.

اشتاین­بک پس از آن یک سلسله رمان اجتماعی با گرایش ناتورالیستی نوشت که از آن جمله می‌توان به رمان در نبردی مشکوک(1936) که در رابطه با اعتصاب کارگران کشاورز مزارع کالیفرنیا بود اشاره کرد. اشتاین­بک در این سال به اروپا سفر و از کشورهای اسکاندیناوی و شوروی دیدن کرد و در بازگشت به امریکا با قدرت بیشتر به نویسندگی پرداخت. کتاب موشها و آدمها را در 1937 و خوشه‌های خشم را در 1939 منتشر کرد که هر دو نمونه‌هایی از زندگی طبقه کارگر آمریکا و کارگران مهاجر در دوره رکود بزرگ هستند. نگاه انسان‌دوستانه و دقیق او به جهان پیرامون سبب درخشش او و تبدیلش به یکی از شناخته‌شده‌ترین و پر خواننده‌ترین نویسندگان قرن بیستم آمریکا شد.

اشتاین‌بک در سال 1940 جایزه‌ی پولیتزر را برای رمان خوشه‌های خشم و در سال 1962 جایزه نوبل را به خاطر "نوشته‌های واقع‌گرایانه و در عین‌حال خیال‌پردازانه، که با طنزی همدلانه و نقدهای عمیق اجتماعی همراه است"، از آن خود کرد. بیشتر داستان‌های او در مناطق جنوبی یا مرکزی کالیفرنیا به وقوع می‌پیوندند و دارای مضمون‌هایی مانند تقدیر و بی‌عدالتی هستند. او در سال 1968 به علت بیماری قلبی دار فانی را وداع گفت.

برجسته‌ترین آثار او عبارتند از: تورتیا فلت(1935)، در نبردی مشکوک(1936)، موشها و آدمها(1937)، خوشه‌های خشم(1939)، ماه پنهان است(1942)، راسته کنسروسازی(1945)، شرق بهشت (1952).

...........................

پ ن 1: کتاب بعدی که در مورد آن می‌نویسم «موش‌ها و آدم‌ها» از این نویسنده خواهد بود.

پ ن 2: پس از آن نوبت به صدای افتادن اشیاء اثر خوان گابریل واسکس خواهد رسید.


نظرات 9 + ارسال نظر
سمره شنبه 9 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 03:44 ب.ظ

سلام

سلام

سمره شنبه 9 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 03:50 ب.ظ

سلام
خواستم کتابو باشمابخوانم اما انگار وجین شده ،اینهم گزینه جدید کتابخانه است ها

سلام
حتماً دوباره در سامانه نهاد کتابخانه‌های عمومی جستجو کن. هم به صورت مجزا و هم سرهم! موش ها و موشها و موش‌ها سه نوع نوشتار است که گاهی در جستجوها نتایج متفاوتی را ایجاد می‌کند. من در استان شما جستجو کردم تعداد زیادی موجود بود(به‌صورت جدا نویسی شده).
مجدداً بررسی کنید.

سمره شنبه 9 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 08:11 ب.ظ

سلام
ممنون

سلام
خواهش می‌کنم.

عسل شنبه 9 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 09:25 ب.ظ

سلام،ببخشید شما ماهی چند کتاب میخونید؟

سلام دوست عزیز
3 الی 4 کتاب به طور متوسط .

عسل یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 01:19 ق.ظ

ببخشید راجب رمان خاطرات یک گیشا هم نوشتید؟؟این ی ماه من وقت آزاد زیاد دارم خواستم ی رمان انتخاب کنم ک بشه خوند تو ی ماه..خاطرات ی گیشا خوبه ب نظرتون؟؟یا پیشنهاد شما چیه

بله نوشته‌ام:
https://hosseinkarlos.blogsky.com/1394/05/21/post-543
امکان جستجو در مطالب وبلاگ چند روزی هست که دوباره فراهم شده است.
به نظرم انتخاب خوبی است. اگر روزی نیم ساعت بخوانید خیلی زودتر از یک ماه تمام می‌شود.

عسل یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 01:54 ب.ظ

مرسی از راهنماییتون و همچنین از وبلاگ خوبتون

خواهش می‌کنم

ماهور یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 10:31 ب.ظ

سلام
چقدر یاد خوشه های خشم برایم زنده شد
با اینکه قرنها پیش خواندمش اما خیلی از صحنه های کتاب هنوز در خاطرم جان دارند...
ازین نویسنده بجز این معروفترین اثرش و موشها و ادمها داستان مروارید را هم خوانده ام
فقر، مهاجرت، کارگر، حرص و طمع، نا امیدی در امید و امید در نا امیدی اصلی ترین چیزهایی است که با دیدن اشتاین بک یادشان می افتم.
چقدر نویسنده تاثیر گذاری بوده....
منتظر پستهای بعدی تان هستم
شما هم خوان را مثل من اتوماتیک، خان میخوانید؟؟؟؟

سلام
خوشه‌های خشم... یک‌سری از صحنه‌های ابتدایی و به‌خصوص آن صحنه انتهایی در خاطرم مانده است... یک اثر خوب و قوی.
من هم منتظر پست‌های بعدی هستم
در مورد خوان من به مرور تغییر کردم

لاله چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 12:12 ب.ظ

سلام. ممنون میشم نظرتون رو راجع به رمان وجدان زنو بگویید.
سپاس

سلام دوست عزیز
در این لینک می‌توانید نظر مرا در مورد این کتاب بخوانید:
https://hosseinkarlos.blogsky.com/1392/09/02/post-433/
اما اجمالاً باید عرض کنم که آن دوران نمره نمی دادم و اگر الان بخواهم به آن کتاب نمره بدهم بین 4.7 تا 5 نمره آن کتاب بود. در یک کلام شاهکار بود. گروه B.

مهرداد چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 01:55 ب.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

سلام
از جناب ایشان با وجود این همه شهرت تا کنون هیچ کتابی نخوانده ام. اما در خانه موش ها و آدم هایش موجود است و به حول قوه الهی در آینده ای نا مشخص به سراغش خواهیم رفت.
این دهه 30 و 40 آمریکا هم برای خودش جذابیت های خاص خودشو داره . این روزا چند تا فیلم ساخته شده اون دوران رو دیدم.

سلام مهرداد
کار دو ساعت است! نه... سه ساعت!
حتماً در برنامه بگذار...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد