میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

کرونا آتش زده بر خرمنم!

سالی را پشت سر می‌گذاریم که شنیدن تعداد مرگ‌ومیر به صورت روزانه در کشورمان و دنیا به امری عادی تبدیل شده بود. انگار هر روز چند اپراتور در سراسر دنیا به اشتباه یا به هر دلیلی دست روی دگمه‌ها می‌گذاشتند یا گویی چند متعصب از ادیان مختلف در چندین نقطه از این دنیای گل‌وگشاد هر روز به عبادتگاه دیگران وارد شده و رو به سوی جمعیت دست روی ماشه‌ها می‌گذاشتند یا اینکه نظامیان هر روز در چند کشور از قاره‌های مختلف کودتا کرده و رو به معترضین آتش می‌گشودند... کرونا به تنهایی بار همه اینها و البته موارد و مثال‌های دیگر را به دوش کشید. کاش لااقل بشر هم در مقابل, تعصب و خشونت و احساس تکلیف و توهماتی از این دست را کنار می‌گذاشت.

سال جدید تا یکی دو ساعت دیگر از راه می‌رسد. همیشه در این ایام, لااقل برای ما مردمانی که نوروز را جشن می‌گیریم, ناگهان, موتورهای خوشبینی و امید روشن می‌شد؛ اتفاقی که امسال کمتر نشانه‌ای از آن می‌توان یافت. این یکی دیگر غیرقابل تحمل است. نامردی است! کاش شاعری امروز برای ما می‌سرود که:

احساس می‌کنم

در هر کنار و گوشه این شوره‌زار یأس

چندین هزار جنگل شاداب

ناگهان

می‌روید از زمین

درست است که دلایل درخوری برای تغییر نمی‌توان یافت اما از شانس و تصادف هم نمی‌توان چشم‌پوشی کرد! سخت است اما ظاهراً باید به این آخرین تیرهای داخل ترکش‌ دلخوش باشیم. خواستم آمدن بهار را به همراهان وبلاگ و کانال تبریک بگویم اما مطلب بیشتر شبیه روضه شب عید شد! روضه‌ی واقعی, نه مثل پُست‌های قدیمی وبلاگ, اندکی خنده‌دار.

سال نو مبارک.

آرزو می‌کنم «ناگهان» لبتان خندان و دلتان شاد بشود.

******

پ ن 1: مطلب بعدی درخصوص «روسلان وفادار» اثر گئورگی ولادیموف خواهد بود و پس از آن «دفتر بزرگ» از آگوتا کریستف.

پ ن 2: پس از این دو احتمالاً به اسپانیا و آمریکای جنوبی خواهم رفت! در واقع برای بلیط اسپانیا و آرژانتین اقدام کرده‌ام!!


پاسخ به آینده!

چند شب پیش خوابی دیدم که در نوع خودش جالب بود. نشسته بودم روی مبل که یک خانمی همسن و سال خودم آمد طرفم و رو به من خطاب کرد: «بابابزرگ میشه یه سوال ازتون بپرسم؟». من هم بدون اینکه جا بخورم اجازه دادم و این نوه‌ی میانسال به یکی از اقدامات استراتژیکِ من در جوانی اشاره کرد و پرسید منظور من از به کار بردن عبارت «بلند مدت» در توصیف آن «سرمایه‌گذاری» دقیقاً یا حدوداً چند سال بعد بوده است؟! راستش من بلافاصله بعد از طرح این مسئله از خواب پریدم و نفهمیدم پاسخی برای این پرسش داشتم یا نه! ولی همینجا به این نوه گلم که اسمش را هم نمی‌دانم عرض می‌کنم: «باباجون اگه تا اون موقع جواب نداده از روح من رودربایستی نکنید، بکِشید بره این مایه دق را».

...........................

پ ن 1: کتاب بعدی که در مورد آن خواهم نوشت «نگویید چیزی نداریم» از «مادلین تین» است و چون حدود 620 صفحه است کمی طول می‌کشد که آن را به پایان برسانم و از طرفی هم مدتی است که با مترو هم رفت و آمد نمی‌کنم و زمان-مکانِ رمان‌خوانیِ من محدود شده است به اقدامات پارتیزانی! خواستم بگم اگر کمی طول کشید علتش این است.

پ ن 2: انتخابات هم به پایان رسید و مطابق آراء دوستان، برنامه‌های بعدی «روسلان وفادار» اثر «گئورگی ولادیموف» و «دفتر بزرگ» اثر «آگوتا کریستوف» خواهد بود.


انتخابات کتاب‌های بعدی

بعد از خواندن چهار رمان از ادبیات آمریکا و تاثیری که بر بهبود فضای اجتماعی آن دیار گذاشتیم! حالا با عزمی جزم به سمت شرق متمایل می‌شویم تا ببینیم آنجا چه خبر بوده و چه خبر خواهد شد! اولین اثر کتابی است با عنوان «نگویید چیزی نداریم» اثر نویسنده چینی‌تبار کانادایی «مادلین تین» که داستانش ما را به فضای بعد از روی کار آمدن کمونیست‌ها و پس از آن دوران خوفناک انقلاب فرهنگی و نهایتاً میدان تیان‌آن‌من و... خواهد برد.

پس از چین به سراغ روسیه خواهیم رفت. چند گزینه برای این قسمت در نظر گرفته‌ام که اگر دوست داشتید به یکی از این گزینه‌ها رای بدهید. گزینه‌هایی که انتخاب کردم تقریباً کمتر شناخته‌شده هستند؛ گزینه‌هایی همانند «سوفیا پتروونا»، «روسلان وفادار»، «اومون را» و «یادداشت‌های شیطان».

پس از روسیه به اروپای شرقی خواهیم رفت. سه گزینه‌ای که برای این خطه در نظر گرفته شده از مجارستان و صربستان خواهد بود. از میان این گزینه‌ها هم اگر دوست داشتید به یک گزینه رای بدهید.

برای اینکه در فضای درستی قرار بگیرید فرض کنید در مکانی قرنطینه شده‌اید (البته بلا به دور) و در آن مکان این گزینه‌ها موجود است. با کمی تحقیق و بررسی کدام گزینه‌ها را برای خواندن یا بازخوانی انتخاب می‌کنید؟

متشکرم.

...........................................

ادبیات روسیه

1) یادداشت‌های شیطان – لیانید آندریف

آندریف (1871-1919) در مسکو و در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد. او مدرک دکترای حقوق داشت اما از راه نویسندگی امرار معاش می‌کرد. او در دهه اول و دوم قرن بیستم با نمایشنامه‌ها و داستان‌های کوتاهش به شهرت رسید و در سال 1918 نوشتن این اثر بلندپروازانه‌اش را آغاز کرد اما پیش از به پایان رساندن اثر در سال 1919 از دنیا رفت. مدتی بعد بعد ناشر تصمیم به انتشار کتاب گرفت؛ کتابی که یکی از مهمترین آثار نویسنده به حساب می‌آید. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.8 است.

2) سوفیا پتروونا – لیدیا چوکوفسکایا

این شاعر و نویسنده روس (1907-1996) در هلسینکی به دنیا آمد که در آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه تزاری بود. همسرش از تصفیه شدگان در دوران استالین بود. این داستان هم به همین قضیه تصفیه‌ها ارتباط دارد و یکی از متقدمین در این حوزه به حساب می‌آید. اولین بار در سال 1965 منتشر شده است. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 4 است.

3) روسلان وفادار – گئورگی ولادیموف

ولادیموف (1931-2003) در خارکف اوکراین متولد شد. مادرش مدتی در اردوگاه‌های اجباری زندانی بود. این داستان را در اوایل دهه 60 و در دوران اصلاحات خروشچف نوشت اما با توجه به ایراداتی که سردبیر مجله‌ای که قرار بود اثر در آن منتشر شود گرفت اقدام به بازنویسی آن کرد اما با اتمام دوره خروشچف، چاپ داستانی در مورد اردوگاه‌ها امکان‌پذیر نبود! نهایتاً نسخه بازنویسی شده سوم در اواسط دهه هفتاد در آلمان منتشر شد. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 4.1 است.

4) اومون را – ویکتور پلوین

ویکتور پلوین (متولد 1962 در مسکو) فارغ‌التحصیل رشته مهندسی برق است. اولین مجموعه داستان او در اوایل دهه 90 منتشر و جوایزی را به خود اختصاص داد. اولین رمان او «اومون را» در سال 1993 منتشر و توجه منتقدین را به خود جلب کرد. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.9 است.

 

.................................................

گزینه‌های اروپای شرقی

1) خاکستر گرم – شاندور مارای

شاندور مارای (1900-1989) یکی از نویسندگان معروف مجارستانی محسوب می‌شود. جایی که او به دنیا آمد اکنون بخشی از خاک اسلواکی است و در زمان تولدش بخشی از امپراتوری اتریس-مجارستان بود. خاکستر گرم (با نام اصلی شمع‌ها تا انتها می‌سوزند) در سال 1942 منتشر و از مهمترین کارهای نویسنده به حساب می‌آید. او در سال 1948 مجبور به مهاجرت و تبعیدی خودخواسته شد.  نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 4 است.

2) دفتر بزرگ– آگوتا کریستف

آگوتا کریستف (1935-2011) در مجارستان به دنیا آمد و در 21 سالگی به همراه همسر و فرزند 4ماهه‌اش از کشورش گریخت. بعد از چندسال کارگری نهایتاً پا به مسیر دیگری نهاد و با مطالعه زبان فرانسه کوشید وارد دنیای ادبیات شود. دفتر بزرگ جلد اول از یک سه‌گانه است که او به زبان فرانسه نگاشت و بسیار مورد استقبال قرار گرفت. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 4.2 است.

3) زندگی من – برانیسلاو نوشیچ

برانیسلاو نوشیچ (1864-1938) متولد بلگراد است و در زمان مرگ بک نویسنده اهل کشور یوگوسلاوی بود اما اکنون یکی از نویسندگان صربستان محسوب می‌شود. عمده شهرت او به واسطه داستان‌های کوتاه طنزی است که از او برجای مانده است. این کتاب خودزندگینامه‌ایست که او به زبان طنز کمی قبل از مرگ خود نگاشته است. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 4.3 است.

 

.............................

پ ن 1: همین معرفی‌های کوتاه از نویسندگان شرق نشان می‌دهد چرا برخی سیاسیون بر نگاه به شرق تأکید می‌کنند! شاید یکجور احساس خویشاوندی با حاکمان آن دیار دارند. اما به هر جهت برای ما مردم عادی هم نگاه به ادبیات شرق واجب است؛ ما به مراتب احساس خویشاوندی بیشتری با شخصیت‌های این داستانها خواهیم داشت.  

 


بهترین رمان‌هایی که در سال جاری و سال‌های قبل خوانده شد!


در اوایل هر سال و ایام نمایشگاه، معمولاً بهترین کتاب‌هایی که سال گذشته در موردشان در وبلاگ نوشته‌ام را انتخاب می‌کردم و در کنار منتخبین سال‌های قبل قرار می‌دادم. بدین‌ترتیب به مرور لیستی به دست آمده و می‌آید که شاید بتواند به کار انتخاب رمان توسط دوستان بیاید. با توجه به برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب یکی از دوستان پیشنهاد کرد که این لیست را به‌روز کنم... امیدوارم در کنار بررسی‌ها و تحقیقاتی که دوستان برای انتخاب کتاب می‌کنند این لیست هم به کار بیاید.

قبل از خواندن ادامه مطلب چند نکته قابل ذکر است:

الف) در کنار نام کتاب در هر ردیف، یک نمره و یک حرف انگلیسی آمده است. آن حروف (A,B,C) گروهی هستند که هر کتاب در آن قرار می‌گیرد و قبلاً در اینجا در مورد آن توضیحاتی داده‌ام و خواندنش برای استفاده از این لیست لازم است.

ب) در مورد نحوه نمره‌دهی قبلاً در اینجا نوشته‌ام.

ج) در مورد انتخاب رمان هم قبلاً در اینجا نکاتی را نوشته‌ام که شاید به کار بیاید.

با این مقدمه به سراغ ادامه مطلب و لیست کتابهای منتخب می‌رویم.


 

ادامه مطلب ...

گزینه‌های هیجان‌انگیز!

تا از داغی اوضاع انتخابات آمریکا کاسته نشده است برای گزینش دو کتاب بعدی به سراغ این منطقه خواهیم رفت. شورای گزینش کاندیدای وبلاگ تلاش کرده است از ایالتهای مختلف (اوهایو، نیویورک، تنسی، فلوریدا و ورمانت و...) و از نسل‌های مختلف گزینه‌هایی برای انتخاب وجود داشته باشد!

برای اینکه در فضای درستی قرار بگیرید فرض کنید در مکانی قرنطینه شده‌اید (البته بلا به دور) و در آن مکان این هفت کتاب موجود است. کدام دو کتاب را برای خواندن یا بازخوانی انتخاب می‌کنید؟ یا فرض کنید دوست شما در چنین وضعیتی قرار گرفته است و از شما نظر خواسته است؛ کدام دو کتاب از گزینه‌های زیر را توصیه می‌کنید:

1) ترجیح می‌دهم که نه – هرمان ملویل

این داستان با عنوان «بارتلبی محرر» در سال 1853 منتشر شده است. هرمان ملویل (1819-1891) در زمان حیاتش چندان مورد اقبال قرار نگرفت اما آثارش بعدها و بخصوص در دهه‌های ابتدایی قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت و بر نسل طلایی نویسندگان آمریکایی تأثیر بسزایی گذاشت. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.93 است.

2) اروپایی‌ها – هنری جیمز

این داستان در سال 1878 منتشر شده است. امروزه منتقدین، هنری جیمز (1843-1916) را در هنر رمان‌نویسی‌، نقطه اوج ادبیات قرن نوزدهم می‌دانند و به آثارش عنوان «کلاسیک‌های مدرن» داده‌اند. جیمز با تکیه بر افکار و عواطف قهرمان داستان، تاثیر مهمی روی رمان قرن بیستم گذاشت. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.61 است.

3) سفید بی‌نوا – شروود آندرسن

این داستان در سال 1920 منتشر شده است. شروود آندرسن (1876-1941) در ادبیات آمریکا به عنوان پدر داستان کوتاه مدرن شناخته می‌شود. او تأثیر بسزایی در نویسندگان آمریکایی بین دو جنگ یا عصر طلایی داشته است. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.7 است.

4) دشمنان – آیزاک بشویس سینگر

این داستان در سال 1966 برای اولین بار منتشر شده است. این نویسده یهودی لهستانی‌تبار کتابهای خود را به زبان ییدیش می‌نوشت و البته بعدها زیر نظر خودش همگی به انگلیسی ترجمه شد. «دشمنان؛ یک داستان عاشقانه» در سال 1972 ترجمه و چاپ شد. سینگر (1902-1991) برنده جایزه نوبل سال 1978 است. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.95 است.

5) هدیه هومبولت – سال بلو

این داستان در سال 1975 منتشر و برنده جایزه پولیتزر گردید. سال بلو (1915-2005) برنده جایزه نوبل سال 1976 است. او در خانواده‌ای یهودی و روس‌تبار به دنیا آمد که پس از مهاجرت در کبک کانادا اقامت گزیده بودند. این نویسنده کانادایی-آمریکایی سه بار برنده جایزه ملی کتاب ایالات متحده شده است که در نوع خود یک رکورد محسوب می‌شود. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.86 است.

6) دلبند – تونی موریسون

این کتاب در سال 1987 منتشر و در سال بعد برنده جایزه پولیتزر گردید. تونی موریسون (1931-2019) در سال 1993 به عنوان اولین زن سیاه‌پوست موفق به دریافت جایزه نوبل شد. بر اساس نظرسنجی روزنامه نیویورک‌تایمز از تعدادی نویسندگان برجسته آمریکایی در سال 2006، رمان دلبند به عنوان بهترین اثر داستانی ادبیات آمریکا در ربع قرن گذشته انتخاب شد. نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.87 است.

7) جاده – کورمک مک‌کارتی

این کتاب در سال 2006 منتشر و در سال بعد برنده جایزه پولیتزر گردید. این تنها گزینه‌ی زنده در لیست ما متولد سال 1933 است... چند شب قبل فیلم جایی برای پیرمردها نیست ساخته برادران کوئن که بر اساس رمانی با همین نام از مک‌کارتی ساخته شده است توسط اعضای شورای گزینش کاندیداها دیده شد و این کتاب در لیست قرار گرفت! نمره کاربران به این کتاب در سایت گودریدز 3.97 است.

.............................

پ ن 1: حدس می‌زنم انتخابات فوق کاملاً قابلیت آن را دارد که از انتخابات ریاست جمهوری امسال آن خطه پرشورتر و میلیمتری‌تر باشد. البته از طرف دیگر به لیست که نگاه می‌کنم حس «آقا»یی به من دست می‌دهد چون واقعاً برایم فرقی نمی‌کند که کدام انتخاب شوند!