میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میلیاردرهای زاغه نشین!

بخش هایی از نامه وکیل جمعی از بازیکنان اعتصابی فوتبال به اینجانب!:

...به تصور شما این بازیکنان سالانه پنجاه میلیون تومان هم نمی ارزند!! یعنی فکر می کنید شما ارزش آنها را می فهمید و مدیران این باشگاه ها نمی فهمند!؟ یعنی مسئولان ارشدی که مدیران باشگاه ها را منصوب می کنند نفهم هستند؟؟ یعنی مدیران ارشدی که آن مسئولان ارشد را انتصاب می کنند حالیشان نیست؟؟؟ یعنی!! به حضرت ایشان فحش دادی ای تاریکفکر بی ناموس خارپشت خارخاسک!!!...

...این بازیکنان در معیشت روزمره خود مانده اند ولی به عشق پیراهن و عشق باشگاه و عشق هواداران تاکنون دم نزده اند و ادامه داده اند. اگر مجاز بودم عنوان می کردم که برخی از آنها سنگ به شکم خود می بندند تا درد گرسنگی را فراموش کنند. موکلان بنده همین الان که بیش از هشتاد درصد لیگ سپری شده است فقط هفتاد درصد مبلغ قرارداد خودشان را گرفته اند, این بی عدالتی نیست؟ یکی از آنها همین ماه گذشته پول تاکسی نداشت و پنجاه میلیون تومان به صورت دستی از من قرض گرفت.

...اصلاً می دانید هزینه تعویض تسمه تایم یک ایکس تری چه قدر است؟

...مدام نک و نال می کنید که خروجی این بازیکنان چیست؟ اول این که خودت خروجی ات چیست؟؟ چار تا جمله از کتاب هایی که معلوم نیست خوانده ای یا نخوانده ای را در وبلاگت تکرار می کنی و دو نفر بیکارتر از خودت آن را می خوانند و فکر می کنی تخم دوزرده گذاشته ای! چه خوب که دوزار مشتری هم نداری که این تهاجمات فرهنگی را بخوانند و از راه به در شوند. اما همین بازیکن فوتبال که تو از او خرده می گیری وقتی گل می زند جلوی دوربین ها پیراهنش را بالا می زند و میلیاردها نفر را با شعارهای اخلاقی و فرهنگی به راه راست هدایت می کند...این خروجی نیست؟؟

...برخی از موکلین بنده در روز آشتی با سینما دچار مصدومیت شدند, آنها با فرهنگ و هنر بیگانه نیستند. در میان آنها کسانی هستند که تمام دیالوگ های یکی از ارزنده ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران یعنی اخراجی ها را حفظ هستند.

...چیزی که تو و امثال تو بویی از آن نبرده اید "عشق" است. البته وضعیت شما چندان دور از انتظار نبود چرا که در شنود مکالمات و تفحص مکاتبات و مکتوباتتان محرز شد که شما هیچ شناختی نسبت به این مقوله ندارید.جنابعالی هم اگر عشق را درک می کردید و در محل کارتان با عشق کار می کردید وضعتان اینگونه نبود و سرتان را در زندگی خصوصی دیگران از جمله موکلان بنده که با عشق مشغول به خدمت هستند, فرو نمی کردید.

...در انتها به شما هشدار می دهم اگر آن چیزی که در ذهنتان می گذرد (و این نامه در واقع جوابی است به آن اباطیل ذهنی) را منتشر نمایید به منزله توهین به عناصر خدوم این جامعه می باشد و این حق مسلم موکلان بنده است که حکمی را که قاضی بعدها صادر خواهد کرد را پیشاپیش در مورد شما اعمال نمایند. خود دانی!

نظرات 14 + ارسال نظر
ندنیک پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 06:34 ق.ظ http://blue-sky.persianblog.ir

خارپشت خارخاسک!!!
یعنی من کشته نوشته های خودتم. هربار میام اینجا چک می کنم ببینم کی خودت نویسنده میشی
طنز نویسیت عالیه. اماحیف که ماهی یک بار هم نمی نویسی.

سلام

با یکی دو تا گل بهار نمیشه
در عین حال ممنون

امیر پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:51 ق.ظ http://moaleme92.blogsky.com/

مسئولین و فرا مسئولین! را زیر سوال نبرید لطفا
ایشان خط قرمزند

سلام
اینجا پاتو هرجا بگذاری آقا شیره میگه: دیگه گوزیدی!!
(شما به فتح گاف و واو بخونید که عفت کلام رعایت بشه)

اعظم پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:29 ق.ظ http://pinkflower73.blogfa.com/

سلام
متن جالبی نوشتید!
اما چیزی که مدام در ذهن منه اینه که چرا گاهی میشنویم بعضی از ستاره های سینما یا فوتبالیستها میگن اجاره نشینند و آه در بساط ندارند؟واقعن ندارند؟نمیتونم باور کنم.

سلام
یک نکته ای در کامنت خزنده هست که به این دغدغه ذهنی شما پاسخ می دهد.
از یک زاویه دیگه وقتی زندگی در مسیر مسابقه و رقابت افتاد اونوقت همیشه باید بدوی چون زندگی خط پایانی نداره که وقتی ازش بگذری برنده بشی و مسابقه تمام بشه...تا ابد باید دوید!

پری ماه پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:29 ق.ظ

سلام
عالی بود!
حاتم طایی قضیه ش چیه؟

سلام
ممنون به خاطر توجه به آن نکته ریز
اشاره دارد به آن مثل معروف: خرج که از کیسه مهمان بود حاتم طایی شدن آسان بود...و تعریضی است به سیستم باشگاه های ما که به صورت مستقیم و غیر مستقیم از جیب ملت در حال حاتم بخشی هستند و بی حساب و کتاب می پردازند ...به بازیکن و مدیر و دلال و غیره و ذلک.

مهدی پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:15 ب.ظ http://www.bestbookss.blogfa.com

سلام دوست عزیز.یه مطلبی رو در سایت یکی از دوستان اروپاییم دیدم در مورد کتاب که خیلی جالب و شگفت انگیز بود که براتون در زیر نوشتم.اگه متنش روان نبود خلاصه ببخشید.چون خودم ترجمه ش کردم و شاید خیلی روان در نیومده باشه.ضمنا منبع اصلی رو هم آخر مطلب گذاشتم.میتونید بهش مراجعه کنید و خبرو اوریجینال بخونید.منتظرم[گل]

سلام
ممنون از اطلاع رسانی...

خزنده پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:46 ب.ظ

یعنی تیترو عشق است!
یاد یه تفسیر ساده ی خرج و مخارج زندگی افتادم که یادم نیست از کسی شنیدم یا جایی خوندم یا... ولی در هر صورت شاعر می فرمود که 800 دلار حقوق برای یه زندگی کافیه، 1200 دلار برای زندگی کمه، و 2000 دلار برای زندگی کافیه... و یکی در میون برید تا آخر. حالا این فوتبالیستا گیر کردن وسط دو تا حقوق کافی. خب بنده خداها حق دارن

سلام
تیتر مطلب درست 10 ثانیه قبل از انتشار مطلب به ذهنم رسید و عوض کردم.
من دارم تلاش می کنم خودم رو به پله اول این پلکانی که شاعر فرموده برسونم
بله حق دارند اما حرص آدم وقتی درمیاد که عنوان می کنند پول تاکسی نداشتند و از این خالی بندی های خفن یا وقتی می گن به عشق هواداران و پیراهن و اینها... پارسال پیرارسال که تیم گلاسکو رنجرز به مرز ورشکستگی رسید بازیکناش از هفتاد درصد قرارداداشون گذشتند تا باشگاه سرپا بمونه اونوقت اینجا

الی پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:41 ب.ظ http://manoshahr.blogfa.com

سلام،
زاغه نشین میلیاردر بیشتر به این دوستان میاد!
حالا باز خوبه وکیل نسبتا محترم نامه نوشته ، این جماعت در کار تهدیدات عملی هم بی تجربه نیستند ها.
مواظب خودت باش، دیدم که می گم

سلام

...
بله به گوشم رسیده که همین یکی دو هفته پیش در بیمارستان یکی از این آقایون چه دسته گلی به آب داده و با سر رفته توی دماغ نگهبان بیچاره!!
البته منم به دماغی از نوع دماغ نیکلای گوگول مجهز هستم و کم نمیارم

یک لیلی جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 07:45 ق.ظ http://yareaftab.blogsky.com

سلام بر حسین خان کتاب خوان
به نظرم ورزش و سینمای حرفه ای با درآمدهای ملیاردی در کشوری که هنوز کودکان کار گرسنه و بیماران بدون پول دارو دارد، از فحش های روزگار است. از باقی مسائل صحبت نکنم بهتر است.

سلام بر یار آفتاب
اگر خود این حوزه های مورد اشاره شما درآمد مستقل داشتند و از همان درآمد این ریخت و پاش ها انجام می شد باز قابل دفاع بود.
اما در وضعیت فعلی...خب آدم بهش فشار میاد! و فشار مضاعف وقتی میاد به آدم که با همه این ها باز آقایون می نالند!!!

raefekr شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:47 ق.ظ

واقعا قشنگ می نویسی.
چرا اینهه بری به پاش دارن.میرن برج میلاد.والا جاهای دیگه دنیا فوتبال دولتی نداریم.اگه بدن بخش خصوصی ببین مثه چی بازی میکنن!!
داداشم میگه تو بحبوحه بحراناقتصادی باشگاها بودن که ضررنکردن تو اروپا:-$

سلام
می دونستید که سه برابر این مبالغی که به بازیکنان داده میشه توی این فوتبال خرج میشه! حداقل دو برابر یا به همین مقدار فقط میره توی سوراخ هایی که خلاصه اونها سودشون در تداوم این وضعیته! مدیران باشگاه و اعوان و انصارشان و دلال ها و واسطه ها و...
می ترسن بدن بخش خصوصی ظرف دو سه سال نه از تاک نشان بمونه نه از تاک نشان! مشکل اینه که بخش خصوصی به اون معنا هم نداریم!...
توی اروپا با همه این حرفها از چندسال قبل دارن تلاش می کنن که پول غیر فوتبالی وارد فوتبال نشه و این دوای درد ما هم هست.

مهرداد شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:22 ق.ظ

خدا سیر کند این چشم دل گرسنگان را.

سلام
یه چاه ویلی است این چشم و دل که با کل دارایی های بلوکه شده ایران در خارج از کشور هم پر نمی شود!!

درخت ابدی شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:47 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
فوتبالیست‌های شهرستانی بیش‌تر کلمات تعصب و متعصب رو به کار می‌برن و فکر می‌کنن با این کار بومی‌سازی دیگه به راستای خودش رسیده. بعد هم اگه گلی بزنن، پیرهنشون رو بالا می‌زنن تا وسیله در خدمت هدف باشه. و این‌جوریه که شما باید حساب پس بدی.
ای کاش ما هم حال دویدن و گل نزدن داشتیم!

سلام
این تعصب و عشق و اینا تهش دیگه در اومده! هر تیمی 50 میلیون بیشتر بده چنان براش معلق می زنن که ژیمناست کارای المپیکی انگشت به دهن می مونن...به همین خاطره که سکوها مدام داره خلوت و خلوت تر میشه...
یه بازیکن داره همین تیم مورد علاقه ما که در تیم رقیب هم بازی کرده و امسال رادیو تلویزیون از ابتدا تلاش می کردند که این آقا به عنوان یک الگوی اخلاقی مطرح بشه چون مداحی هم می کنه و خلاصه وقتی گل میزنه از این کارای اخلاقی! می کنه...بماند این که با همه زورشون چند تا گل بیشتر نزده تا الان ولی مشکل اینه که این آدم مدام در حال داد و بیداده توی زمین!! الگوی اخلاق!!!
ای کاش ما هم سعادت نشستن و پیچ شدن روی نیمکت را داشتیم!

سحر یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:46 ب.ظ

یارو پررو پررو می گه من از اول سال فقط هشتصد میلیون گرفتم. نمی دونم کدوم دسته غیرت دارند و به کارشون عشق مى ورزند: این اقایون یا نویسنده ها و مترجم های بدبختی که باید با ناشر و ارشاد و گرانی کاغذ و هزار تا کوفت و مرض دیگه سر و کله بزنند و فقط دلشون خوش باشه که بالاخره روزی کتابشون چاپ می شه؟ واقعا تو چه دنیایی زندگی می کنیم؟

سلام
یعنی این حرفش تا فیها خالدون آدم را می سوزاند!! من نمی دونم این آقایون چه گلی به سر ما می زنند که این قدر طلبکارند
این رسانه ها و مجریان و گزارشگران همه ورزشکاران رو طلبکار دارند می کنند...عوض این که فوتبال رو به شرایط عادی برگردونند دارند همه رشته های دیگر رو هم به اون سمت سوق می دهند...طرف شش ماه توی اردو بوده با خرج ما و رفته مسابقه داده با هزینه ما و صاحب معروفیت و محبوبیت و شهرت هم میشه(تازه اونم با دعای ما!) که تا اینجاش حرفی نیست ولی بعد میاد چنان طلبکارانه از شش ماه تحمل اردو و دوری خانواده حرف می زنه و سر همه منت می گذاره که بیا و ببین!! کسی نیست بگه که عمو شما واسه انتخاب شدن برای همین اردوها همدیگرو جر وا جر می دید...مگه به زور کسی شما رو برده خرجتون کرده!!!
در دنیای دیوانه دیوانه دیوانه زندگی می کنیم

منیر دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:58 ق.ظ http://dastnam.persianblog.ir/

سلام
روح لطیف گل نزده ها مجروحه آقا !
فکر می کنید اگه شما رو بخونند و بفهمند که یادداشت تان سرپوشی است بر اندرون تان زخم شان عفونی نمی شود ؟ بعد تازه در جواب کامنت هم کلماتی بکار می برید که تغییر آوایش به فتحه می خواهید عفت کلام هم رعایت شود ؟ بگم آقا شیره بیاد سراغتون بگه : دیگه ... ؟
....
این جوک رو همین چند روز پیشا شنیده بودم . وگرنه نکته به این مهمی رو نمی فهمیدم اصن . با بسته شدن روزنامه آسمان معلوم می شود حواس بویایی و شنوایی آقا شیره حساس تر هم شده . فرقی نمیکند چه بنویسی . فرق می کند که هستی تو اصلن که داری می نویسی !
....
فوتبال رو دوست ندارم ولی میدانم که براستی نماد یک ملت هست .
....
با این حساب بوی عشق هم معلوم شد چه جوریاس ...
....
هر وقت شما از خودت چیزی می نویسی ما هم یاد سربازی تان می افتیم .
خواندن از فضاهای تجربه نشده را دوست دارم . که یکی ش همین استادیوم های مردانه است .

فرزانه چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:25 ب.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

سلام
حرف فقط حرف خروجی است ؟

سلام
حرف که زیاده...یکیش می تونه این باشه... گاهی اوقات برخی میان توی برنامه های مختلف استدلال می کنند که دولت با سرمایه گذاری در این حوزه از مخارجش در فلان حوزه ها صرفه جویی می کند و غیره و ذلک... این می شود خروجی آن سرمایه گذاری... اما در واقعیت ما خروجی مثبتی از این فوتبال نمی بینیم که هیچ ترازش به شدت منفی است هم اقتصادی هم اجتماعی هم هم!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد