میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

بیست و یکم مهر

فردا بیست و یکم مهر ماه , هم تولد سیخ بدون کباب است و هم تولد خاتمی!

پسر من از من توقع زیادی دارد و من هم از خاتمی توقع زیادی داشتم!

خاتمی نتوانتست همه انتظارات مرا برآورده کند و مطمئنن من هم نمی توانم همه انتظارات پسرم را برآورده کنم.

من برای پسرم خوب قصه می خوانم و خاتمی هم انصافن خوب سخنرانی می کرد!

معادلات ساده ایست!

سرنوشت من و خاتمی یک جورایی به هم گره خورده است! 

تکلیف یک طرف برای من مشخص است: من کماکان خاتمی را دوست دارم. می ماند آن طرف معادله...

***

پ ن 1: خاتمی در هفتاد سالگی هم جذاب است اما من در مرز چهل از چند ناحیه به پت پت افتاده ام !! 

پ ن 2: به زودی خودم را جمع و جور می کنم و ابرابلهانه به روز می شوم!

نظرات 20 + ارسال نظر
ماهی شنبه 20 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:09 ب.ظ http://binoo.persianblog.ir

تولدش مبارک...اگر قرار بود پدرها همه‌ی انتظارات پسرها رو برآورده کنن پس پسرها چیکار کنن؟ اینجوری بهتره.

سلام
متقارنش می شود این: اگر دولت ها قرار باشد همه انتظارات ملت ها را براورده کنند پس ملت ها چی کار کنند؟

غریبه یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:39 ق.ظ

تولدش مبااااارک (آیکون هدیه آبیه که خاص مدیر وبلاگ های بلاگ اسکای هستش)
...
حالا نمیشه یواشکی هم که شده بگین کادوش چی هست؟ یاد اون ترانک کلیشه ای افتادم که میگه چرا ویلا ندادی کنار دریا ندادی

سلام
تولد خاتمی یا سیخ؟
برای پسر مطابق معمول کتاب خریدم از سری کتابهای تاریخ ترسناک قبلن انقلابهای پرهیاهو رو براش خریده بودم خوشش اومده بود این دفعه آمریکاش رو خریدم باضافه یه کتاب در مورد هاوکینگ چون ذوق داره در این مورد...از طرف کوچیکتره هم براش آلیس در سرزمین عجایب رو گرفتم و از طرف بزرگتره برای کوچکتره یه کتاب از آریل دورفمان! گرفتم: شورش خرگوش ها...برای خودم هم کتابخانه بابل از بورخس

[ بدون نام ] یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:32 ق.ظ

مقایسه ی قابل توجهی بود! من آقای خاتمی را بسیار دوست دارم وهمینطور نوشته های شما را!

سلام
مقایسه شما هم قابل توجه و قابل پز دادن بود
ممنون رفیق

بی نام یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:58 ب.ظ http://7926062.persianblog.ir

کی گفته به پت پت افتادی؟
الان در وضعیت کم گوی و گزیده گوی چون در هستی!

سلام
واقعیتیه ولی خب گاهی واقعیت ها رو میشه با تفسیرهای قشنگتری توجیه کرد... ممنون رفیق. راستی دیروز کتابخانه بابل رو خریدم

ساحره یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:15 ب.ظ http://http://saherehich.blogfa.com/

نه اینکه تو سی سالگی و بیست سالگی و اصلا خود ده سالگیمون به پت پت نیفتاده بودیم....... حالا واقعا 70 سالشه؟

سلام
بله واقعن 70 سالشونه... بزنیم به تخته به قول قدیمیها...
من خودم رو توی هفتاد سالگی اصلن نمی تونم تصور کنم !!!!

خـودویـرانگـر یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 ب.ظ http://1050.blogsky.com/

کلا به ساستمدارای ایرانی بی اعتمادم و هیچ علاقه ای بهشان ندارم :|
ولی در کل تولدشان مبارک

سلام
اگه پسرم همچین حسی به من داشته باشه که کلن به فنا دادم!
خاتمی سیاستمدار نبود متاسفانه!
ممنون رفیق

مارسی یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:09 ب.ظ

با صدای خوبی برای بچت قصه میگی.خوش به حال بچت.
آقا ما نقاش رو هم تموم کردیم شما هنوز از کتاب بسیار زیبای ابر ابله مطلب نذاشتی.
در ضمن خیلی گشتم ولی وجدان زنو در شهر ما(شاهی) و شهر های اطراف پیدا نشد

سلام
گاهی هم با حوصله خوب... اما فقط گاهی
منم نقاش رو تموم کردم ولی آخه اصن فرصت پیش نمیاد بنویسم
ابر ابله رو کامل نوشتم روی کاغذ ...به صورت پارتیزانی هم نوشتم... فرصت تایپش پیش نمیاد.
و اما 30 صفحه از وجدان زنو را خواندم رفیق... علیکم بالوجدان زنو... یعنی با همین سی صفحه مصداق رنگ رخساره نشان می دهد از حال درون...فکر کنم یه شاهکار دستم گرفتم تو مایه های سفر به انتهای شب سلین...حالا یه ذره کمتر...
حیف و چه بد توی تهران هم مگه در کتابفروشی های پرت و پلا یافت بشود... برای این که سرد نشی کتاب دیگه دست بگیر...منم سعی می کنم زودتر این دو کتاب رو بنویسم.
مرسی رفیق

7660 یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:09 ب.ظ

چرا ما هنوز خاتمی رو دوست داریم با انکه یادم نمیاد کاری برای ما کرده باشه؟ امروز عکسی ازش دیدم توی فیسبوک، همچنان خوش تیپ و با لبخند همیشگی اش بود، گویا دیگه ممنوع الخروج نیست... زمان چقدر زود میگذره، احساس پیری می کنم و اصلا به خاتمی نمیاد هفتاد ساله باشه. این مرد به واقع جذابه.

سلام
هوووم... سوال سخت و ساده ایست... فکر کنم چون احساس کردیم مارو دوست داشت
واقعن بهش نمی خوره
البته من هم شکسته نفسی کردم

الی دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:18 ق.ظ http://elidiary.persianblog.ir/

ارزوی سلامتی تان را دارم و همراه بودن همیشگی خانوادگی تان با هم را .

سلام
ممنون و به همچنین

[ بدون نام ] دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 03:01 ق.ظ http://delgapp.blogfa.com

سلام. تولد پسرتون مبارک.
خاتمی من رو سرخورده کرد ولی هنوزم بدم نمیاد ازشون. نمی دونستم هفتاد سالشون هست.
هیچکی نمیتونه انتظارات کس دیگه ای رو برآورده کنه بنابراین سخت نگیرین در آستانه چهل سالگی و به فکر سلامتیتون بیشتر باشین.

سلام
ممنون
آره فکر کنم پسرم هم همین حالت رو داشته باشه... سرخوردگی همراه با دوست داشتن...
آره نباید سخت گرفت و بلکه به سبک راوی ابر ابله عمل نمود

گیل دختر دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:31 ب.ظ http://barayedokhtaram.blogfa.com

تولد پسرتون مبارک حسین عزیز ...پدر همیشه پدره برای بچه هاش و ستودنی و قابل اتکا حتی اگه به پت پت افتاده باشه ...
کریستین بوبن میگه : هیچ چیز به اندازه ی یک کوه شبیه پدر نیست .

سلام
واقعن هیچ چیز به اندازه یک کوه شبیه پدر نیست... حرف درستیه... خودم رو نمی گم که مثل کوهم... بلکه با توجه به بیابان پشت سرم می گم.
ممنون

محمد دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:16 ب.ظ

شما در نظر ما ابرمردی، چه به روز چه بی روز
به لطف خدا جشن تولد هفتاد سالگی خودت رو توی همین وبلاگ با همگی جشن بگیریم.
تولد همگی مبارک باد

سلام
من که آب شدم رفیق الان جاری میشم!
ممنون
هفتاد سالگی رو خیلی نمی تونم تصور کنم

دایناسور دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:29 ب.ظ

سلام
مبارک باشه
انشا اله خنده و بلاغت و تحمل را از خاتمی و شجاعت را از کس دیگری به ارث ببرد

سلام
سلامت باشید
هوووم
خیلی خوبه

فاطمه سه‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:06 ق.ظ

مبارک باشه. هزار ساله بشید همه دور همی...
من هم اصلا نمیتونم خودم رو در سنین بالا تصور کنم. یعنی وقتی یه فرد مسن رو میبینم که یه کمی یواش راه میره میگم نکنه از پیری باشه... بعد به سرعت خودم می افزایم که کم نیارم. امروز کلی راه رو پیاده رفتم که از زندگی عقب نیفتم. خیلی میترسم. کلی آرزو داشتم.. حالا هم دارم ... بزرگ بشن بچه ها.. چه کارا کنم من...

سلام
هزارساله گفتید یاد یه چنار توی ولایت پدری افتادم! یعنی چنار بشیم دور همی
صد که هیچ هفتاد رو هم قبول دارم
فکر کنم کوچولو کوچولو جلو بروید مطمئن تر باشد... من که خودم اپسیلون اپسیلون پیشروی کردن به سمت آرزوها و اهداف رو به خودم توصیه می کنم... اینجوری ناامیدی ها کمتره
ممنون

منیر سه‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:46 ب.ظ http://dastnam.persianblog.ir/

عذر تاخیر
سلام
مبارکها باشه . خاتمی را دوست تر خواهیم داشت اگر پایان این چهار سال اول نفسکی بکشند ملت .
اما پسرتون رو در هر حال دوست داریم .
امروز پشت فرمون بودم پسرم سوار موتورش جلوی ماشینم می رفت . پشت چراغ قرمز ازش عکس گرفتم میدونم بم میخنده ... اما خب بچه است دیگه تا خودش پسردار نشه و پسرش با موتور جلوی چراغ قرمز واینسه و خودش از پشت سر پسرش نیگاش نکنه که حال ما رو نمی فهمه . می فهمه ؟
...
امیدوارم روزگار بهتر از خاتمی در انتظارشون باشه . امیدوارم تندرست و شاد در کنار سرونار عزیز و آن دیگر عزیز کرده هر روز که پیرتر میشوید حس جوانانه تری داشته باشید .
آیکون پاسخ روز تولد پسرها رو نمیده .

سلام
اختیار دارید...اینجوری باشه که بار عذرهای من کمرشکنه که نمی رسم به وب دوستان سر بزنم...
امیدواریم
من واقعن می ترسم یه روزی پسرم رو سوار موتور ببینم... جدی میگم...دلشو ندارم... یه رفیقی دارم که به خاطر همین ترس ها بچه دار نمیشه...
میفهمه...مطمئن باش که میفهمه...همینطور که ما فهمیدیم
....
ممنون

زنبور چهارشنبه 24 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 06:39 ب.ظ

مبارک باشه. همیشه سایه مهربانی و تدبیر و امید شما بالای سرش باشه

سلام
ممنون رفیق به همچنینی برای شما

ققنوس دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ق.ظ

اتفاقن عکس های چهل سالگی خاتمی رو که ببینی اصلن جذاب نبوده...
در ضمن شما خیلی هم جذاب تری، البته به شرطی که وقتی دعتتون می کنیم، تشریف بیارین ;)

سلام
اوهوم... این میشه یه امیدواری دادن حرفه ای
ما مخلصیم دربست

فرزانه سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 06:22 ب.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
می بینید جذابیت شما از خاتمی هم بیشتره با این وبلاگ
حالا برای تولد شما کیک شکل کتاب نیاورده اند درست !ولی خوب کامنتها را ببینید

سلام
فکر نمی کردم به روزی دچار بشوم که فرصت جواب دادن کامنتها را هم نداشته باشم!!!!...یعنی قدیما کامنت شش ساعت هم بی جواب نمی موند! اما حالا؟ روی سیاه , موی بلند , ناخون دراز...واه و واه و واه البته موی درازش کمی سورئالیستی است!
....
خلاصه این که شرمنده دوستان و کتابهای کتابخانه ام شده ام با این اوضاع احوال...
به هر حال ممنون! (یعنی به یک دهم جذابیت ایشون هم قانعم!)

آیدا چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:34 ب.ظ http://1002shab.blogfa.com/

آخی. با تاخیر تولدش مبارک:))

سلام
خاتمی از تاخیر و اینا ناراحت نمیشه
سیخ هم که خیلی دلش بخواد
ممنون

خزنده پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:31 ب.ظ

اصلا صلابت و نجابت و ذکاوت و شجاعت و ظرافتی در وجود مهر ماهی ها هست که منو شیفته ی خودش کرده. والا استاد!

راستی منم مهر ماهی ام. ولی بخدا مدیونه هر کی بخش اول کامنت رو به این موضوع نسبت بده. یه چیزی در حد "فحش گذاشتم"

سلام
بر منکرانش لعنت
البته این دلیلی بر انحصار این صفات در مهرماهی ها نیست
ارادتمند

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد