میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

ساده دل ولتر


شخصیت اصلی داستان جوانی است از بومیان سرخپوست آمریکای شمالی, دری است ناسفته و الماسی تراش نخورده و ذهنش توسط هیچ مکتب و مذهبی خط خطی نشده است. هر چه می اندیشد همان را به زبان می آورد و عملش نیز منطبق با نیاتش است و از این رو او را "ساده دل" خطاب می کنند. این جوان با کشتی به یکی از سواحل کوچک فرانسه وارد می شود و برای ساعتی قدم زدن پیاده می شود و با ترفندی که نویسنده به کار می برد, قسمت می شود که همان جا بماند و با آن ذهنی که صحبتش رفت نظاره گر وضعیت اجتماعی سیاسی مذهبی فرانسه در سال 1689 می شود و نویسنده از نگاه او به خرافات و بی عدالتی ها و ناکارآمدی ها و فساد جامعه و حکومت می پردازد.

طبیعت و تربیت

پایه های داستان به زعم من عبارت است از :

1-      ما وقتی در یک جامعه رشد می کنیم و تربیت می شویم و فرایند اجتماعی شدن را از سر می گذرانیم, چندان قادر نیستیم متوجه تناقض ها و ضعف هایی که در سیستم است بشویم.

2-      نحوه رشد و تربیت انسان هرچه به طبیعت انسان نزدیک تر باشد بازدهی بهتری دارد.

به همین خاطر است که "ساده دل" در طول داستان آنگونه تیزبین است و در برهه ای از داستان مثل اسب در عرصه مطالعه می تازد و تاریخ جهان را دوره می کند و زیر و بم کتاب مقدس را در می آورد و فلاسفه قدیم و جدید و نوشته هایشان را به هم می دوزد و ... چون:

چون در دوران کودکی چیزی نیاموخته بود لاجرم چیزی هم از تعصبات و اوهام نمی دانست؛ و چون قوه دراکه او بر اثر تعالیم غلط کژی نیافته بود همچنان راست و مستعد به جا مانده بود. او اشیاء را همچنان که هستند می دید و حال آنکه ما بر اثر افکاری که در کودکی به مغزمان فرو می کنند اشیاء را غیر از آنچه هستند می بینیم. (ص103)

نویسنده بر روی این پایه ها اقدام به نقد ساختارهای اجتماعی فرانسه آن دوران می کند... همانند ما که هنوز بسیاری از مسائل مکانیک را در پارادایم نیوتونی حل می کنیم و جواب هایمان چندان دور از واقع نیست. به هر حال در عصر روشنگری هنوز به "زبان" به عنوان یک ساختار نگاه نمی کردند و گویا این جوان سرخپوست, زبان فرانسوی را همچون یک حب قبل از شروع داستان بالا انداخته است و هیچ خدشه ای هم در ذهن و اندیشه باکره اش از این بابت وارد نشده است.

***

از رمان های ولتر کتاب "کاندید" در لیست 1001 کتاب حضور دارد. "ساده دل" را مرحوم محمد قاضی ترجمه نموده است.

مشخصات کتاب من: نشر جامی, 1388 ,تیراژ 1500 نسخه, 143 صفحه, 3000 تومان

 

ادامه مطلب ...