میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

اتحادیه نخبگان!

عجیب است! نه به نوشتن مطلب برای وبلاگم می‌رسم و نه به خواندن مطالب دوستان و نه حتا به کامنت‌ها... نه به صفحات اجتماعی و گروه‌های مجازی می‌رسم و نه به دیدار غیرمجازی دوستان و اقوام... رؤسای مربوطه نیز معتقدند که از کارهایم عقب هستم. کارهای اداری-شخصی زمین‌مانده و نیمه‌کاره هم که... خوابم هم که به میزان کاملاً مشهودی کم شده است. تلویزیون هم که نمی‌بینم. در خانه و محل کار هم که کتاب نمی‌خوانم. پس علت چیست!؟

ما دیگر زمان حال را در آرامش نمی‌گذرانیم بلکه مدام در تلاشیم که خود را برای آینده آماده سازیم. (اومبرتو اکو – از کتاب رهایی نداریم)

این جمله البته جواب سوال بالاتر نیست اما مدخل خوبی است.

*****

صبح که از ایستگاه مترو بیرون می‌آییم، اتوبوسی را که باید برای رسیدن به محل کار سوار آن شویم، می‌بینیم که در افق دیدمان محو می‌شود. البته اتوبوس بعدی در ایستگاه منتظر ماست. سوار اتوبوسِ منتظر می‌شویم. راننده پشت فرمان در انتظار رسیدن به زمان دقیق حرکت است و به همین خاطر ما دقایقی را نشسته و ایستاده، با انتظار راننده همراه می‌شویم. بالاخره زمان حرکت فرا می‌رسد و راننده‌ای که خونسردی خودش را در قبال غرولند مسافران معمولاً حفظ می‌کند، اتوبوس را به حرکت در‌می آورد و ما در حالی از محوطه ایستگاه خارج می‌شویم که در افق دید برخی از هموطنانمان محو می‌شویم!! مسافرانی که  از قطار بعدی مترو پیاده شده‌اند و برخی از آنها دوان‌دوان به سوی اتوبوس می‌آیند و البته که هیچگاه نمی‌رسند!

کاملاً بدیهی است که امثالِ من، فردی را که در آینده بتواند ساعت حرکت اتوبوس‌ها را با ساعت رسیدن مترو به ایستگاه تنظیم کند، نابغه بدانیم. من به "برجام" و حل این مشکل بسیار امید بسته بودم لیکن ظاهراً بدعهدی آمریکایی‌ها را دست کم گرفته بودم لذا تا اطلاع ثانوی ضمن تاکید بر حفظ حجاب، تکرار می‌کنم، تکرار می‌کنم که ما باهوش‌ترین مردم روی زمین و باهوش‌ترین ایرانیان، از زمان مادها تاکنون هستیم.

*****

حالا از بین کتاب‌های زیر دو گزینه را انتخاب کنید. فرض کنید که در یک اتاق محبوس هستید و این پنج کتاب در دسترس شماست... کدام کتاب‌ها را برای خواندن انتخاب می‌کنید؟

الف) اتاق – اِما دوناهیو  (راوی کودکی 5ساله است که به همراه مادرش در اتاقی محبوس است. او در همین اتاق به دنیا آمده است و دنیای بیرون را ندیده است)

ب) در انتظار گودو – ساموئل بکت  (یکی از مهمترین نمایشنامه‌های قرن بیستم)

ج) دیو باید بمیرد – سسیل دی‌لوئیس  (یک رمان جنایی)

د) زنی که گریخت – دی.اچ.لارنس  (داستان زنی که همسر و فرزندانش را رها می‌کند و به سوی آینده‌ای ناشناخته می‌گریزد)

س) ماشین زمان – جی.اچ.ولز  (پدر جد فیلم‌ها و سریال‌هایی که با مضمون سفر به آینده روایت می‌شوند)

نظرات 29 + ارسال نظر
زهره سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 08:47 ب.ظ

سلام
اینجا بهترین مکان است تا با توجه به سلیقه‌ی‌مان در حوزه‌ی ادبیات داستانی، کتاب‌های مورد علاقه‌یمان را انتخاب کنیم. بزرگترین لطف وبلاگ شما صرفه‌جویی در وقت و هزینه است. از این بابت بسیار سپاسگزارم که دستاورد ساعت‌ها مطالعه خود را بدون هیچ چشمداشتی در اختیار ما می‌گذارید.
ب) در انتظار گودو
د) زنی که گریخت
مخصوصأ گزینه‌ی (د) چون با این اوضاع و احوال احتمال گریختنمان بسیار است. هر چند اکثر ما همین گریستن را انتخاب می‌کنیم

سلام
اینجا با حضور دوستان می‌تواند یک مکان خوب در کنار مکان‌های خوب دیگر باشد.
ممنون از لطف شما
چراغ اول انتخابات را هم روشن نمودید
گریست هم تشابه خلاقانه‌ای با گریخت دارد. آفرین.
........
در انتظار گودو 1
زنی که گریخت 1

سحر سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:15 ب.ظ

به جون خودم تقصیر تابستونه!
تابستون که تموم بشه به همه ى کارهامون مى رسیم!

این آثار با رویکرد آینده نگرانه یا تخیلى شان انتخاب شده اند؟! اگر این طوره اون رمان جنایى هم چنین خصوصیتى داره؟
سوال بعدى:
تازگى ها با ماموران امنیت اخلاقى نشست و برخاست داشتى، مدیر وبلاگ؟!!!!

سلام
امیدوارم تقصیر تابستان باشد
یعنی می‌شود ما به همه کارهای‌مان برسیم!! گمانم تمام شدن کار برای ما به واقع تمام شدن کارمان باشد یعنی یکی از نشانه‌های مردن باشد
.....
نه همینجوری جلوی قفسه کتابخانه ایستادم و از قفسه بریتانیایی‌ها کشیدمشان بیرون!
در مورد رمان جنایی هم برای اینکه مزه‌اش نپرد هیچ‌گونه کنجکاوی نکردم. امیدوارم اگر رای آورد و خواندم لذت مبسوط ببرم.
......
ماموران!؟؟ نه!! چطور مگه؟

دانشجوی مهندسی مواد سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:25 ب.ظ

سلام
من از بین این دو کتاب انتخاب میکنم
ب) در انتظار گودو
س) ماشین زمان
دلایل انتخابم هم اینه که نمایشنامه خیلی خوب و قابل تصور ,فضای داستان رو توصیف میکنه و رنگها صحنه ها و صداها و حسهای اون قابل لمس تر میشن
کتاب ماشین زمان هم به این دلیل که با تخیل مخلوط شده و تصور کردن اتفاق های دور از ذهن که بتونه به انسان کمک کنه برای من لذت بخشه

سلام
ممنون از حضور در انتخاب کتاب
دلایل خوبی هم ذکر کردید.
..........
در انتظار گودو 2
ماشین زمان 1

مدادسیاه چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:58 ب.ظ

سلام
من 2و 4و 5 را خارج از اتاق مذکور خوانده ام و فکر می کنم چه درون اتاق و چه بیرون آن در انتظار گودو واجب تر باشد.

سلام
ممنون از بیان گزینه اولتان... گزینه دوم کدام است!؟
.........
در انتظار گودو 3

سحر چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 05:54 ب.ظ

سلام
چه بامزه، تصادفى انتخاب کردید، اما شباهت هاى مضمونى پیدا کرده اند با هم!
خب من طبعا اون گزینه ى پلیسى رو انتخاب مى کنم، چون این ژانر مظلوم همیشگى است در این مملکت
و انتخاب بعدى ام هم " اتاق "
......
" شب ممکن " چى شد؟!!!!

سلام
تصادف چنین خاصیت‌هایی نیز دارد!
شب ممکن را خوانده‌ام و رپوس مطالبی که می‌خواهم در موردش بنویسم را نیز در ذهنم ثبت کرده‌ام ولیکن فرصت ‍ نیست!!
............
دیو باید بمیرد ۱
اتاق ۱

مجید مویدی چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 07:48 ب.ظ

سلام بر میله ی عزیز....
متاسفانه جمله های اول، در مورد منم به شدت صدق می کنه. جز اینکه کم و بیش ادبیات داستانی رو هنوز می خونم. فعلا هم نمی دونم باید چیکارش بکنم.
انتخاب ها:
ب و ج.
در ادامه ی صحبت سحر در مورد ژانر پلیسی تو ایران، جمله ی یه نفر دیگه رو می خوام نقل کنم :"ادبیات، فقط کارور نیست"

سلام
امیدوارم با جمله‌های بخش دوم برخورد نکنی! چندین سال است که همه مسافران آن ایستگاه چنین مشکلی را دارند و بارها هم شکایت نموده‌اند! منتها مشکلشان ‍ هنوزم برقرار است.
امیدوارم حق با سحر باشد و مشکل از تابستان باشد.
...........
در انتظار گودو ۴
دیو باید بمیرد ۲

مونا چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 08:47 ب.ظ

سلام
من گزینه هاى ج و د رو انتخاب مى کنم، فکر کنم بازم خیلى دیر اومدم سراغ وبلاگ خوبتون

سلام
به موقع آمده‌اید دوست من
......
دیو باید بمیرد ۳
زنی که گریخت ۲

محمد چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:33 ب.ظ

با سلام من اتاقو انتخاب میکنم چون تعریفشو زیاد شنیدم . با تشکر

سلام محمدآقا
ممنون
.....
اتاق ۲

فاطمه پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 08:49 ق.ظ

سلام من گزینه ب و د رو انتخاب می کنم.
ممنون بخاطر این محفل صمیمی که با حضور دوستان فرهیخته ایجاد کردید

سلام
متشکرم از لطفتان
.....
در انتظار گودو ۵
زنی که گریخت ۳

بندباز پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:34 ق.ظ http://dbandbaz.blogfa.com/

من به عنوان یک ایرانی، یک بازمانده از نژاد مادها، به گزینه ی اول یعنی اتاق رای می دهم! چون به نظرم می رسد نوشتن در چنین فضای داستانی ای باید خیلی سخت باشد! و این جالب است که بدانم نویسنده چطوری از پس این کار و این سوژه برآمده است؟ البته که امیدوارم جالب باشد.

سلام
من هم به شخصه علاقمندم بدانم این کار چگونه از کار درآمده است...
...
اتاق 3

بهار پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:24 ب.ظ

خسته نباشید
من هم به اتاق راى میدم
یعنى آمریکایى ها نمى ذارن برجام عملى بشه؟ من دست هاى داخلى رو عامل اصلى مى دونم

سلام
تا وقتی ما اتحادیه نخبگان را در مصادر امور داریم عمراً آمریکایی‌ها بتوانند در امور ما تاثیرگذار باشند
....
اتاق 4

مدادسیاه پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:34 ب.ظ

سلام مجدد
انتخاب دوم ماشین زمان.

سلام بر مداد عزیز
ممنون
...
ماشین زمان 2

ف پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 04:52 ب.ظ http://nbdfg.blogfa.com

سلام
اتاق و در انتظار گودو

سلام
ممنون
...
اتاق 5
در انتظظار گودو 6

مژگان پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 08:37 ب.ظ http://cinemazendegi2.blog.ir/

سلام
+ به نظرم من اون بخشیُ که به علائقمون نمی رسیم زندگی نمی کنیم.+ من که خودم اینُ تجربه کردم.
+ درباره انتخاب.
اتاق ( این فیلمشُ دیدمُ‌دوست داشتم)
درانتظارگودو( چندبار نمایششُ دیدم)
زنی که گریختم فکرکنم دوست داشته باشم ولی خُب ۲ تا گزینه باید باشه. پس اتاقُ درانتظارگودو
+ امیدوارم خیلی زود به روزهای خوبتون برگردید

سلام
+ پس بدین ترتیب می‌توان گفت خیلیش را زندگی نمی‌کنیم!
+خیلی زود برخواهم گشت... تلاش می‌کنم.
ممنون از انتخاب
....
اتاق 6
در انتظار گودو 7

سحر پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:16 ب.ظ

زنی که گریخت

سلام
ممنون
....
زنی که گریخت 4

Sahar جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:36 ب.ظ

در انتظار گودو

سلام
شما سومین سحری هستید که رای می‌دهید
...
در انتظار گودو 8

فاطمه جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:17 ب.ظ

اولی

سلام
ممنون
....
اتاق 7

نیلوفر شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:42 ق.ظ

چقدر اینجا عالیه...

سلام
ممنون...لطف دارید.

Sahar شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:40 ق.ظ

آره جالبه سحر خیلی زیاده اینجا،شاید اسممو عوض کردم که در یادآوری برای شما قاطی نشه!
راستی از همینگوی کتابی ندیدم در وبلاگتون.همچین از سیمون دوبوار،دومی رو حتما بخونید.

سلام
عوض کردن اسم یا اضافه کردن پیشوند و پسوند توصیه می‌شود!
از خیلی از نویسندگان، در اینجا کتابی نمی‌توان دید... بالاخره عمر کوتاه است و... اما از همینگوی حداقل دو اثر هست: وداع با اسلحه و زنگها برای که به صدا در می‌آید؟ می‌توانید از پنجره جستجو در قسمت پایین صفحه (وسط) استفاده کنید.
ممنون

سامورایی شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:10 ب.ظ http://samuraii84.persianblog.ir/

سلام بر میله‌ی جان
تنظیم ساعت دقیق مترو و اتوبوس هیچ وقت قابل اجرا نیست چون اصلن زمان حرکت مترو و اتوبوس قابل پیش بینی نیست
آقا این سؤال تست روانشناسیه؟ جوابم داره>؟؟؟
ازونجا که من علاقه‌ی زیادی به رمانهای جنایی دارم گزینه‌ی ج) دیو باید بمیرد

سلام سامورایی عزیز
شش سال است در این مسیر می‌روم و می آیم... انصافاً ساعت حرکت مترو و بخصوص ساعت رسیدن مترو به ایستگاه مورد نظر (در خط کرج -تهران) خطای چندانی نداشته است و فقط چندین بار تغییر داشته است و داستان هم از همان اولین تغییر شروع شد! یعنی دیگه نخبگان خط اتوبوس هنگ نمودند و نتوانستند...

.........
دیو باید بمیرد 4

سامورایی شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:12 ب.ظ http://samuraii84.persianblog.ir/

راستی اگه فهمیدی که چرا به هیچ کاری نمیتونیم برسیم به من بگو
اسم پستت هم باحال بود. من حس میکنم باید همون اسم اصلی رو میذاشتی

حتماً به دوستان اطلاع رسانی خواهم کرد!
یعنی شوما شک داری که ما از لحاظ هوش و هنر و فرهنگ و ...سرآمد نوع بشر هستیم!؟

افسانه شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام

زنی که گریخت

خداحافظ

سلام
ممنون
......
زنی که گریخت 5

حمیدرضا یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:46 ق.ظ http://www.80ghalam.mihanblog.com

سلام ، من هم از همون خوانندگان زیرپوستی وبتون هستم (و سعی میکنم نباشم) البته ، تقریبا تازه با وبتون آَشنا شدم و واقعا از قلمتون و همینطور از وبتون خوشم اومد .
.
اتاق .اما دوناهیو

سلام حمیدرضای عزیز
فروردینی هم که هستید
امیدوارم موتور خواندن‌تان همیشه گرم و روشن باشد. ممنون
.......
اتاق 7

محمد یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:24 ب.ظ

آقا اشتباه شده اتاق ۸

بله تایید می‌کنم
اتاق 8

زهرا م م یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:42 ب.ظ

سلام من خواننده ی دائمی وبلاگ هستم اما فرصت نمی کنم پیام بزارم :دی
بخاطر تمام این سال ها و معرفی خیلی خوب کتاب ها صمیمانه سپاسگذارم
در انتظار گودو و
اتاق ک نکات روانشناسیش رو دوست داشتم
پاینده باشید

سلام بر شما
من به پشتوانه دلگرمی خوانندگان دائمی ادامه می‌دهم. یکی از مزایای انتخابات کتاب این است که خوانندگان خاموش و پنهان را قلقلک می‌دهد و من از خنده‌ی آنها به حضورشان پی می‌برم
ممنون از لطفتان
..............
در انتظار گودو 9
اتاق 9

حمیدرضا دوشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.80ghalam.mihanblog.com

سلام .
خیلی مننونم از لطفتونم . ما سوختمون رو ز شما میگیریم

سلام
موفق باشید

رضا دوشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:51 ب.ظ

سلام با تشکر از وب سایت خوبتون من رمان اتاقو انتخاب میکنم

سلام
ممنون از لطفتان
....
اتاق 10
................................................
بدین ترتیب انتخابات به پایان رسید.
در انتظار گودو و اتاق گزینه‌های انتخاب شده هستند.
ممنون از حضور همگی دوستان
سه گزینه دیگر هم آرای خوبی داشتند... اگر کماکان سرعت کتابخوانی بالا باشد شاید به آنها هم رسیدم.

حمیدرضا سه‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:57 ب.ظ http://www.80ghalam.mihanblog.com

امیدوارم :)
کتابخوندن شما هم به ما انرژی و انگیزه میده

زهره دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:54 ق.ظ http://zohrehmahmoudi.blogfa.com/

من بی تردید بکت رو انتخاب می کنم.
چقده کامنت

سلام
خیلی دیر شده است! اما خب بکت رای آورد و خوانده شد!
دوستان استقبال خوبی داشتند.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد