میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

سیمای زنی در میان جمع هاینریش بل

 

 

لنی زنی 48 ساله با قد 171 سانتی متر و 68 کیلو وزن ، با موهای بلوند و چشم های آبی و مشخصات فیزیکی دیگری که در پاراگراف اول داستان بیان می شود یک زن میانسال زیبای آلمانی است. او در حال حاضر بعد از 27 سال کار کردن که بیشتر زمان آن اشتغال به امر گل آرایی (درست کردن تاج گل جهت تشییع جنازه و...) بوده است، بیکار است و اندک درآمدی که از طریق اجاره دادن اتاق های اضافه خانه اش دارد، کفاف مخارج او را نمی دهد. پسر محبوبش در زندان است و مامورین اجرایی دادگاه تاکنون بابت بدهی هایش برخی از اسباب اثاثیه خانه اش را توقیف کرده اند و عنقریب است که باقی اموالش نیز توقیف شود. سال 1970 است.

لنی غیر از مشکلات مالی اش، با زخم زبان های همسایه ها و مردم کوچه و بازار مواجه است و مدام متلک های آبدار می شنود (پتیاره کلمه ای است که نان روزانه او شده است). او درک نمی کند که چرا آدم ها این قدر با او دشمن هستند. زیبایی لنی و مشخصات فیزیکی اش موجب شده است که مردان زیادی نسبت به او احساس! پیدا کنند و البته آنها عمومن به نتیجه ای نرسیده اند اما در باب موفقیت های خود داستان سرایی ها کرده اند و همین موضوع سبب شده است که آبرو و اعتباری برای لنی باقی نماند.

در فصل اول (حدود 30 صفحه) شمایی کلی از شخصیت محجوب و کم حرف و منزوی لنی ، توسط راوی ارائه می شود: این که به غذا خوردن علاقه وافر دارد یا روزانه 8 عدد سیگار می کشد، دو قطعه از شوبرت را با پیانو استادانه می نوازد و یا عکس هایی که روی دیوارهای خانه اش آویزان است و چه عشقی به رقصیدن دارد و... همه این ها در کنار هم تصویری مبهم از لنی برای خواننده فراهم می کند ؛ تصویری که قرار است در ادامه کم کم واضح و گویا شود...

راوی

راوی داستان ،مرد نویسنده ایست که دغدغه ذهنی اش شناخت دقیق و شناساندن دقیق لنی برای مخاطبان است. البته در این رهگذر فصل مهمی از تاریخ آلمان نیز نمایان می شود: سال های جنگ دوم جهانی. ابزار راوی برای این کار شناسایی تمام مرتبطین و آشنایان لنی و گفتگو با آنهاست که در این کار دقت و موشکافی مثال زدنی دارد...وقت می گذارد و هزینه می کند، از مسافرت گرفته تا دادن مالیات و رشوه و هدیه و امثالهم. او فقط نقل قول نمی کند بلکه همانند یک محقق، کنکاش می کند و حرف های مختلف را کنار هم می گذارد و با بیان حالات شخصیت های مصاحبه شونده و ترسیم دقیق آنها کار مخاطب را برای قضاوت آسان تر می کند و بدین ترتیب علاوه بر نمایاندن چهره لنی، چهره اطرافیان و زمانه و مکان هم وضوح می یابد و در انتها تابلویی چشمگیر پدید می آید از لنی و اطرافیانش که از قشرهای مختلف مردم آلمان هستند و به همین دلیل است که عنوان اصلی کتاب "عکس دسته جمعی با بانو" است.

نکته مهم این است که راوی تا قبل از صحنه های پایانی هیچگاه با لنی روبرو نمی شود (فقط دو بار او را از دور و در حالت نیم رخ دیده است) و این ترسیم تابلو صرفن از گفتگوهای راوی با دیگران شکل گرفته است. 

هاینریش بل 

از هاینریش بل چهار کتاب در لیست 1001 کتابی که قبل از مرگ باید خواند حضور دارد که یکی از آنها همین کتاب است. این کتاب را آقای مرتضی کلانتریان ترجمه و نشر آگه منتشر نموده است. 

مشخصات کتاب من: چاپ نهم بهار 1390 , تیراژ 1100 نسخه , 557 صفحه , 11500 تومان. 

درصورت صلاحدید به ادامه مطلب مراجعه نمایید.  

ادامه مطلب ...