ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
از : ستاد سلول های مغزی (واحد تعقل)
به: مجمع عمومی سلول های بدن
موضوع: استعفا
با سلام
احتراماً باستحضار کلیه عزیزان می رساند که این ستاد در پی تشکیل جلسات متعدد به این نتیجه رسیده است که توانایی راهبری امور در شرایط خطیر فعلی را ندارد و به خصوص قادر به رفع نیازهای بعضاً به حق برخی قسمت های مختلف که در ماه های اخیر در قالب بیانیه و اعتراض و ابستراکسیون و... به اطلاع همگان رسیده است, نمی باشد. لذا بنا بر عهدی که بر اساس قانون با شما عزیزان در هنگام قبول مسئولیت بسته شده است به موجب این استعفانامه مسئولیت راهبری و اداره امور را از خود ساقط می نماید.
بدیهی است مطابق قانون تا زمان تشکیل مجمع و انتخاب مسئول آینده , اداره امور بر عهده مرکز احساسات خواهد بود. امیدواریم که در انجام این مسئولیت با همکاری شما عزیزان موفق باشند.
از این که در این چند سال ما را تحمل نمودید متشکریم.
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
یعنی چی اون وقت؟
ترک عقل و اطاعت احساس؟
همه یه وقتی بهش نیاز داریم. احساسی رفتار کردم . اما منطقی تصمیم گرفتم. رچند این روزا می خوام بی منطق باشم و فقط اون چیزی که دلم می خواد فریاد کنم.
سلام
عقل هم هست و کاراش رو انجام می ده ولی اداره امور و هماهنگی ها و... را فعلاً بخش دیگری انجام می دهند...
حالا بذار بریم جلوتر ببینیم داستان چیه!
من این روزا خودم اصلاً نه فکر می کنم نه تعقل .. فقط هرچی پیش می اد رو میگذرونم،ولی خوش می گذره اساسی ..... فقط برام یه سوال پیش اومده،اون هم اینکه از این به بعد رئیس کیه؟
سلام
چه خوب! این که خوش می گذره رو می گم...
موقتاً به نظر می رسه احساسات این کار رو انجام می ده.
سلام
فکر می کنم مال من برعکسه
عقلم استعفا نمی ده ولی دست های پشت پرده احساساتم همه کاره است
خلاصه عقل و احساسم با هم سر کرسی تصمیم گیری دعواشون شده و آنچه که بی کلاه است سر من است
سلام دوست عزیز
بخشی از قسمتهای بعدی به اون اختصاص داره
عقل داستان یه موجود دموکراتیه!
آهان دست های پشت پرده را خوب آمدید
سلام میله!
قشنگ بود!
اما یه آن غافلگیر شدم! فک کردم ازین نوشته های خداحافظی وبلاگ نویسان معروفه که میخوان با احساسات پاک خواننده هاشون بازی کنن!!!
گاهی لازمه که عقل بره مرخصی و اداره امور رو بسپره دست احساسات اما بدبختی معمولا مرخصی های نا به جا میگیره ! ینی اونجایی که نبودش لازمه اتفاقا مثل رستم دستان ایستاده و تکون نمیخوره!
سلام بی قرار!
خوشبختانه اول اینکه من معروف نیستم و دوم اینکه کجا برم؟ اینجا خونه امید ماست
عقل هم مشکلات عدیده ای داره که باید بهش حق بدیم گاهی... حالا ببینیم چی میشه در آینده
چی؟
برنامه چیه؟
یعنی حالا می خاین چی کار کنین؟
من طاقتشو دارم
بگین تو رو خدا
سلام
نگران نباش
دارم می بینم چیزی از این تو درمیاد یا نه!
آزمودم عقل دور اندیش را
بعد از این دیوانه سازم خویش را
.
عجب ... سلام میله جان
سلام بر میله احساساتی و یاد و خاطره میله متعقل گرامی باد
البته منتظر بیانیه های بعدی می مونیم تا بفهمیم دنیا دست کیه؟ علی ایحال حکم آنچه تو فرمایی.
سلام
همون بیانیه های بعدی رو باید دید...
شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
...
میله احساساتی هم دیدن داره ها!!
سلام عمووو
این یعنی که جراحی تموم شد ؟؟ به سلامتی فارغ شدین ؟
یعنی دیگه معاون نیستین ؟
ما از منتظرونیم تا قسمت بعدی ...
و من الله توفیق.
سلام عموجان
نه متاسفانه! مریض داشت زیر عمل در اثر اصابت کلنگ تلف می شد که این تصمیم رو گرفت اوشون و...
البته اونی که من هستم اسمش معاون نیست! چوب دو سر؟ , دوسر طلاست
عجـــــــــــــــــــــبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
من و انکار شراب ای چه حکایت باشد؟
سلام
نیست در کس کرم و وقت طرب می گذرد
چاره آنست که سجاده به می بفروشیم
خوبست زین قضیه سوال از دلم کنید...
مصراع اولش به درد شما نمی خوره.
سلام
مشکل از مطلع بودن یا غیرمطلع بودن من از کاری که اون کرده نیست... احتمالاً مشکل از عدم وجودشه.
ممنون
وای فانی. بالاخره اومد. خدایا شکرت.
وای آخ جون میله هم مثل خودمون شد و زد به جاده خاکی. ای ول دیوانگی رو هستم شدید.
من میخواستم بگم آزمودم عقل دور اندیش را بعد از این دیوانه سازم خویش را که دیدم به رسم فیلم هامون٬ نیکادل جونم اومده و گفته. پس دیگه نمیگم آزمودم عقل دور اندیش را بعد از این دیوانه سازم خویش را. دیدین نگفتم آزمودم عقل دور اندیش را بعد از این دیوانه سازم خویش را. دیوانگیم رو ببخشید.
سلام

من از نوجوانی در زمین های خاکی فوتبال بازی می کردم
کلاً با جاده های خاکی بیگانه نیستم...
سلام مدتی یه من نیومدم همه زدن به جاده خاکی
گرچه علت نبودنم در نت هم همنیه که خودمم دچار استعفای مغزی شدم
سلام
خوش آمدید...
والله من هنوز وارد آسفالت نشده بودم
سلام.
داستان چیه؟؟؟
من که نفهمیدم...
سلام
اندکی صبر...
سلام
منم یه شعر باز صائب به این مناسبت می نویسم
عاقل به کنار آب تا پل می جست
دیوانه پابرهنه از آب گذشت
سلام
سلام
آقا این بازهم مغزشمابوده تا حالا پایداری کرده
استراحت براش لازمه
سلام
حالا نوبت مصاحبه و انتقاده...
باز احساس هم بد نیست ... من فکر کردم برای جانشین تو اعضای بدن دارید می گردید ... مثلاً دست، پا، چشم، گوش ...
سلام
اونم موقته ...تا انتخابات
بدجوری ما رو گذاشتید تو خماری...
سلام
خودم هم کامل بیرون نیومدم
از خماری
Salam amoo Hossein
chetori?che khabara?
in dastan tamoom shod ya na?khalas shodi?
khosh bashi
سلام داش رضا
ای بد نیستم خوبم... والله چه عرض کنم توی این دو هفته که بدجور به پر و پای ما پیچیده بود...
الان شیفت سه هستم اومدم سر کار سهیل و حسن یه چیزایی می گن که انگار یه اتفاقات مثبتی داره میفته!!!
حالا ببینیم چی پیش میاد
اگه خبری بشه حتماً خبرت می کنم تا یه سفر به حساب من بری هاوایی حالشو ببری
چی شد ؟
سلام
ببخشید به یه مشکل کمبود وقت شدید و کمبود خواب شدیدتر دچار شدم... باید اول تکمیل می کردم و تایپ می کردم بعد شروع به گذاشتن قطره چکانی می کردم... کم تجربگیه دیگه