میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

روح پراگ و انتخابات کتاب!

در چند مطلب آتی، با بخش‌های مختلفی از کتاب روح پراگ اثر ایوان کلیما همراه خواهیم بود. کلیما در سال 1931 در کشور چکسلواکی سابق به دنیا آمد. تا شروع جنگ کلمه‌ی "یهودی" به گوشش نخورده بود اما چون والدینش به صورت شناسنامه‌ای یهودی محسوب می‌شدند سرانجام گذارشان به اردوگاه‌های نازی افتاد و بدین‌ترتیب ایوان، دوران کودکی‌اش را با نازی‌ها گذراند. او دوران جوانی را هم با کمونیست‌ها سپری کرد و در نتیجه فقط توانست چند سالی را به کار روزنامه‌نگاری بپردازد و باقی ایام به ممنوع‌القلمی و ممنوع‌الانتشاری مشغول بود تا اینکه بلوک شرق دچار فروپاشی شد. البته در فرایند فروپاشی نویسندگان نقش قابل توجهی داشتند و همین امر موجب شد دیگران حواسشان بیشتر به نویسنده‌ها باشد!!

این مجموعه حاوی مقالات در زمینه‌های مختلفی است... ادبیات... سیاست... خاطرات و موضوعات شخصی و...

........................................

تجربه‌های سخت، به‌خودی خود، راه خرد را نمی‌گشایند!

درکی که به آن رسیدم و سعی کردم در نثرم بیان کنم، این بود: تجربه‌های خارق‌العاده‌ای که در این قرن چه به عنوان فرد، و چه به عنوان گروه، از سر گذرانده‌ایم می‌توانند سخت به بیراهه‌مان بیاندازند. ما متأثر از شوق نتیجه‌گیری از تجربه‌ی تلخ‌مان به ارتکاب اشتباه‌های ویرانگری سوق داده می‌شویم، که به جای آن‌که ما را به وضعیت آزادی و عدالتی که آرزوی دستیابی به آن را داریم نزدیک‌تر کنند، به‌جهت عکس سوق‌مان می‌دهند. تجربه‌های سخت، به خودی خود، راه خرد را نمی‌گشایند. تنها در صورتی می‌توانیم به خرد دست یابیم که قادر باشیم از دور به قضاوت درباره‌ی تجربیات‌مان بنشینیم. (روح پراگ - کودکی تقریباً عجیب و غریب، ص30)

فی‌الواقع باید حواسمان جمع باشد، تجربه‌ی زیستن و ضربه خوردن از ناحیه تعصبات و خشک‌مغزی‌ها لزوماً منجر به رویش آزاداندیشی و رواداری در ما نمی‌شود؛ بلکه اتفاقاً محتمل است که در فضایی باز و مهیا، خودمان را دچار و آلوده‌ی تعصب و خشک‌مغزی دیگری بنماییم.

........................................

حالا به ادامه مطلب بروید و در انتخابات کتاب شرکت نمایید. از هر گروه به یک گزینه رای بدهید تا در برنامه بعدی قرار گیرد.

......

پ ن 1: مطالب بعدی درخصوص کتاب‌های راسته کنسروسازی (اشتاین‌بک) و احضاریه (جان گریشام) خواهد بود.

 

 

گروه اول، ادبیات آفریقا

الف) بنال وطن – آلن پیتون

آلن پیتون (1903 – 1988) نویسنده سفیدپوست اهل آفریقای‌جنوبی و فعال ضد آپارتاید بود. اولین اثرش همین بنال وطن (1948) است که تاثیر به‌سزایی در توجه جهانی به مسئله آپارتاید داشت.

ب) راه گرسنگان – بن اُکری

بن اُکری متولد سال 1959 در نیجریه است. این شاعر و مقاله‌نویس سیاه‌پوست تاکنون 10 رمان نوشته است که سومین رمان ایشان کتاب راه گرسنگان (1991) جایزه بوکر را در همان سال نصیب نویسنده کرد.

ج) نیمه یک خورشید طلایی – چیماماندا نگزی آدیچی   

چیماماندا در سال 1977 در نیجریه متولد شد. این خانم نویسنده جوان در سال 2006 کتاب نیمه یک خورشید طلایی را به زبان انگلیسی نوشت و موفق به کسب جایزه اورنج شد.

 

گروه دوم، ادبیات بلوک شرق – مجارستان

الف) دفتر بزرگ – آگوتا کریستف

آگوتا کریستوف (1935 – 2011) خانم نویسنده‌ی مجاری است که در سال 1956 مجبور به خروج از مجارستان شد. او ساکن سوئیس بود و به زبان فرانسوی می‌نوشت. دفتر بزرگ (1986) اولین کار نویسنده و جلد اول یک تریلوژی است.

ب) میراث استر – شاندور مارای

شاندور مارای (1900 – 1989) روزنامه‌نگار و نویسنده‌ای است که در امپراتوری اتریش-مجارستان و در شهری که اینک جزء کشور اسلواکی است به دنیا آمد. این نویسنده ضدفاشیست در سال 1948 مجبور به ترک وطن شد. او به زبان مجاری می‌نوشت و عمده‌ی آثارش پس از خودکشی‌اش در آمریکا به انگلیسی و زبان‌های دیگر ترجمه شد.

ج) وازدگان خاک – آرتور کستلر

آرتور کستلر (1905 – 1983) در بوداپست و در خانواده ای یهودی و آلمانی‌زبان به دنیا آمد. در جوانی ابتدا صهیونیست شد و به اسرائیل رفت و سپس در آلمان عضو حزب کمونیست شد و نهایتاً در سال 1938 از آنجا نیز جدا شد. قبلاً رمان عالی"ظلمت در نیمروز" را از ایشان معرفی نموده‌ام. این نویسنده و روزنامه‌نگار در سال 1945 تابعیت انگلیس را پذیرفت و...

...............................

نکته! : به زبان انگلیسی و نقش آن توجه کنید.

نظرات 25 + ارسال نظر
مدادسیاه یکشنبه 7 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 02:57 ب.ظ

چه فرمایش درخشانی است سخن کلیما.
از گروه اول قاطعانه بن اکری.
از گروه دوم، اولی سه گانه ای است که کتاب اولش جالب تر از دو کتاب دیگر است. دومی را می شود در اولویت نداشت و سومی را دارم اما نخوانده ام. اگر حتمأ باید یکی را از این گروه انتخاب کرد همان سومی.

سلام بر مداد
ممنون از روشن کردن چراغ اول انتخابات:
بن اکری 1
آرتور کستلر 1

سمره دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 09:46 ق.ظ

سلام
ازگروه اول الف (من که نمیشناسم کتابهارو فقط به دلیل سفیدپوست بودن نویسنده

آقا من نژادپرست هستم ولی نه به اون صورت
بلکه به این صورت که به نظرم جالبه که آدم سفیدپوست بوده و ضدآپارتاید و.....ازون لحاظش
ازگروه دوم الف چون خوندمش وتنبلم اگه انتخاب بشه میتونم بیام بفهمم چی به چیه

یکی نیست بگه خب رایتو بنداز صندوق برودیگه سخنرانی پای صندوقت چیه

سلام
سخنرانی در پای صندوق رای از مستحبات است
ممنون از آراء شما
آلن پیتون 1
آگوتا کریستوف 1

پریسا دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 11:17 ق.ظ

سلام
گزینه‌ی ج در هر دو گروه.
به گمانم آرتور کستلر باید خیلی خوب باشد.

سلام
ظلمت در نیمروزش که خوب بود.
ممنون از آراء شما
چیماماندا 1
کستلر 2

سحر مشتاق دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 01:10 ب.ظ

سلام ممنون از معرفی و نظر سنجی از گروه اول مطمئنا آلن پیتون بنال وطن که به جدا نژادی پرداخته و از گروه دوم شاندور مارای باز هم سپاس از معرفی تان سلامت و مانا باشید

سلام
ممنون از شما بابت رعایت درخواستم
آلن پیتون 2
شاندور مارای 1

مهرداد دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 04:07 ب.ظ

سلام
چه انتخابات سختی
من رسمآ هیچکدوم رو نشنیدم اصلآ
موضوعاتی که دربارش نوشتن هم برام جذاب نیست
پس با اجازه میله ی عزیر برگه رای خودم رو سفید به صندوق می اندازم.
میگن مهم حماسه حضوره . مگه نه؟

سلام
من که با رای سفید زیاد نمی‌تونم ارتباط برقرار کنم. رای سفید خوراک مسئولانی است که خودشان تمایل دارند برگه را پر کنند!

مریم دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 06:20 ب.ظ

سلام
منم الان دارم یه کتاب از کلیما میخونم ( در انتظار تاریکی در انتظار روشنایی) قلمش رو دوست دارم
از گروه اول بن اکری
از گروه دوم بین ب و ج مرد هستم تعریف مارای رو خیلی شنیدم ولی فک کنم ج بیشتر وسوسه ام میکنه :) پس آرتور کستلر

من تو انتخاب ترجمه در انتظار گودو مشکل دارم به نظر شما کدوم میتونه بهتر باشه: نگاه(اصغر رستگار) بیدگل( علی اکبر علیزاد) پیام امروز( علی باش) ققنوس( به همراه آخر بازی و نقد هاشونه نمیدونم متن کامله یا نه با ترجمه بهروز حاجی محمدی)

سلام
موافقم که قلم خوبی دارد... موضوعات هم عمدتاً موضوعاتی است که معمولاً با آنها اشتراکات تجربی داریم و خیلی غریبه نیست... (البته باید گفت متاسفانه!!)
در مورد گودو هم سوال سختی پرسیدید. من ترجمه‌ی باش را خواندم که در آن مشکل خاصی ندیدم... ولی اگر الان می‌خواستم بخرم غیر از مقایسه یکی دو پاراگراف روی انتشاراتی‌ که کار تخصصی در یک زمینه انجام می‌دهد نیز توقف و تامل می‌کردم. به گمانم توی این موارد نشر بیدگل به طور تخصصی روی نمایشنامه کار می‌کند.
......
ممنون از آرای شما
بن اکری 2
کستلر 3

سحر سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 09:37 ق.ظ

1. نکته ای که از کلیما نقل کردی خیلی جالبه، بیشتر از لحاظ ارتباطش با تجربه های تاریخی و مقطعی و نقشش در مسیری که پیش روی بشر است وگرنه این روزها این بحث قضاوت خیلی داغه، بیهوده و خودنمایانه!
2. اون نکته ی اهمیت زبان انگلیسی باید واقعا جدی گرفته بشه؛ این روزها مدام به دوستانی که در این کارگاه های قصه نویسی شرکت می کنند و نمی دانم چرا روز به روز هم بیشتر می شوند می گم بابا جای این همه کلاس قصه نویسی بروید انگلیسی تان را قوی کنید تا بتوانید کارهایتان را به انگلیسی هم عرضه کنید، به نظرم سختی اش به اندازه ی قصه نویسی نیست!!!!!
به علاوه هم دنیا را دارد هم آخرت!
3. حالا انتخاب هایم:
از گروه اول: چیماماندا که خیلی دلم می خواد بدونم چطور در اون سن کم راهش رو پیدا کرد
و از گروه دوم:
کستلر

سلام
1- کارکردش می‌تواند این باشد که اگر شب خوابیدید و فردا بلند شدید و ناگهان با یک خلاء قدرت مواجه شدید و دیگر فرضیات اینچنینی، آنگاه خیلی امیدوار نباشید که به واسطه تجربه‌ای که از عدم آزادی و بی‌عدالتی داشته‌اید، سیستمی بتوانید بسازید که این دو را برایتان به ارمغان آورد... بلکه اکثر اوقات کاری خواهید کرد که در نهایت عده‌ای به روح کفن‌دزد سابق با چراغ‌قوه علامت‌های خاک‌برسری بدهند!
2- نوشتن به زبان انگلیسی قاعدتاً برای نویسندگان ایرانی به غایت سخت خواهد بود... تصورش هم برایم سخت است... اما اینکه عرضه به زبانی که خوانندگان تاثیرگذار بیشتری دارد چه مزایایی دارد با شما موافقم و همین مورد را در نوشتن آن نکته در نظر داشتم. یک نویسنده مجار با نوشتن به زبان پرمخاطب‌تر ، سریعاً جهانی می‌شود و نویسنده‌ی مجار دیگر تا زمان شلیک به جمجمه‌اش چندان شناخته شده نیست و بعدها کشف می‌شود و...
...........
ممننون از آراء شما
چیماماندا 2
کستلر 4

سحر سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 08:10 ب.ظ

سلام گروه آفریقا ب
گروه دوم ج

سلام
الان شما کدام سحر هستید!؟
اگر به کامنتهای همین پست نگاه کنید دو دوست دیگر به نام سحر کامنت گذاشته‌اند. لطفاً در صورت مشاهده همنام، جوری کامنت بگذارید که من هنگ نکنم
.........
بن اکری 3
کستلر 5

مریم سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 09:03 ب.ظ

ممنون از راهنماییتون بابت انتخاب ترجمه بهتر

خواهش می‌کنم.

الى سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام میله جان ، یه چیزى اعتراف کنم : من هر بار میام اینجا خیلی شرمنده میشم ، به خاطر اسم کتاب هایی که جدیدا نمیشناسم و شما پست هاى حرفه اى در موردش مى نویسید ، شاید هم حسودى هست ، هر بار میام و اسم ها را مى نویسم و متن ها را می خوانم و خجالت میکشم و میرم

سلام بر شما
اصلن اصلن اصلاً احساس شرمندگی نکنید. من هم لیستی بلندبالا از کتابهایی که نخوانده ام دارم. جالبه که من هم در هر وبلاگ مشابه خودم وارد می‌شوم با بیشمار کتابهایی مواجه می‌شوم که نخوانده ام... این اتفاق البته طبیعی است.
راحت باشید

الى سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 10:24 ب.ظ

در ضمن من با نویسنده ى آفریقایی موافق ترم

الان این برگه از اون آرایی است که سر صندوق تمام ناظرین را به جان هم خواهد انداخت

بینام پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 10:25 ق.ظ

سلام
شما این همه وقت واسه کتاب خوندنو از کجا میاری واقعا؟ بگو ما هم بریم از همونجا تهیه کنیم.....این نیمه جدی و نیمه شوخیش بود. تمام جدیش اینه که کستلر چقدر کتاب داره!!به هر پاتقی سر میزنی یه کار تازه ازش کشف میشه. ناکس حسابی عاجزم کرده
نکته آخر این که سبز باشید

سلام
می‌دونم باورش سخته! اما کل کتابخوانی من در دو نوبت نیم‌ساعته در مترو انجام می‌شود... یعنی جمعاً یک ساعت
البته ممکن است در طول هفته یکی دو ساعت وقت بادآورده از یک جایی برسد وگرنه عمدتاً همان روزی یک ساعت است که قبول کنید تهیه‌اش خیلی سخت نیست اما با همین یک ساعت می‌توان حسابی خواند... خیلی بهتر از من.
و اما قسمت تمام جدی:
کستلر یک سری داستان دارد... یک سری خاطرات دارد (که با توجه به زندگی پرماجرایش پروپیمان است)... و کلی کتاب غیر داستانی. البته در ویکی‌پدیای فارسی کلی از کاراش ثبت نشده از جمله همین گزینه انتخابات
یک نکته هم که حتماً خودتان بهتر می‌دانید این است که نویسندگانی که در ایران در یک برهه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرند کارهایشان باصطلاح "ری" می‌کند! مثل برنج!! مثلاً یک کار ایشان با نام The age of longing با چهار نام مختلف در ایران به چاپ رسیده است: جان‌های شیدا - عصر عطش - عصر اشتیاق - عطش عشق
می دونم باورش آسان نیست
سلامت باشید

مجید مویدی پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 06:41 ب.ظ

سلام به میله ی گرامی
آخ جون، بازم انتخابات. خوبی این انتخاباتی که اینجا برگزار میشه اینه که فتنه نداره. یعنی اصلا فتنه نمی تونه بهش نفوذ کنه خدا رو شکر.
از گروه اول اه گرسنگان
و از گروه دوم وازدگان خاکِ کستلر

سلام جناب مویدی
این جا خودش اصل فتنه است و فتنه به فتنه آوردن زیره به کرمان بردن است یا چاقو دسته‌ی خودش را نمی‌برد!
...........
بن اکری 4
کستلر 6

امیر جمعه 12 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 02:20 ب.ظ

سلام میله جان
می دونید که من از طرفداران انتخابات هستم. به قول دولت آبادی (البته جسارت نباشه!)ما ایرانی ها چاره ای جز انتخاب نداریم.
اما اینجا بحثش فرق می کنه
باید بین صالح و اصلح انتخاب کنیم
بنال وطن – آلن پیتون
وازدگان خاک – آرتور کستلر

سلام بر معلم جوان
واقعاً گاهی چاره‌ای جز انتخاب نداریم!
بالاخره توی کوچه‌ی ما هم عروسی شده و باید بین صالح و اصلح انتخاب کنیم
خدایا این خوشی‌ها را از ما نگیر
.........
آلن پیتون 3
کستلر 7

امیر جمعه 12 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 02:25 ب.ظ

ببخشید.
پیشنهاد من اینه که واسه رمان های ایرانی هم انتخابات بزارید و طی یک مهندسی و کارهای پشت پرده نام کلیدر رو از توی صندوق دربیارید لطفا

ببین این وصله‌های مهندسی و اینا به ما نمی‌چسبه

درخت ابدی شنبه 13 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 07:46 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام
کلیما از این حرفای درست و درمون زیاد داره.
من راستش مدتیه که گرفتارم و گاهی سر کار چیزکی می‌خونم.
از کریستف دو تا و خرده‌ای خوندم و خوبی‌ش اینه که کوتاه‌نویسه و می‌شه مقطع خوند. نوشتارش ساده‌س و شاید عده‌ای بگن این که کاری نداره. اما هوشمنده و می‌دونه داره چه می‌کنه. یکی از رمان‌هاش کتاب درسی مدارس فرانسه‌س.
اگه با من باشه ج و ج

سلام
چند جلسه‌ای یک سری از این حرفها خواهم گذاشت در مقولات مختلف...می دونی که من هم به شدت گرفتارم ولی هرطور هست به این ریسمان چنگ می‌زنم که رستگاری خودم را در این قضیه می‌بینم.
کریستوف هم بالاخره یک روز رای خواهد آورد... وگرنه خودم به صورت ولایتی به سراغش خواهم رفت!
..................
ممنون از آرای شما
چیماماندا 3
کستلر 8

زهرا نامداری یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 01:11 ق.ظ

سلام و سپاس
۱_ چیما ماندا
۲_ کستلر

سلام
ممنون از آرای شما
چیماماندا 4
کستلر 9

محمد یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 04:54 ب.ظ

با سلام از زحماتتون.گر خواهی نشوی رسوا.... کستلر!

سلام
کستلر ظاهراً کاندیدای اصلاح‌طلبانه که به ضرب و زور از فیلتر رد شده! همین روزاست که سروکارش با عدالتِ فاسد بیافتد!!
............
کستلر 10

سمره یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 06:47 ب.ظ

سلام
حالا که انتخابات تمدیدشده
رای منوپس بدین میخوام عوضش کنم
درمورد دموکراسی من دیکتاتوری حاکمه
کمبودامکانات دموکراسی رو تبدیل به دیکتاتوری کرد
من رایم راه گرسنگان نبود ولی کتابخانه داشتش
درنتیجه رای من بن اکری

آیا امکان بازکردن صندوق وجود داره ؟
راستی چه جالب ها
اینجا تمام رای دهنده ها رای هموبینند
اینجا تمام هییت نظارت هستند
فقط اینجا هویت رای دهندگان و ناظران نامعلوم است

در فضایل دموکراسی مجازی

سلام
بله کاملاً امکان‌پذیر است و پیش از این هم چند نوبت این اتفاق افتاده است و ناظرین و شمارندگان صندوق در این زمینه وحدت رویه دارند. مثل دادگاه های بعضی جاها نیستند که برای شاکیان یک پرونده‌ (مثلاً فرض کنید یک ساختمان 18 واحدی که همه‌چیزشان از دادخواست تا وکیل یکسان بوده است) رای‌های متفاوت صادر نماید و آب از آب تکان نخورد!
...........
تغییر رای اعمال شد:
آلن پیتون 2
بن اکری 5

مارسی یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 09:37 ب.ظ

کتاب هاش پیدا نمیشه.شرکت نمی کنم

سلام

پیدا می شود

مارسی دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 01:42 ب.ظ

البته شوخی کردم.همه پیدا میشن.هر کدوم که انتخاب شد تهیه میکنم.
فعلا برای هفته ی آینده کتاب های دو کتاب اتاق و راسته ی کنسروسازی رو میخوام بخونم.
ایام مرخصی فقط یه داستان کوتاه خوندم از تولستوی
قولت به سرهنگ هم فرتموش نشه

سلام
بسیار عالی.
قول سرهنگ رو خوندم... یکی از بخش های فضیلت های ناچیز... منتها بیات شد! ایمیل بده برات بفرستمش بهش برسونی

ستاره دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 10:53 ب.ظ

سلام چه انتخابات جالبى راستش من هشت ساله که دیگه تو هیچ انتخاباتى شرکت نکردم در واقع امید و اطمینانم رو نسبت به هر گونه انتخاباتى از دست دادم ولى وقتى پاى کتاب وسط باشه در برابر این وسوسه نمى شه مقاومت کرد پس به امید یه انتخابات آزاد
گروه اول گزینه (ج)
گروه دوم گزینه ( الف)

سلام
ممنون از توجه شما به انتخابات... امیدوارم معجزه بشود یا از آن اتفاقات تاریخی معجزه‌گونه یا به هر حال جوری بشود که جورمان جور شود
..........
چیماماندا 5
آگوتا کریستوف 2

مهرداد سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 02:02 ق.ظ

سلام
پس از اعلام نظر شما درباره رأی سفید.
چند روزی با تیغ مشغول پاک کردن مهر بودم.
حال آمده ام با دستی پر از حماسه
و رای من:
بنال وطن که وازدگان خاک به انتظارت نشسته اند.

سلام
می‌گن تینر و بنزین و استون و اینا بهتر از تیغه
بر دیگر اثبات شد با یک دست می‌توان چندتا حماسه برداشت
.........
آلن پیتون 3
آرتور کستلر 11

سامورایی یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 12:33 ب.ظ http://samuraii84.persianblog.ir/

نظر من در انتخابات به نظر مداد سیاه نزدیکه

سلام
این یک رای ولایی بود که بر قلم یک سامورایی جاری شد!
..............
بن اکری 6

میله بدون پرچم سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 07:34 ق.ظ

در تاریخ 30 آذر 1395 انتخابات به پایان رسید.
نتیجه انتخابات:
وازدگان خاک آرتور کستلر
راه گرسنگان بن اکری
از دوستان متشکرم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد