-
اگنس پیتر اشتام
یکشنبه 26 آذرماه سال 1391 21:13
داستان با شروعی طوفانی آغاز می شود. راوی از مرگ اگنس خبر می دهد و عامل این مرگ را یک داستان عنوان می کند و در عین حال همان داستان تنها چیزی است که از اگنس باقی مانده است. شروع داستان هم بر می گردد به روزی در نه ماه قبل , یعنی روزی که راوی در کتابخانه عمومی شیکاگو با اگنس برخورد می کند و نطفه داستان بسته می شود. در...
-
وقتی که فاجعه پهن می شود
سهشنبه 21 آذرماه سال 1391 19:11
پهن پرده اول حساب تسویه شد. طلاهای گرو گذاشته شده را تحویل گرفت. به همان اندازه که بار قرض از روی دوشش برداشته می شد , استرس حمل طلاها تا خانه روی ذهنش سنگینی می کرد. مطابق توصیه های اکید همسرش از همان داخل بانک به آژانس زنگ زد. منتظر آمدن ماشین بود. خدا خدا می کرد موقعی که ماشین رسید جلوی بانک جای توقفی باشد تا مجبور...
-
خاطرات روسپیان غمگین من گابریل گارسیا مارکز
جمعه 17 آذرماه سال 1391 18:46
زن مهمانخانه چی به اکوچی پیر هشدار داد مبادا رفتارش زمخت و ناپسند باشد. نباید در دهان زن خفته انگشت می کرد یا هیچ خطای مشابهی از او سر می زد. (خانه خوبرویان خفته – یاسوناری کاواباتا) *** روزنامه نگار سالخورده ای در انتهای دهه هشتم از زندگیش تصمیم می گیرد تا اولین شب دهه نهم را با هم آغوشی دختری باکره آغاز کند. با دوست...
-
نیاز به یک پیاله امید
سهشنبه 14 آذرماه سال 1391 20:54
... احساس می کنم در بدترین دقایق این شام مرگ زای چندین هزار چشمه ی خورشید در دلم می جوشد از یقین. احساس می کنم در هر کنار و گوشه ی این شوره زار یأس چندین هزار جنگل شاداب ناگهان می روید از زمین. ... احمد شاملو مجموعه آثار, دفتر یکم, ص357 , باغ آینه , ماهی
-
کرگدن اوژن یونسکو
جمعه 10 آذرماه سال 1391 23:01
در صحنه اول , برانژه و ژان جلوی کافه ای مشغول حرف زدن هستند و در اطرافشان هم چند نفر دیگر مشغول کار خود هستند.ناگهان یک کرگدن دوان دوان از آنجا عبور می کند و توجه همه را به خود جلب می کند. چند دقیقه بعد یک کرگدن دیگر (یا همان کرگدن قبلی!) از آنجا می گذرد. در ادامه متوجه می شویم که آدم ها تبدیل به کرگدن می شوند و لحظه...
-
برق نگاه
سهشنبه 7 آذرماه سال 1391 20:09
چند قدم مانده بود به سر خیابان برسی, ناخودآگاه دستت رفت روی جیب پشتی شلوارت , کیف سر جاش نبود. جا گذاشته بودی و فرصت برگشتن نبود. دستات داخل جیبهای دیگر رفت , موجودی کل جیب ها سیصد تومان بود. سریع محاسبه کردی , اگر با دو کورس تاکسی می رفتی , پنجاه تومان باقی می ماند که برای برگشتن با مینی بوس کفایت می کرد. سوار تاکسی...
-
انتخابات جدید!!
سهشنبه 30 آبانماه سال 1391 16:34
درخواست هایی جهت ایجاد خلاقیت در امر انتخابات رسیده است و من هم کمی فکر کردم دیدم بد نیست که یک حرکت هایی در این زمینه انجام بشود. به عنوان آزمایش , سیستم جدیدی در نظر گرفتم: هر نفر یک رای مثبت و یک رای منفی می تواند بدهد. دو کتاب انتخاب می شوند: بیشترین امتیاز کسب شده و کمترین امتیاز کسب شده(نزدیک ترین عدد به صفر)......
-
میرا کریستوفر فرانک
شنبه 27 آبانماه سال 1391 18:59
-
پت ِ بی مت
یکشنبه 21 آبانماه سال 1391 23:17
تابستان بود و مدرسه ها تعطیل ... در قفسه های پایین کتابخانه دیگر کتابی نبود که جذابیتی برای من داشته باشد اما در بالاترین قفسه, کتابهای جیبی شدیدن چشمک می زد. اتوبوس آبی , چهل درجه زیر شب , ساکن محله غم , کفشهای غمگین عشق , آخرین ایستگاه شب و ... سیزده ساله بودم. بعد از یکی دو بار گرفته شدن مچ در هنگام خواندن این...
-
ترشی رهاورد
پنجشنبه 18 آبانماه سال 1391 18:24
یاد ایامی که مسافرت به هر حال آسان تر بود به خیر... زمان دلار هزار و یه خورده ای رو می گم... خوشبختانه از روی شانس یا دوراندیشی یا همون خصلت نگهداری برای روز مبادا , دست نوشته رهاورد آخرین سفر را داخل کوزه مخصوص , همان که درش را با مدارک اخذ شده آب بندی نموده ایم , انداخته بودم و از آنجایی که این روزا می طلبد که گاهی...
-
تاکسیشر
دوشنبه 15 آبانماه سال 1391 10:21
در کتاب قبلی که معرفی شد ( آذر ماه آخر پاییز ) چندین داستان در فضای زندان روایت شده بود. این سوال معمولن برای ما ایجاد می شود که چرا زندانبان ها چنان رفتاری از خود نشان می دهند؟ (به طور مثال رفتار زندانبان در داستان شب دراز)... همین سوال در مواجهه با واقعیت های جاری در همه جوامع , برای ما پیش می آید. جوابهای متفاوتی...
-
آذر, ماه آخر پاییز ابراهیم گلستان
پنجشنبه 11 آبانماه سال 1391 16:33
این مجموعه که شامل هفت داستان کوتاه است , اولین کار ابراهیم گلستان در زمینه داستان نویسی است که در اواسط دهه بیست و در سن 25 سالگی آن را منتشر نموده است. این داستانها اگرچه مجزا هستند اما از لحاظ محتوایی ارتباط ظریفی دارند و در کنار هم به زعم من یک تصویر قابل تامل را شکل می دهند که در ادامه اشاره خواهم کرد: به دزدی...
-
انتخابات کتاب
پنجشنبه 4 آبانماه سال 1391 17:29
به سبک انتخابات قبلی مشخصات پنج عنوان کتاب را باضافه پاراگراف اولش می آورم (این بار لینک انگلیسی ویکیپدیا مربوط به نویسنده را هم می آورم) که با دید بازتری انتخاب کنید هر نفر دو رای : فرض کنید رفتید در کتابفروشی و همینجوری هوس خرید دو کتاب را کرده اید... قبلن هم تحقیق نکرده اید...سفارش دوستان هم یادتان نیست ... این پنج...
-
دوست بازیافته فرد اولمن
یکشنبه 30 مهرماه سال 1391 09:19
راوی (نویسنده) داستان را از فوریه 1932 آغاز می کند , روزی در ابتدای شانزده سالگی اش که در کلاس درس نشسته است و دانش آموز جدیدی به همراه مدیر مدرسه وارد می شوند. دانش آموزی با لباس های خوش دوخت و ظاهری آراسته که بعد از معرفی اش معلوم می شود که متعلق به یکی از خانواده های اشرافی و معروف و تاریخی آلمان است. آنها با...
-
تس (2) توماس هاردی
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1391 13:29
در قسمت دوم چند تکه قابل توجه از متن کتاب را بدون شرح یا با شرح انتخاب کرده ام به صورت تستی: 1- گاهی اوقات آدم یه چیزایی رو ندونه خیلی بهتره... داریم زندگیمونو می کنیم...هوووم؟... اطلاعات بیشتر ، همیشه مفید نیست. (از این جهت که اگر اون کشیش به پدر تس در مورد ریشه خانوادگی شان چیزی نگفته بود اساساً اتفاقی نمی افتاد!)...
-
تس دوربرویل توماس هاردی
یکشنبه 23 مهرماه سال 1391 23:33
"جک دوربی فیلد" روستایی فقیر و میخواره ایست که پنج شش بچه قد و نیمقد دارد. روزی یکی از کشیشان منطقه که دستی در تاریخ دارد او را در جاده ای می بیند و به او این آگاهی را می دهد که اجدادش با نام فامیل دوربرویل, شوالیه های نامداری بوده اند که املاک و دارایی های زیادی داشته اند , خاندانی که رو به زوال رفتند و در...
-
حریم خصوصی
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1391 01:30
بعضی چیزها آن قدر واضح اند که صحبت در مورد آن باعث سرشکستگی است... تلخ است...زهر مار است... خودزنی است. باید از همان ابتدا تشخیص می دادم اما ندادم... حتا می توانستم چند وقت قبل که فضای وبلاگی برخی دوستان پر بود از گلایه و انذار در خصوص تفاوت دوستان مجازی و غیرمجازی و تبعات تبدیل آنها و ...تشخیص می دادم که ندادم. پس...
-
مامور معتمد گراهام گرین
دوشنبه 17 مهرماه سال 1391 11:27
همه ما وقتی بمیریم تا ابد مردگی خواهیم کرد . *** د. مرد میانسالی است که از سوی دولت کشورش مامور شده است تا به انگلستان بیاید و با صاحبان یکی از معادن ذغال سنگ مذاکره کند و قراردادی جهت خرید ، ببندد. کشور د. دچار جنگ داخلی است (در داستان نام کشور مورد نظر عنوان نمی شود اما قراین و شواهد حاکی است که این کشور اسپانیا...
-
یوزپلنگانی که با من دویده اند بیژن نجدی
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1391 17:37
این کتاب کم حجم, مجموعه ده داستان کوتاه از مرحوم بیژن نجدی شاعر و نویسنده معاصر است. عنوان کتاب از شعری از خود نویسنده اخذ شده است که در اینجا می توانید آن شعر را بخوانید. اولین چیزی که در هنگام خواندن داستانهای این مجموعه به ذهن من رسید نثر شاعرانه آن بود, به عنوان مثال شروع داستان "سه شنبه خیس" : سه شنبه ,...
-
ژاله اصفهانی
شنبه 8 مهرماه سال 1391 15:34
در قسمت اول مطلب مربوط به امید آندره مالرو اشاره ای به شعری مشهور شد و سوالی در مورد نام شاعر... تقریباً اکثر کسانی که این شعر را شنیده اند همچون خودم نام شاعر را نمی دانستند. از حسن تصادف ، ایشان به شاعر امید نیز معروف بوده اند. زندگینامه ایشان را از سایت بنیاد ژاله اصفهانی بخوانید.اگر حال خواندن شش هفت صفحه را...
-
امید (2) آندره مالرو
دوشنبه 3 مهرماه سال 1391 20:21
لینک قسمت قبل در مقدمه کتاب می خوانیم که "امید" داستان امید انسانهاست به زندگی بهتر و رنج بردن و فداکاری کردن در راه این امید ; و مالرو این فداکاریها را با قدرتی عجیب تصویر کرده است . از فرماندهی که سوار ماشین می شود و خودش را به صف توپ های دشمن می کوبد تا غرش های پیاپی آن را خاموش کند گرفته تا آدمهایی که...
-
امید (1) آندره مالرو
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1391 00:08
داستان از نیمه شبی در ماه ژوئیه سال 1936 که شورش نظامیان اسپانیایی به رهبری ژنرال فرانکو علیه دولت منتخب جمهوری رخ می دهد, آغاز می شود. داستان قهرمانان متعددی دارد که در این برهه حساس تاریخی , هر کدام در گوشه ای از این سرزمین روی صحنه می رود و نقش خود را بازی می کند و...از این حیث رمان مجموعه گزارش هایی داستانی از...
-
ادامه انتخابات کتاب بعدی!
شنبه 25 شهریورماه سال 1391 07:34
در آخرین پستی که در خصوص انتخاب کتاب بعدی و گزینه های آن نوشتم , توضیحات کمی درخصوص هر کتاب- در حد یک جمله- ارائه شد ( اینجا ). من به شخصه اگر اطلاعی در مورد یک کتاب و یا نویسنده اش نداشته باشم و بخواهم در مورد خریدش تصمیم بگیرم حتمن پاراگراف اولش را یک نگاهی می اندازم. یعنی جمله آغازین به هر حال مهم است و... حالا به...
-
گفتگو در کاتدرال (2) ماریو بارگاس یوسا
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1391 13:07
بزرگ یا کوچک کدام فاجعه است؟ در قسمت قبل درخصوص نوع روایت و اهمیت رمان از این حیث و همچنین نگاه همه جانبه نویسنده به جامعه استبداد زده اشاره ای شد. نکته جالب در این زمینه آن است که هیچ نقل قول مستقیمی از دیکتاتور نمی بینیم و اشخاص داستان و حتا راوی دانای کل نیز نهایتاً تا قصر او و پشت در اتاقش پیش می رود...اما تا...
-
گفتگو در کاتدرال(1) ماریو بارگاس یوسا
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1391 08:49
سانتیاگو زاوالا , روزنامه نگاری حدوداً سی ساله, از دفتر روزنامه خارج می شود و به تاکید نویسنده "بی هیچ عشق" به اتومبیلها و ساختمانهای ناموزون و رنگباخته و...نگاه می کند و این سوال در ذهنش خطور می کند که دقیقاً چه زمانی "پرو" خودش را به گا داده بود؟ (ببخشید! دارم امانت داری می کنم) و خودش نیز در...
-
مثلن شعر!
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 12:13
ژولیدگی درونم را دیریست ندیده ام کجاست آینه دار؟ *** سرد و آرام و خروارهای خاک در انتظار می و مطرب *** سیستم ویروس زده پست های عقب مانده آپ های از سر کار! *** پ ن 1: بعد از حل مشکل کامپیوتر خانه ، این پست ها را خواهم نگاشت: رهاوردهای تلگرافی (سفرنامه) ، گفتگو در کاتدرال (یوسا) ، امید (آندره مالرو) پ ن 2: در حال خواندن...
-
احلام الیقظه !
چهارشنبه 8 شهریورماه سال 1391 00:54
احلام الیقظه * قرارمون برای قولنامه اجاره خانه جدید در بنگاه امید برای ساعت 5 عصر است. سر ساعت مقرر در بنگاه نشسته ایم و در انتظار آمدن صاحبخانه هستیم. به این فکر می کنم که چگونه ایشان را متقاعد کنم تا کمی تخفیف بدهد و من پول کمتری بپردازم. آقای مدیر بنگاه, شغل خانم صاحبخانه را استاد دانشگاه ذکر کرده است و این قضیه...
-
نوای اسرارآمیز اریک امانوئل اشمیت
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 16:22
نمایشنامه ای در یک پرده و با دو شخصیت مرد پیرامون عشق: زنورکو نویسنده مشهوری است که برنده جایزه نوبل شده است و سالهاست که در جزیره ای کوچک به تنهایی زندگی می کند. لارسن خبرنگاری است که موفق شده است از این نویسنده منزوی وقت مصاحبه بگیرد و برای دیدار او به جزیره برود. بعد از فعل و انفعال اولیه, مصاحبه با صحبت درخصوص...
-
بارداری بی هنگام آقای میم محمدرضا مرزوقی
شنبه 28 مردادماه سال 1391 22:59
آقای میم یک سرمایه دار است که شرکت بزرگی و خانه ای و ماشینی و راننده ای دارد. آدم با نفوذی است چون وقتی ناغافل و بر اثر احساس درد در ناحیه شکمش پایش به بیمارستان باز می شود ، دو وزیر و سه وکیل مجلس و سران حزب به ملاقاتش می آیند. بعد از انجام آزمایشات دکتر به او خبر باردار بودنش را می دهد و بعد از آن اتفاقاتی رخ می دهد...
-
خیلی خوشبختم خانوم صادقی علیرضا مجابی
چهارشنبه 25 مردادماه سال 1391 15:10
دیگر نه مثل سابق دل و دماغ درس خواندن داشتم نه پیزی کار کردن , به یک سر به هوای تمام عیار تبدیل شده بودم و دایم پایم به چیزی گیر می کرد ... رسول نوجوان پانزده شانزده ساله ای است که بعد از جدایی پدر و مادرش با مادربزرگ خود در یکی از شهرستانها زندگی می کند. او متوجه تغییرات دوران بلوغ در خود شده است و از صحبتهای درگوشی...