میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

روزمرگی

"روز می سوزانیم و روزگار می گذرانیم."

اشتباه نکنید! نمی خوام از روزمرگی و تکرار و ملال بنالم که به قدر کفایت, نویسندگان در داستانهای یکی دو دهه اخیر خودمان در این زمینه نالیده اند و یا نمی خواهم ریشه های آن را در صنعتی شدن و مدرنیته و چه و چه جستجو کنم که به قدر کفایت کاویده اند!

در واقع دیشب داشتم کتابی را تورق می کردم که به جمله بالا رسیدم. جالب بود!! چون نویسنده این جمله ابوالفضل بیهقی (370-456 ه ش) بود... بیهقی تو هم!!؟

...

پ ن ۱:پست های بعدی را هم تا حد امکان کوتاه و سریع خواهم نوشت.

نظرات 6 + ارسال نظر
الی سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:25 ب.ظ http://manoshahr.blogfa.com

-بیهقی تو هم؟!
-مگه من دل ندارم؟
لابد دیگه...

سلام
بیهقی: مگه من چمه!؟

بی نام سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:13 ب.ظ http://7926062.persianblog.ir/

پس داستان روزمرگی از قرن نمی دونم چندم هجری قمری بوده. کاش بشه همیشه کوتاه بنویسه آدم. کاش بتونم منم کوتاه بنویسم.
کاش بتونم بنویسم

سلام
فکر کنم انسانهای نخستین هم دچار این حس می شده اند... مثلن به همین نقاشی های توی غارها توجه کن!!
کوتاه نوشتن یک هنره... یک تواناییه...یک تمرینه...
و خیلی چیزای دیگه
مثلن همین پست که تلاش کردم کوتاه بنویسم باز هم بلنده! همان جمله و نام نویسنده کفایت می کرد!

اعظم چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:50 ق.ظ http://pinkflower73.blogfa.com/

سلام وقت بخیر
دوست بسیار گرامی،وقتی شما اینجا پست میذارید و به معرفی کتابی میپردازید،گاهی بین سطور مطالبی را اضافه میکنید که برای فهم بهتر الزامیه،حالا اگر بعضی از دوستان از طویل شدن مطلب ناخرسند هستن میتونن به همان قسمتی که خلاصه کتاب را نوشتید و اغلب هم مشخصه کدام قسمت پست را دربرمیگیره مراجعه کنند،چه نیازیه دیگران را از نوشتار زیبایتان محروم کنید؟بعنوان مثال همین پست اخیر با عنوان "روزمرگی"اینقدر مختصر نوشتید که به نتیجه ای که باید نرسیدم حتا نام کتابی که ورق میزدین آورده نشده،ذکر نکردین بیهقی این جمله را به چه علت و در پی کدام حادثه گفته و خیلی مطالب دیگر که باید بیان میشد هیچکدام را تشریح نکردین.با عرض پوزش،مطالبی که شما اینجا مینگارید در وهله اول برای دل خودتان است و بعد مخاطب،طی مدتی که با شما آشنا شدم دل شما هم بدنبال تفسیر و توضیح مطالبه است،پس بهتر نیست همان روال همیشگی خودتان را در گذاشتن پست در پیش داشته باشید و دوستانیکه از طویل شدن مطلب ناراضی اند فقط قسمت مورد علاقشون رو بخونند؟
اگر منت گذاشته و این پست را هم تکمیل بفرمائید ازتون ممنون میشم...با سپاس فراوان.

سلام
چیزی که آزاردهنده است افزون شدن مطلب از حد خود است نه طول نوشته...چیزی که گاهی بهش فکر می کنم و گاهی هم فراموش می کنم همین موضوعه که توضیح اضافی ندهم و بی جهت طول و تفصیل ندهم و روده درازی نکنم.
مخاطب از طولانی بودن خسته نمی شود از ملال آور بودن خسته می شود من اگر هنر داشته باشم می توانم مطلب بلندی بنویسم که به نظر مخاطب کوتاه بیاید و در نقطه مقابل ممکن است مطلب کوتاهی بنویسم که بلند به نظر بیاید!
من انتظار دارم وقتی یک دوست به نوع نگارش و هرچیز دیگری که اینجا می نویسم انتقادی داره اون رو بیان کنه...
من خودم رو میشناسم!! روده درازی هستم که نگو
...............
و اما این پست روزمرگی
الان که نگاهش می کنم می بینم همین هم پر از اشکاله! بد نیست که برخی چیزها را بگذاریم برای کامنت دونی و سلیقه و علایق دوستان...شاید اینجوری دوباره اینجا گرم شد!!
حرفم این بود که دچار روزمرگی شدن امر جدیدی نیست که تازه کشف شده باشه و مدام در موردش بنویسیم و ناله کنیم (در واقع تعریضی است به داستان نویس های وطنی و وبلاگ نویس ها علی الخصوص خودم)...
این جمله را در کتاب "لطیفه ها در تاریخ و ادبیات" اثر علی باقرزاده متخلص به بقا دیدم.
ممنون

اعظم پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:54 ق.ظ http://pinkflower73.blogfa.com/

متشکرم برای پاراگراف آخر پاسختون

سلام
خواهش می کنم

مدادسیاه پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:13 ق.ظ

سلام.
نثر بیهقی از بهترین نمونه های نثر کلاسیک فارسی است. خاطرم نیست چه کسی گفته است که شعر شاملو بیش از همه تحت تاًثیر بیهقی و عهد عتیق است.

سلام
آره یادش به خیر حسنک وزیر و داستان بر سر دار رفتنش...
یک جستجویی کردم و چندین مقاله در باب تاثیر گرفتن شاملو از نثر بیهقی دیدم و اتفاقن مثال هایی هم آورده بودند که بسیار جالب بود.
ممنون از این اشاره
یک چیزی اضافه شد

فرزانه سه‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 ق.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

جدی جدی بیهقی هم ؟

من که خیلی در به غارت دادن زندگی ام رتبه و درجه و مقام دارم اصلاً بیهقی را رقیب خودم نمی دونستم اصلاً فکر نمی کردم به زمین بازی راهش بدهند!
جالب بود ها خیلی جالب

سلام
بله بیهقی هم... این شتریه که ممکنه در خونه هر کسی بخوابه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد