"کسی که از سه هزار سال بهره نگیرد تنگدست به سر می برد"
سوفی دختر بچه ای است که در آستانه 15 سالگی با نامه هایی مواجه می شود که از طرف یک فیلسوف ناشناس برای او فرستاده می شود. در این نامه ها مسائل فلسفی و تاریخ فلسفه با زبان ساده و روانی بیان می شود. البته دوستانی که این کتاب را نخوانده اند فکر نکنند که فقط با یک کتاب درسی روبرو می شوند نه اتفاقاٌ پیچ و تاب داستان خیلی جذاب است.
نویسنده کتاب (که من ازش راز فال ورق و زندگی کوتاه است را خواندم) سالها فلسفه تدریس کرده و به گفته خودش همیشه در فکر متن فلسفی ساده ای بوده که به درد شاگردان جوانش بخورد و چون متن مناسبی نیافت خودش آستین ها را بالا زد و نشست دنیای سوفی را نوشت که به بیش از 30 زبان ترجمه شده و میلیونها نسخه از آن چاپ شده (که اکثر آن یعنی بیش از 30 هزار نسخه آن به زبان فارسی است !! یعنی هر بیش از 2000 نفر یک نسخه!!! الان دارم کتاب ماجرای عجیب سگی در شب را می خوانم که در انگلستان به ازای هر 40 نفر یک نسخه چاپ شده علیرغم اینکه نویسنده اش قبل از این کتاب شهرتی نداشته ... بگذریم قصه پر دردی است وضعیت کتابخوانی) .
حالا با هم بخش هایی از اوایل کتاب که درباره موضوع و اهمیت فلسفه است را مرور کنیم:
"آیا چیزی هست که همه به آن علاقه مند باشیم؟ آیا چیزی هست که مربوط به همه ـ صرف نظر که کی هستند و کجای جهان زندگی می کنند ـ باشد؟ آری، مطالبی هست که قطعا مورد علاقه همگان است. و موضوع بحث ما دقیقا همینهاست.
مهمترین چیز در زندگی چیست؟ اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می میرد، خواهد گفت گرما. و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت مصاحبت آدمها.
ولی هنگامی که این نیاز های اولیه برآورده شد ـ آیا چیزی می ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟ فیلسوفان می گویند بلی....و آن این است که بدانیم که ما کیستیم و در اینجا چه می کنیم؟"
"... بهترین راه نزدیک شدن به فلسفه پرسیدن یکی چند پرسش فلسفی است:
جهان چگونه به وجود آمد؟ آیا در پس آنچه روی می دهد اراده و مقصودی نهان است؟ آیا پس از مرگ حیات هست؟ این مسائل را چگونه می توان پاسخ داد؟ و مهمتر از همه، چگونه باید زیست؟ آدمیان در طول سالها و سده ها این پرسشها را کرده اند. فرهنگی وجود ندارد که نخواسته باشد بداند بشر چیست و جهان از کجا آمد.
... امروزه نیز هر فرد باید برای اینگونه پرسشها پاسخ خود را بیابد. برای درک این که آیا خدایی وجود دارد یا پس از مرگ حیات هست، نمی توان به دایره المعارف مراجعه کرد. هیچ دایره المعارفی به ما نمی گوید که چگونه باید زندگی کرد. اما بررسی اعتقادات دیگران می تواند یاری رساند که دید خود را از زندگی سر و سامان بخشیم.
جستجوی فیلسوفان برای حقیقت بی شباهت به داستانهای جنایی نیست. بعضی فکر می کنند فلان کس قاتل است، دیگران این یا آن را مسئول می دانند. پلیس گاه موفق به کشف حقیقت می شود. ولی گاهی نیز با وجود آنکه جواب مسئله جایی نهان است، به اصل قضیه پی نمی برد. پس اگر هم پاسخ مطلب دشوار باشد، پاسخی احتمالا هست، و پاسخ درست فقط یکی است. یا نوعی هستی پس از مرگ هست یا نیست.
... هنگامی که تردستی شعبده باز را می نگریم. نمی دانیم این کارها را چگونه می کند. پس می پرسیم : چطور توانست از دو دستمال ابریشمی سفید خرگوشی زنده در آورد؟ شعبده باز کلاه را کاملا نشان تماشاگران می دهد، کاملا تهی است، ولی ناگهان خرگوشی از آن بیرون می جهد. بسیاری از آدمها به جهان با دیده تعجب و ناباوری همسان می نگرند.
در مورد خرگوش خوب می دانیم که شعبده باز به ما حقه زده است. و دلمان می خواهد بفهمیم این کار را چگونه می کند. ولی در مورد جهان موضوع کمی متفاوت است. می دانیم که جهان چشم بندی و نیرنگ نیست، چون خودمان در آنیم، بخشی از آنیم. در واقع ما خود خرگوش سفیدی هستیم که از کلاه در می آید. تفاوت ما و خرگوش سفید تنها این است که خرگوش نمی داند در ترفند شعبده باز شرکت دارد. ولی ما می دانیم در چه چیزی مرموز شرکت داریم و می خواهیم از ساز و کار آن سر در آوریم.
... شاید هم بهتر باشد کل جهان کائنات را به آن خرگوش سفید تشبیه کرد. ما که در اینجا به سر می بریم شپشکهای ریزی در لابه لای موهای آن خرگوش به حساب می آییم. فیلسوفها سعی دارند از این موهای نازک بالا بروند و مستقیم در چشم شعبده باز بنگرند"
"مهمترین وظیفه فلسفه این است که انسان ها را از نتیجه گیری سریع برحذر کند، زیرا این نتیجه گیری های سریع میتواند به خرافات منجر شود.مثلاً گربه سیاهی را در خیابان می بینی؛ چند دقیقه بعد زمین می خوری و دستت می شکند. میان آن گربه ی سیاه و زمین خوردن تو هیچ رابطه علّی وجود ندارد. در علم هم مسئله همین طور است. نتیجه گیری سریع در علم نیز خطاست. اگر بسیاری از مردم دارویی را مصرف کنند و سلامتی خود را به دست آورند، باز هم نمی توان ادعا کرد که آن دارو درمان قطعی بیماری آنها بوده است. در این مورد آزمایش هایی روی گروهی از مردم انجام شده است که فکر می کردند با فلان دارو درمان می شوند. به جای آن دارو به آنها آرد و آب داده اند. آیا بعد از این که آنها هم سلامتی خود را به دست آوردند، می شد ادعا کرد که آن دارو این کار را کرده است؟ در این مورد احتمال سومی به درمان آنها کمک کرده است؛ مثلاً اعتقاد به موثر بودن آن دارو."
" اگر مغز انسان چنان ساده می بود که ما از آن سر در می آوردیم , هنوز چنان احمق بودیم که هیچ از آن سر در نمی آوردیم "
"زندگی پر از اندوه و شادی است. ما به این دنیا می آییم؛ یکدیگر را می بینیم؛ با هم آشنا می شویم؛ لحظه ای را با هم می گذرانیم. سپس از هم دور می شویم و با همان شتابی که آمده ایم، دوباره می رویم. بدون آنکه بدانیم چرا آمده ایم و رفتن مان برای چیست؟"
" اگر به حرکت دستی کلاف به انتهایش برسد پس این تکاپوی خلاق بی انتها از بهر چیست؟"
در قسمتی از کتاب فیلسوف و سوفی در رابطه با هنر و بحث تخیل و تعقل صحبت می کنند که فیلسوف حکایت جالبی را تعریف می کند که (داستان لاک پشت و هزارپا):
هزارپا رقاص حرفه ای بود و همه حیوانات جنگل از رقص او لذت می بردند غیر از لاک پشت که دوست نداشت یا حسودی اش میشد ... لاک پشت نامه ای به هزارپا نوشت که من از علاقمندان تو هستم چنین و چنان و یه سوال داشتم شما موقع رقص اول پای راست شماره 43 را برمی دارید بعد پای چپ 73 را یا اینکه اول چپ 123 را شروع می کنید و راست 843 را پعد از آن می آورید... هزارپا نامه را خواند و به فکر فرو رفت که واقعاٌ موقع رقص چه می کند؟... می دانی آخر سر چه شد؟ هزارپا دیگر هیچ وقت نرقصید!...تخیل که به بند تعقل درآمد نتیجه همین است.
یا در یک قسمتی در نامه پدر از لبنان در خصوص مسلمانان و مسیحیان و یهود مطلب خیلی زیبایی بیان شده : "... این هر سه دین از ابراهیم سرچشمه گرفته اند. پس ظاهراٌ خدای واحدی را می پرستند ولی هابیل و قابیل در اینجا هنوز از کشتن یکدیگر دست نکشیده اند"
این کتاب هم ترجمه های مختلفی دارد! به قول یکی از طنزنویسان نمی دانم داستان فلان نویسنده به 60 زبان ترجمه شده است یا خیر اما می دانم که فلان داستانش توسط 60 نفر به فارسی ترجمه شده است!!
یک نکته هم در باب طرح روی جلد , چون ترجمه ها متعدد است خواستم مطابق روال خودم طرح جلد چاپ غیر فارسی کتاب رو بگذارم دیدم چه طرح های باحالی بود در کشورهای مختلف یکی را انتخاب کردم...بگذریم نمی خواهم گناه کتاب نخواندن را گردن طرح روی جلد بیاندازم.
من این کتاب رو امسال در تولد دختر برادرم که 17 سالش شده هدیه دادم . می خوام ببینم سطحش چه جوریه ... هر کس که نخوانده به نظرم بد نیست که در برنامه اش بگذارد.
پی نوشت: این کتاب تا الان و با توجه به اطلاعات من سه تا ترجمه دارد. آقای حسن کامشاد با انتشارات نیلوفر , آقای مهرداد بازیاری با نشر هرمس (از زبان اصلی- نروژی) و آقای کوروش صفوی با انتشارات مرکز پژوهش های فرهنگی.
***
پ ن 2: نمره کتاب 3 از 5 می باشد.
سلام کرم تاخیری اروس محصول اورجینال کشور انگلیس می باشد ، این کرم جهت آقایان و بانوان طراحی و تولید گردیده است این محصول فوق العاده برای آقایان تاثیر بسیار شگفت آوری در زمان انزال دارد به صورتی که با استفاده مقدار بسیار کمی از این کرم بدون کاهش میزان حساسیت و لذت رابطه ، کمک می کند بتوانید به اوج لذت در زمانی طولانی در دست یابید.
برای دیدن سایر محصولات به:
http://arzooni.orq.ir/
سلام دوست گرامی!
اتفاقاٌ تحقیقات جدید اثبات کرده که خواندن کتابهای فلسفی اثرات بیشتری در تاخیر انزال دارد!!
امتحانش هم بی ضرره هم ارزان تر هم مفیدتر
موفق باشی
سلام
به نظر من هم این کتاب برای کسانی که می خواهند به فلسفه علاقه مند شوند یا فلسفیدن را بیاموزند ... و یجورایی شروع به فلسفه خوانی کنند کتاب بسیار خوبیست.
ممنون از معرفی.
...
با جواب بالا هم خیلی حال کردیم. ای ول D:
سلام
درسته ... مخصوصاٌ این که یکی از معضلات جامعه ما همین عادت به فکر نکردنه!
ممنون
سلام با مطلب دستگاه تولید مثل در دختران ، کارکرد آن و مشکلاتی که می تواند برای آن پیش بیاید به روزم خوشحال میشم سر بزنی
فکر کنم واقعاٌ فلسفه با سکس ربط مستقیم داره!!
بی خود نبود مخملباف سکس و فلسفه را ساخت.
خب راستش یکی از معصلات من برای کم خوانی اینه که من هر کتاب رو میخونم که به تهش برسم.. یعنی تند میخونم.. سالها پیش که هر کس میخواست نشون بده خیلی باسواده یه کتاب فلسفه میگرفت دستش من برای اینکه بتونم در یکی از مهمترین مباحث جامعه انسانی اطلاعاتی داشته باشم از پدرم که کتابهای خوبی در این زمینه داره خواستم که بهم کمک کنه تا بحث فلسفه رو شروع کنم. و اون یک روز با یک کتاب امد به اسم دنیای سوفی!
من اون موقع ۲۰ ساله بودم. بابا گفت عالیه و عاشق فلسفه میشی. و من شروع کردم به خواندن اوایلش رو دوست داشتم اما هی میخواستم زود به انتهاش برسم که ببینم اخرش ی میشه و اصلا این نامه ها رو کی میذاره!!!
نشون به اون نشون که از بس تند خوندم غیر از صفحات اولش هیچی یادم نیست و حتی یادم نیست ااخرش چی شد!؟ و نه تنها عاشق فلسفه نشدم و اسه این همه وسال مطرح شده در کتاب و کلا تب همه گیر فسلفه خوانی از فلسفه بیزار شدم... حالا در ۲۸ سالگی بارها خواستم که وباره بخونمش و کمی فقط کمی اطلاات عمومی رو بالا ببرم و نشده... امیدوارم روزی بتونم بخونم!
سلام
اولاٌ امیدوارم که روزی بتوانید دوباره بخوانید.
دوم اینکه نگران فراموشی نباشید چون این یک امر طبیعیه و علیرغم این مطالعه حتی با همین روش معمولاٌ اثرات مثبت را روی ذهن آدم می گذارد فقط باید راهی پیدا کرد که اثرات مثبتش بیشتر باشه.
به نظرم خلاصه نویسی و صحبت کردن و بحث کردن با دیگران در خصوص کتاب می تواند اثرات آن را ماندگار تر کند. بعدشم کی بهتر از پدر در اینباره پس حتماٌ استفاده کن.
بر آن شدم برم کتابشو بخرم! همیشه پست ویترین کتابفروشی امام خود نمایی میکرد!
باید جالب باشه و بیارزه به خوندنش!
سلام دوست عزیز
امیدوارم از خواندنش لذت و استفاده ببری
فقط قبل از خرید از هر ترجمه یکی دو صفحه را بخوان و ببین با کدوم ترجمه راحت تری
دنیای سوفی کتاب مورد علاقه من. من با این کتاب به زندگی فکر کردم و برای من آشنایی با دنیایی منطق و فلسفه بود. گرچه وقتی این کتاب رو می خوندم سالهای دبیرستان بود و کلی مشغله درس و مدرسه اما گاهی اوقات اصلاً یادم می رفت که مدرسه ای درکاره و درس و امتحان و ...
من به همه آدمهای اطرافم خوندن این کتاب رو توصیه می کنم نه برای علاقمند شدن به فلسفه بلکه برای فلسفیدن برای زندگی خودشان.
سلام
ممنون از اظهار نظرتون
پس شما از سابقون السابقون این کتاب هستید
شما کدوم ترجمه اش رو خواندید؟
نکنه اصلی را شما اشاره کردید همه اینها برای استفاده در زندگی است
سلام
دنیای سوفی رو خوندم
وباید بگم که آخرش واقعا جالبه به خصوص جنبه رمان گونه کتاب که در اخر از همان مفاهیم فلسفی بهره گرفته شده یا بهتر بگم خواننده در اخر متوجه این نکته میشه
من از خوندن این کتاب لذت بردم هرچند خیلی اهل مطالعه نیستم اما اونقدر مطلب وهمچنین کشش داشت که بتونم این کتاب ۶۰۰ صفحه ای رو تموم کنم وبه نظرم هیلده واقعا درست می گفت که این کتاب رو باید چندین دفعه خوند
به دوستان توصیه میکنم اگر تحمل به خرج بدین و تا اخر اونو دنبال کنین حتما پاداشتون رو می گیرین
سلام فاطمه جان
حالا دیگه داری اهل مطالعه میشی!
سلام
دایی میله ماشما رو پیدا نمی کردیم چه می کردیم؟
پسر 15 ساله ی فیلسوف مابم یکی از زشته هایی که برای ادامه تحصیل انتخاب کرده فلسفه علمه البته فک کنم فعلن خیلی گنده تر از خودشه ودوست داشتم براش کتابی دقیقن با همین سبک وسیاق بجویم که شما زحمت این روهم کشیدی . مرسی زیاد. زنده باشی
سلام
ممنون آبجی جان
اختیار دارین
خیلی خوبه که به این رشته علاقمنده... ما که 15 سالمون بود غیر از مهندسی و پزشکی اسم رشته دیگری به گوشمون نخورده بود!!
این کتاب مناسبیه برای خواهرزاده من
من این کتاب رو دو سه سال پیش پیدا کردم. وتی شروعش کردم اون قدر جذب داستان شده بودم که با اجازه قسمتهای تاریخ فلسفه رو میزدم جلو و بقیه شو میخوندم. حتی یه بار خوابشو دیدم و از خواب پریدم تا بقیه شو بخونم. همون لحظه برق رفت و من ساعت دو نصفه شب روشنایی گازی روشن کردم. و تا صبح یک نفس خوندم. ولی تموم نشد.
سلام
به به ... نیت نویسنده را پوکوندی اون هم در عوض برق خونه را قطع کرد
سلام میله جان
اومدم ببینم که بهترین ترجمه از نظر شما کدام است تا
ره آورد سفر این بار همسر شود اما در کامنتها هم به جواب نرسیدم اگر راهنمایی کنی ممنون میشم . قبلنا چه کامنتی بی ربطی می اومد
سلام منیره جان
ای وای من!! باید بروم کتابفروشیی که ترجمه های دیگر را داشته باشد و نگاهی بیاندازم... چون نمیشه به اقوال کسانی که نمی شناسیم اطمینان کنیم.
چه قدر وقت دارم؟؟
بازم سلام
راستش یک مقدار از کتاب رو دنلود کردیم و همراه محمد رضا خوندیم ولی کیفیتش خیلی بد بود نیمه کاره رها شد. شما هر وقت که امکانش بود ، اصلن هر وقت سر راهتون بود زحمتش رو بکشید ممنون میشم . لیست حاضر اماده شما
کتابای خوب زیاد داره. تازه معتبر هم هست . ممنونم
سلام
دانلودی که کردی ترجمه چه کسی بود؟
من حتماً در اوبین فرصت بررسی می کنم... امیدوارم که همه ترجمه هاش در دسترس باشه
"کسی که از سه هزار سال بهره نگیرد تنگدست به سر می برد"
حقا که اینجا شده یه پا "دایره المعارف"
وقتی رمان صوتی دنیای سوفی رو طی چند هفته گوش دادم،گفتم بیام اینجا یه سر بزنم...
بعععععععععععله
و لذت هضم دوباره اش را بردم.
حقا که خوب معرفی کرده اید. و ظاهرا چیزهایی فهمیده اید که من نفهمیده بودم
..
حالا میله جان ،
دلم نمیاد با صدای راوی خداحافظی کنم
سلام برادر
و ما مردم تنگدستی هستیم...
بد نیست کتاب جامعه شناسی خودمانی را پیدا کنی و بخوانی...
.............................
ممنون لطف داری
.............................
وقتی به صدای راوی بعدی سلام کنی اوضاع درست میشه
موفق باشی
سلام
این داستان هزارپا کجای کتاب هست؟ صفحه چند؟
سلام
الان در سفرم و کتاب دم دستم نیست... کدام ترجمه اش مد نظرتونه!؟
سلام
مطلب شما را با ذکر منبع در وبلاگ و کانال تلگرامم نقل کرده ام؛
در صورتی که مخالفتی دارید اطلاع دهید تا حذف نمایم.
https://telegram.me/Dopram
سلام دوست عزیز
به جای این که کل مطلب را نقل کنید و منبع را هم ذکر کنید پیشنهاد می دهم لینک مطلب بنده را ذیل مطلب خودتان قرار دهید.
موفق باشید
سلام میله عزیز
در حال اتمام کتاب هستم، اعتراف می کنم اوائل کتاب را بیشتر دوست داشتم و وارد شدن شخصیت های قصه ها و کارتون ها و پیدا کردن پیغام داخل موز و مشابهش ایجاد دافعه کرد برایم و پی بردم که عجب طبع عبوسی دارم داستان کتاب کمی برای ذائقه من زیادی دارد ت... تخیلی می شود که البته شاید دقیقا بخاطر همین ویژگی پرطرفدار باشد.
در هر صورت خواندنش باعث شد محکم و قاطع پی ببرم که تحصیل نکردن در رشته فلسفه نمی تواند جزو لیست اشتباهات یا کوتاهی هایم باشد، مال من نیست و منهم آدم اینکار نیستم. سعی کردم بیشتر روی کاربرد فلسفه در زندگی متمرکز شوم، عادت به تفکر و تعمق و سطحی نیندیشیدن.
سلام شیرین عزیز
دوازده سال گذشته است از نوشتن این مطلب!
دوباره مطلب خودم را خواندم و باید اعتراف کنم که خیلی مطلب ابتدایی و سادهایست. اما همین قسمتهایی که نقل کردم برای خودم در همین حال هم جذاب بود. از این بابت سپاس.
اما خود کتاب... طبیعتاً ما که اندکی عبوس هستیم و دلایل کافی و وافی هم داریم اما واقعیت این است که در حالت نرمال هم آن مسائلی که اشاره کردی مثل وارد شدن شخصیتهای تخیلی برای ما دافعه دارد.
به هر حال دانستن تاریخ فلسفه حتی در همین حد هم بد نیست. به نظرم پشیمان نخواهیم شد. من هم مثل شما آن پشیمانی را از لیستم کنار گذاشتم اما باز هم هر از چندگاهی یک کتابی در این حوزه به کتابخانهام اضافه میکنم و خودم را از تک و تا نمیاندازم. اما حقیقت این است که آدم این حوزه نیستم. و اصل همان است که تلاش کنیم سطحی اندیش نباشیم. از هر راهی که میشود. یک راهش البته همین است!
از شیرین عزیزم ممنونم که این پست را معرفی کرد.
من در اینباره دیر بیدار شده ام. در سن 63 سالگی، چند ماهیه که مدام فکر می کردم: چرا بدنیا اومدیم؟ دلیل زندگی چیه؟ چرا میایم به کجا میریم و سوالات بعدیش.
راستش احساس حماقت می کردم اما حالا با خوندن این پست خوب با زبان ساده متوجه شدم تازه یه قطره فلسفه وارد مغزم شده.
سعی می کنم کتابو بدست بیارم. کاش بدونم شما کدوم ترجمه رو پیشنهاد می کنید.
سلام نسرین عزیز
هیچوقت دیر نیست. من هم اتفاقاً همانطور که برای شیرین نوشتم همین اواخر یک کتاب دیگر در همین حوزه به کتابخانه اضافه کردم و میخواهم یک بار دیگر تلاش کنم و قدمی به پیش بروم. این کتاب برای شروع به نظرم انتخاب خوبی است. کمی داستانیزه شده و به تاریخ فلسفه هم به زبانی ساده میپردازد.
در مورد ترجمه باید عرض کنم که من ترجمه آقای کامشاد را خواندم و ترجمه آقای بازیاری که از دوستان بنده است را هم دارم و نگاه کردهام... به نظرم هر دو خوب هستند. البته دوازده سال از آن ایام گذشته است ولی به نظرم ترجمهها مشکلی نداشتند. از این بابت بد به دلتان راه ندهید.
سلاااام
اول اینکه امیدوارم کامل رفع کسالت شده باشد
کمی دیر پاسخ دادنتان به کامنتهایم که برخلاف روال سابق میله است (پشت بند آن بیماری)، کمی نگرانمان میکند. الهی که در صحت و سلامت باشید
و اما درباره ی دنیای سوفی
خب این کتاب را سالها پیش زمان دانشجو بودنم خوانده بودم البته فکر میکنم یک سومش مانده بود که تمام شود که رهایش کردم
اما همیشه گوشه ذهنم بود و انگار در گلویم
امسال ریز ریز خواندمش و خوشبختانه تمامش کردم و خیالم راحت شد
اما من هم مثل کامنت بالا همان طبع عبوس را در مورد داستان های تخیلی و فانتزی دارم
بخودم لطف میکنم و اسمش را نمیگذارم بد سلیقگی،
البته نه اینکه کشش نداشت یا جالب نبود اتفاقا بعضی قسمتها خوب و کاربردی بود و قابل توصیه مخصوصا به کم سن و سالها
اما در بعضی سوالها و مباحث، کمی قانع کننده نبود و برایم جای بحث داشت
حیف که دوازده سالی از نوشتن این مطلب میگذرد
چه برشهای جذااااابی از کتاب اوردید
این را خیلی میپسندم که چیزی باعث شود یا به ما بیاموزد که عمیقتر فکر کنیم اما این به ان معنی نیست که همیشه به جواب میرسیم
سلام ماهور گرامی
بابت تاخیر عذرخواهی می کنم. در دوران نقاهت حال هیچ کاری را نداشتم.
امروز بعد یک هفته به سر کار آمدم
کم کم حالم خوب خواهد شد.
حال جسمی که خوب شده... حال کتابخوانی را عرض می کنم
ممنون از کامنت و به اشتراک گذاری نظرت
راستی یادم رفت بگویم چقدر به پاسخ شما به
آن دو کامنت تبلیغاتی خندیدم
فیلم مخملباف را هم مدتیست در لیست گذاشته ام که ببینم
قدیم ها قوه طنزم قوی تر بود ... نه؟